فهرست مطالب
خودشیفتهها به طور کلی کار سختی هستند، اما خودشیفتههای معنوی همه چیز را به سطح بالاتری میبرند.
و بدتر از آن این است که تشخیص یک نفر همیشه آسان نیست – ماسک معنویت آنها باعث میشود باور کنیم که آنها نمیتوانند. احتمالاً خودشیفته نباشید.
اما همان چیزی که آنها برای عبور از خود تلاش می کنند (خود) چیزی است که کنترل آنها را در دست می گیرد و باعث ایجاد حس استحقاق یا تکبر معنوی نسبت به دیگران می شود.
اما همه امیدها برای کسی که قربانی نفس خود شده است از بین رفته است؟
آیا باید به هر قیمتی از خودشیفتگان معنوی دوری کنیم و آنها را به خلوتگاه های معنوی خود تبعید کنیم؟ یک خودشیفته معنوی، ما همچنین می خواهیم به نحوه برخورد معنوی با آنها و اینکه آیا می توان بر نفس خود غلبه کرد یا خیر.
اما ابتدا اجازه دهید با اصول اولیه شروع کنیم:
چیست یک خودشیفته معنوی؟
احتمال وجود دارد که قبل از اینکه نامی برای آن بگذارید، با تعدادی از آنها برخورد کرده باشید: خودشیفته های معنوی. از معنویت خود برای تقویت نفس خود استفاده می کنند.
آنها راهی برای به رخ کشیدن معنویت خود دارند و به کسانی که فکر می کنند از نظر معنوی پیشرفت کمتری دارند نگاه می کنند - به صراحت بگویم حضور در اطراف آنها بسیار آزاردهنده است.
آنها شما را با نظرات خود تحت تعقیب قرار می دهند و از هر چیزی که منطق یا تحقیق آنها را زیر سوال می برد بی اعتنایی می کنند.
اگر تا به حال با یک خودشیفته معنوی قرار داشته باشید، آنها این کار را خواهند کرد.در مورد زندگی دیگران.
و حقیقت این است:
آنها حتی ممکن است چیزهای زیادی برای مثبت اندیشی نداشته باشند، اما چون به شدت در تلاش برای پوشاندن ناامنی ها و ترس های خود هستند، برای ترسیم تصویری زیبا از کمال هر کاری انجام میدهیم.
ببینید، برخی از مردم واقعاً از آنچه در زندگی دارند قدردانی میکنند، اما خودشیفتهها سعی میکنند زندگی خود را بهعنوان «شگفتانگیز» به تصویر بکشند.
از سالادی که در هنگام ناهار خوردند تا استراحتگاه جدیدی که به تازگی از آن بازگشته اند، به ندرت می شنوید که یک خودشیفته معنوی در مورد موارد منفی صحبت کند.
و این خطرناک است زیرا آنها به دنیا با تعادل سالم نگاه نمی کنید، نکات منفی وجود دارند، چه تایید شده باشند یا نه.
اما با سرکوب این احساسات، نفس می تواند به این باور ادامه دهد که همه چیز تحت کنترل است.
11) آنها دائماً در مورد معنویت خود لاف می زنند
یکی دیگر از نشانه های کلاسیک خودشیفتگی معنوی زمانی است که فرد نمی تواند از اینکه چقدر از نظر معنوی آگاه است یا چقدر تمرین معنوی خود را کامل کرده است، دست از خود ببالد. 1>
اما در انجام این کار، آنها فراموش می کنند که لاف زدن در وهله اول بر خلاف اصول معنوی بودن است.
و، هیچ کاری جز ایجاد احساس بد در دیگران ایجاد نمی کند و فقط به ارتقای روحیه کمک می کند. نفس - چیزی که اکثر مردم سعی می کنند به جای تغذیه از گذشته عبور کنند.
12) آنها هیچ علاقه ای به دنیای اطراف ندارند.آنها
با وجود تمام صحبتهای خودشیفتهها در مورد معنویت، ارتباط در سطوح بالاتر و کمک به افراد اطرافشان، آنها معمولاً فاقد هرگونه کنجکاوی واقعی در مورد جهان هستند.
در ذهن خود، آنها. پاسخها را دریافت کردهاند، اعتقادات آنها محکم است و نیازی به درگیر شدن با افراد دیگر یا کاوش در اعماق آنها ندارند. فکر نمی کنید که با بودن در کنار مردم عادی یا افرادی که از آنها معنویت کمتری دارند، می توان هر چیزی را به دست آورد.
چیزی که آنها متوجه نمی شوند این است که دانش زیادی در زندگی معمولی وجود دارد که گاهی اوقات خسته کننده است. , روال های زندگی.
و بیشتر اوقات، این تجربیات واقعی زندگی است، نه کتاب ها و متون مقدس، که شخصی بالاتر را به معنویت آنها مرتبط می کند.
13) معنویت در مورد نظریه است نه تمرین
اما این تنها مشکل نیست:
خود شیفتگان معنوی تمایل دارند معنویت را بیش از حد روشنفکری کنند.
به جای استفاده فیزیکی از مطالبی که در مورد آنها می خوانند، آنها را هدر می دهند. بیشتر اوقات آنها به دنبال معانی عمیق تر هستند، باورهای خود را مجدداً تأیید می کنند و افکار خود را تجزیه و تحلیل می کنند. دیگران.
سرهای آنها در متون مقدس گیر کرده است و فقط چیزهای زیادی می توانید از خواندن یاد بگیرید.
بقیه آن بهتجربه زندگی واقعی، داشتن ارتباط با مردم، و کاوش در جهان - این چیزهایی است که شما را به رشد معنوی وا می دارد.
14) آنها طوری رفتار می کنند که انگار ناجی بشریت هستند
اغلب، خودشیفتههای معنوی احساس میکنند که این وظیفه آنهاست که دنیا را نجات دهند.
آنها به دنبال نقشهای معتبری مانند رهبر معنوی یا گورو هستند. برخی حتی عقده مسیحایی پیدا میکنند که در آن معتقدند سرنوشتشان در زندگی نجاتدهنده دیگران است.
اما این منطقی است:
خودیپرستها هوس توجه دارند، آنها دوست دارند کنترل کنند و جسورانه میخواهند. , دستاوردهای بلندی که می تواند نفس آنها را بیشتر تقویت کند.
بنابراین اینکه یک گورو با نیم میلیون فالوور در اینستاگرام کار می کند.
اکنون، نه تنها خود را ارضا می کند، بلکه خودشیفته می تواند میل خود را برای تأثیرگذاری بر دیگران برآورده سازند - و به آنها شکل دهید تا راه معنوی خود را دنبال کنند.
15) آنها در صحبت کردن بهتر از گوش دادن هستند
یکی دیگر از نشانه های خودشیفتگی که اغلب نادیده گرفته می شود این است که ناتوانی آنها در تمرکز و گوش دادن، به خصوص زمانی که مکالمه آنطور که آنها می خواهند جریان ندارد.
وقتی خودشیفته به مکالمه می پیوندد، به این دلیل است که می خواهند منظور خود را به گوش دیگران برسانند، نه ارتباط برقرار کردن. یا درباره ایدهها بحث کنید.
آنها سریع ایدههای خود را مطرح میکنند، زمانی که به چالش کشیده میشوند حالت تدافعی به خود میگیرند و دوست ندارند کسی دیگر توجه را بدزدد.
اما وجود دارداستثناها.
یک خودشیفته معنوی فقط تلاش میکند تا افرادی را که به آنها احترام میگذارد بشنود - افرادی که از نظر معنوی بالاتر هستند یا شخصی که در این زمینه "متخصص" است.
16) آنها خود واقعی خود را آشکار نمی کنند
نکته پایانی ما ما را به جوهره معنویت می رساند - یافتن یک معنا یا هدف برای زندگی، و ارتباط در سطحی بالاتر با خود و دیگران.
اما یک خودشیفته روحانی برعکس این کار را انجام می دهد.
آنها با ترس های خود روبرو نمی شوند، با ناامنی های خود کنار نمی آیند و برای التیام زخم های خود سخت کار نمی کنند (اگرچه برای همه موعظه می کنند. دیگر در مورد انجام آن).
در عوض، آنها تمام این بخشهای "منفی" زندگی خود را پنهان میکنند و فقط چهرهای را نشان میدهند که میخواهند مردم ببینند.
حقیقت این است:
آنها خود را از داشتن تجربیات واقعی و قدم گذاشتن به ناشناخته ها محدود می کنند، اما هنوز نمی خواهند دیگران این را بدانند.
این به تصویر یا منیت آنها نمی رسد.
بنابراین، ما علائم یک خودشیفته معنوی را داریم.
میدانم که باید به آن توجه کرد، اما هر چه زودتر علائم را بشناسید، سریعتر میتوانید خودشیفتههای معنوی را در خود بشناسید. زندگی.
و مطمئن باشید که برخورد با افراد خودشیفته آسان نیست – برای دیدن گذشته از خودبزرگ بینی و تمایلات خود شیفته آنها به صبر و اراده زیادی نیاز است.
نحوه برخورد معنوی با یک خودشیفته
اکنون شماتشخیص داده اید که آیا یک خودشیفته معنوی در زندگی شما وجود دارد یا خیر - چه کاری می توانید در مورد آن انجام دهید؟
بیشتر توصیه ها به اجتناب از خودشیفته ها به هر قیمتی اشاره دارد. انجمن های مشاوره بی شماری به شما می گویند که هرگز تغییر نخواهند کرد، و شما باید تا می توانید خود را نجات دهید.
اما اگر راه دیگری وجود داشت چه می شد؟
من در مورد آن صحبت می کنم. با افراد خودشیفته از نظر روحی برخورد کنید.
به جای اینکه یک خودشیفته معنوی را به طور کامل از زندگی خود حذف کنید، رویکردی مهربان تر داشته باشید و آنها را به گونه ای که هستند ببینید.
ممکن است خودشیفته ها خودپسند و پر زرق و برق باشند. ، اما در اعماق وجود آنها مانند بقیه ما در حال گذر از یک نبرد درونی هستند.
تنها نبرد آنها جایی است که منیت در آن غالب شده است و آنها نمی توانند رفتار و اعمال خود را ببینند. به دیگران آسیب برسانید.
با کمی درک، نگرش سبک دل، و مقداری صبر، می توانید یاد بگیرید که با افراد خودشیفته به گونه ای برخورد کنید که شما را پایین نیاورد یا آنها را کاملاً از خود دور نکند.
زیرا خطر قطع کامل آنها به این معنی است که آنها ممکن است هرگز تمایلات خودشیفتگی خود را درک نکنند، و بنابراین برای همیشه همینطور خواهند ماند.
آیا یک خودشیفته معنوی می تواند بر نفس خود غلبه کند؟
حالا، من شما را به خاطر این فکر سرزنش نمیکنم که «آیا حتی ممکن است یک خودشیفته معنوی تغییر کند؟» اقدام بهبر آنها غلبه کنید.
بعضی ها می گویند که در این مرحله نفس بسیار قوی است.
اما حقیقت این است که هر کسی می تواند از نفس معنوی خود رهایی یابد.
با داشتن محیط مناسب، افراد خوب در اطرافشان و تمایل به تغییر، حتی خودشیفته ترین افراد نیز می توانند پیشرفت کنند.
و هرگز نمی دانید که یک نفر تا چه حد از خودشیفتگی معنوی خود فاصله دارد.
بعضی از افراد ممکن است در مراحل اولیه باشند، بنابراین با داشتن دوستانی در زندگی خود که آنها را به چالش می کشند و از افزایش بیش از حد نفس آنها جلوگیری می کنند سود می برند - افرادی که آنها را در زمانی که بیشتر به آن نیاز دارند، ثابت نگه می دارند.
دیگران این کار را نخواهند کرد - تلاش های شما بر سر زبان ها ناشنوا می ماند و به همین منوال ادامه می یابد، اما حداقل می دانید که توسط بشریت درست عمل کرده اید و سعی کرده اید کمک کنید.
کلید اینجا در تعادل - اگر می توانید خودشیفته معنوی را در زندگی خود تحمل کنید و می خواهید برای آنها چراغ راهنما باشید، به دنبال آن بروید.
اما اگر متوجه شدید که خودشیفته معنوی همه چیز را خیلی دور می کند. و این بر سلامت عاطفی شما تأثیر می گذارد (زیرا می تواند، افراد خودشیفته گاهی اوقات بسیار خسته کننده و سمی هستند) سپس بدانید که چه زمانی باید کنار بروید.
در نهایت، آنها افرادی هستند که در سفر خود به سوی معنویت گرفتار شده اند. ، آنها در جاده با سدی روبرو می شوند اما به این معنی نیست که نمی توانند بر آن غلبه کنند - آنها فقط به حمایت، مهربانی و یک سیلی سرد و سخت از واقعیت نیاز دارند.وقت آن است که نفس خود را کنترل کنند.
افکار نهایی
اما، اگر واقعاً می خواهید بدانید که علائم هشدار دهنده یک خودشیفته معنوی چیست و چگونه با آنها برخورد کنید، این کار را نکنید. آن را به شانس بسپارید
در عوض با یک مشاور با استعداد واقعی و معتبر صحبت کنید که پاسخهایی را که در جستجوی آن هستید به شما میدهد.
قبلاً به Psychic Source اشاره کردم، این یکی از قدیمیترین خدمات عشق حرفهای است که به صورت آنلاین در دسترس است. مشاوران آنها در شفا و کمک به مردم باتجربه هستند.
وقتی مطالعه ای از آنها گرفتم، از میزان دانش و درک آنها شگفت زده شدم. آنها در مواقعی که بیشتر به آن نیاز داشتم به من کمک کردند و به همین دلیل است که من همیشه خدمات آنها را به هر کسی که با یک خودشیفته معنوی روبرو است توصیه می کنم.
اینجا را کلیک کنید تا کتاب عشق حرفه ای خود را دریافت کنید.
آیا یک مربی روابط هم می تواند به شما کمک کند؟
اگر در مورد وضعیت خود توصیه خاصی می خواهید، صحبت با یک مربی رابطه می تواند بسیار مفید باشد.
من این را می دانم از تجربه شخصی…
چند ماه پیش، زمانی که در حال گذراندن یک وصله سخت در رابطه ام بودم، با قهرمان رابطه تماس گرفتم. پس از مدتها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطهام و چگونگی برگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.
اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیدهاید، این یک موضوع است. سایتی که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده به مردم در موارد پیچیده کمک می کنندو موقعیتهای سخت عشقی.
فقط در عرض چند دقیقه میتوانید با یک مربی رابطه معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیههای متناسب با شرایط خود دریافت کنید.
من از مهربانی، همدلی، و مربی من واقعاً مفید بود.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی عالی برای شما مطابقت داشته باشد.
از اصطلاحات فنی و حالت تدافعی استفاده کنید تا احساس کنید همه چیز مقصر شماست، همه اینها تحت پوشش تلاش برای "کمک به شما برای یافتن معنویت" هستند.پس چرا آنها اینطور هستند؟
خب ، در تمام انواع خودشیفتگی، یک حس متورم از "خود" وجود دارد. خودشیفته ها به این موارد معروف هستند:
- احساس استحقاق قوی دارند
- فقدان همدلی با دیگران
- احساس برتری نسبت به دیگران
- دستکاری نسبت به دیگران آنچه را که می خواهند به دست آورند
و زمانی که تبدیل به خودشیفتگی معنوی می شود، به این دلیل است که فرد شروع به شناسایی صرفاً به عنوان یک "فرد معنوی" کرده است.
معنویت آنها چیزی است که هویت خود را پیرامون آن شکل می دهد. و وقتی این اتفاق میافتد برای آنها آسان است که مارپیچ شوند.
پس چگونه این اتفاق میافتد؟>
من معنوی و توسعه خودشیفتگی معنوی
من معنوی از طریق ماتریالیسم معنوی متولد می شود.
این اصطلاح در ابتدا توسط چوگیام ترونگپا رینپوچه ابداع شد، و این فرآیند را توضیح می دهد. نفسی که به پیشرفت معنوی و دستاوردها چسبیده است تا احساس تقویت کند.
به عنوان مثال:
کسی که سریعاً در مورد اینکه چقدر خوب مدیتیشن یا تمرین یوگا برای رسیدن به یک ارتباط بالاتر انجام می دهد لاف می زند احتمالاً از مشکلات معنوی رنج می برد. خودپرستی.
یا کسی که معتقد است شیوه تمرین معنویت بهتر از دیگران است و از حفظ آن امتناع می ورزد.ذهنی باز در مورد روشهای مختلف برای رسیدن به سطح معنوی بالاتر.
مشکل این است که وقتی فکر میکنید معنویت را «به کمال رساندهاید» از واقعیت دور شدهاید و از سفری که در ابتدا در نظر داشتید دور شدهاید. گرفتن (قبل از درگیر شدن خود) نه دورهای که در پایان آن را میگذرانید و گواهی میگیرید.
این به سادگی اتفاق نمیافتد - این یک فرآیند مداوم است، هرگز پایانی برای آن وجود ندارد.
اما نفس معنوی این کار را انجام نمیدهد. نمی خواهم شما متوجه شوید که؛ این شما را از اینکه چگونه رفتار می کنید و چقدر از مسیر اصلی خود سرگردان شده اید، کور می کند.
برای توضیحی دست اول از اینکه یک خودشیفته معنوی چگونه است و چقدر آسان است که در آن قرار بگیرید. تله ایگو، این ویدیوی زیر را از بنیانگذار Ideapod، جاستین براون، تماشا کنید، در حالی که او در مورد سفر خود و سطوح مختلف نفس معنوی با ما صحبت می کند:
همچنین ببینید: 21 علامت هشدار دهنده که او به احساسات شما اهمیت نمی دهدوقتی ایگوی معنوی تسخیر شد، یک خودشیفته معنوی متولد می شود.
و حقیقت این است که نفس معنوی می تواند در هر کسی رخ دهد، صرف نظر از اینکه در کجای سفر خود هستید.
این کاملا طبیعی است به خصوص در ابتدای بیداری معنوی زمانی که همه چیز هیجان انگیز است و ذهن شما با تمام مفاهیم معنوی جدیدی که در مورد آن ها یاد می گیرید هجو می کند.
بیایید صادق باشیم، این احساس خوبی دارد.
این یک هیجان است، احساس می کند"درست" و نفس فرصتی برای وارد شدن به عمل می بیند و شما را حتی بیشتر به سمت خودشیفتگی سوق می دهد.
اما به همین دلیل است که دانستن نشانه های نفس معنوی و خودشیفتگی معنوی می تواند به افراد کمک کند فوراً آن را تشخیص دهند. و برای عبور از آن تلاش کنید.
بنابراین بدون هیچ مقدمه ای، بیایید مستقیماً به نشانه ها بپردازیم، و بعد از آن، آنچه را که می توانید برای مقابله معنوی با افراد خودشیفته پوشش دهید.
16 علامت هشدار دهنده یک خودشیفته روحانی
1) آنها به جای اینکه شما را بالا ببرند پایین می آورند
چه یک مرشد یا دوستی در زندگی شما که به او مشکوک هستید یک خودشیفته معنوی، یک راه آسان برای تشخیص این است که آنها چه احساسی در شما ایجاد می کنند.
آیا آنها از معنویت خود برای بالا بردن شما، حمایت از شما و کمک به شما برای یافتن مسیر خود استفاده می کنند یا از آن برای ایجاد شما استفاده می کنند. احساس حقارت می کنید و انگار در سطح معنوی پایین تری نسبت به آنها هستید؟
با همه لاف زدن آنها، آنها باید چنان با معنویت در ارتباط باشند که دقیقا بدانند چگونه شما را در شما تشویق کنند. آنها باید مظهر حمایت باشند (از آنجایی که ادعا می کنند همه چیز را می دانند).
اما اینطور نیست.
و دلیل آن این است که خودشیفته ها، از هر نوع، نیاز دارند شما را پایین می آورند تا احساس بهتری داشته باشند.
اگرچه آنها اینطور رفتار نمی کنند، عزت نفس آنها متزلزل است و تنها راه برای تثبیت مجدد آن این است که دیگران را زیر سوال ببرند که توانایی ها و اعتماد به نفس خود را زیر سوال ببرند.
2) از مصرف اجتناب می کنندمسئولیت
یکی دیگر از شاخصهای بزرگ نشان میدهد که شما با یک خودشیفته روحانی سر و کار دارید این است که آیا آنها مسئولیت اعمال خود را رد میکنند.
وقتی آنها به دیگران صدمه میزنند، همیشه بهانهای وجود دارد یا اینکه شخصی بوده است. تقصیر دیگران است.
اگر آنها در یک مکالمه در مورد چیزی تصحیح شوند، به جای اینکه بپذیرند اشتباه کرده اند، هر کاری ممکن است انجام می دهند تا با هدف خود مبارزه کنند.
در موارد دیگر. کلمات - آنها فوق العاده تدافعی هستند.
وقتی نوبت به مسئولیت پذیری می رسد، خودشیفته های معنوی با خوشحالی مالکیت خود را به دست می گیرند، زمانی که آنها را در کانون توجه مثبت قرار می دهد.
اما اگر این موضوع چیزی باشد که آنها انجام داده اند. اگر اشتباهی انجام شود، به هر قیمتی از تصاحب آن اجتناب خواهند کرد.
چرا؟
چون اعتراف به آن به نفس معنوی آنها آسیب می رساند، در نهایت، آنها سعی در به تصویر کشیدن یک تصویری از دانای همه چیز و برتری.
3) یک مشاور با استعداد چه میگوید؟ .
حتی در این صورت، صحبت کردن با یک فرد بسیار شهودی و دریافت راهنمایی از آنها می تواند بسیار ارزشمند باشد.
آنها می توانند به انواع سؤالات رابطه پاسخ دهند و تردیدها و نگرانی های شما را از بین ببرند.
آیا آنها واقعاً خودشیفته معنوی هستند؟ چگونه می توانید با آنها برخورد کنید؟
من اخیراً پس از پشت سر گذاشتن یک مشکل سخت در رابطه خود، با شخصی از Psychic Source صحبت کردم.پس از مدتها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصربهفرد در مورد اینکه زندگیام به کجا میرود، از جمله اینکه قرار بود با چه کسی باشم، به من دادند.
من واقعاً از اینکه چقدر مهربان، دلسوز و آگاه بودند متحیر شدم.
برای دریافت خواندن عشق خود اینجا را کلیک کنید.
در این مطالعه، یک مشاور با استعداد می تواند به شما بگوید که آیا فردی خودشیفته معنوی است یا خیر و مهمتر از همه به شما قدرت می دهد که در مورد او تصمیمات درست بگیرید.
4) آنها بخشی از گروه های انحصاری هستند
پس چگونه خودشیفته های معنوی زندگی را پشت سر می گذارند، اگر به نظر می رسد تنها کاری که انجام می دهند این است که مردم را پایین بیاورند و از پذیرفتن مسئولیت خود سرباز بزنند؟
مطمئناً، آنها باید توسط مردم فراخوانی شوند؟
در یک دنیای ایده آل، این اتفاق خواهد افتاد. اما خودشیفتههای روحانی برای محافظت از خود اقداماتی را انجام میدهند.
و اینها به شکل باشگاهها یا گروههای انحصاری و «باحال» هستند – معمولاً گروههای مراقبه و استراحتهای یوگا.
همچنین ببینید: نحوه برخورد با احمق ها: 15 نکته بدون مزاحمبنابراین یک بار در این گروه، خودشیفته معنوی اطراف خود را با افراد همفکر احاطه می کند.
این روشی است که خودشیفته ها عزت نفس خود را بالا نگه می دارند (کسی نیست که از آنها انتقاد کند) و این باور را تقویت می کند که آنچه از نظر معنوی انجام می دهند صحیح است.
مشکل این است که آنها در معرض دنیای واقعی نیستند، مثل این است که چشمکهایی دارند و تنها چیزی که میتوانند ببینند مسیر انتخابیشان در پیشرویشان است.
5) آنها استفاده می کنندمعنویت برای اثبات نظرات خود
اما زمانی که با افراد دیگری که آنها را مورد سوال قرار می دهند تماس پیدا می کنند، خودشیفته معنوی آموخته های معنوی را با استدلال خود تغییر می دهد و تطبیق می دهد.
این در بسیاری از موارد اتفاق می افتد. به عنوان مثال، دین، افراط گرایان که متون مقدس را برای اهداف سیاسی خود تفسیر و اقتباس کرده اند.
اما بدتر می شود:
یک خودشیفته معنوی فقط این دیدگاه های پیچیده را حفظ نمی کند. خودشان، سعی میکنند دیگران را متقاعد کنند که درست میگویند.
و خیلی سریع، داشتن یک مکالمه منطقی با آنها میتواند کار سختی به نظر برسد.
6) گفتگو همیشه به مناظره تبدیل شود
در این نکته - اگر تا به حال با یک خودشیفته معنوی برخورد کرده باشید، خواهید فهمید که داشتن یک مکالمه متعادل و منصفانه که نیازی به نتیجه گیری درست یا غلط ندارد چقدر سخت است.
به زبان ساده:
افراد خودشیفته باید حق با خود باشند (حتی وقتی اشتباه می کنند).
این می تواند یک گپ معمولی و دوستانه را به یک بحث یا مشاجره داغ تبدیل کند. با ادعای تسلط خود و به دست گرفتن مکالمه آنها به پایان می رسد.
این برای هیچ کس جالب نیست.
به جای بحث در مورد معنویت و یادگیری از یکدیگر، خودشیفته معنوی همه چیز را در مورد اعتقادات خود خواهد ساخت. و آخرین شوق معنوی که آنها کشف کرده اند.
و حتی اگر واقعاً مفید یا جالب باشد، آنها صرفاً در مورد آن صحبت نمی کنند،آنها سعی می کنند افراد اطراف خود را وادار کنند که واقعاً به آن اعتقاد داشته باشند.
این همه شکل دیگری از نیاز به تأیید و تسکین نفس است - وقتی خودشیفته معنوی "راست" باشد، ایگو احساس غرور و قدرت می کند.
7) آنها سعی می کنند افراد دیگر را به "راه خود" معنویت تبدیل کنند
این ما را به نقطه بعدی می رساند - تلاش برای متقاعد کردن مردم.
افرادی که این احساس را دارند. ایمان یا مذهب آنها بهتر از دیگران است که اغلب از راه خود برای "کمک کردن" به سایر افراد در مسیر درست (یا آنچه که از نظر آنها مسیر درست است) تلاش می کنند.
داستان های مرتبط از Hackspirit:
این از آغاز زمان ادامه داشته است، و تعداد زیادی از ادیان اصلی جهان در سراسر جهان گسترش یافته اند.
اما چه ربطی به معنویت دارد. ?
خب، خودشیفتههای معنوی از معنویت خود استفاده میکنند تا سعی کنند باورهای خود را به دیگران نیز منتقل کنند.
آنها به این احترام نمیگذارند که هر فرد باید راه خود را در مورد معنویت پیدا کند. و آنها استدلال می کنند که راه آنها راه درستی است تا زمانی که شما در نهایت تسلیم شوید یا شروع به اجتناب از آنها کنید.
8) اعمال آنها با کلمات آنها مطابقت ندارد
اما حتی اگر آنها در باورهای خود بسیار مستحکم و جزم گرا هستند، از این که چقدر آنها آنچه را که موعظه می کنند عمل نمی کنند، تعجب خواهید کرد.
خود شیفتگان معنوی برای انتقاد از شما و اعتقادات شما فراتر از آن عمل می کنند، اما وقتی نوبت به آن برسد. به خودشان،آنها هرگز اشتباه نمی کنند.
به عنوان مثال:
دوست خودشیفته معنوی شما در مورد اینکه چقدر مردم باید در سفر معنوی خود ارتقاء یابند و کمک کنند صحبت می کند.
با این حال، متوجه میشوید که وقتی آنها در کنار افرادی هستند که سفر معنوی خود را آغاز میکنند، خودشیفته به سرعت به آنها نگاه میکند و حتی باعث میشود که بیشتر از آنچه که هستند انجام ندادهاند احساس ناراحتی کنند.
مراقب باشید. و شما متوجه تناقضات زیادی با آنچه که یک خودشیفته معنوی می گوید و انجام می دهید، خواهید دید.
9) آنها طوری رفتار می کنند که انگار برتر هستند
و مراقب خود هستند. برای هوای برتری - این یکی دیگر از نشانه های کلاسیک یک خودشیفته است.
خود معنوی آنها در بالاترین حد خود قرار دارد، و آنها معتقدند که آنها بالاتر از دیگران هستند، صرف نظر از اینکه چقدر در این مسیر هستند. آنها در سفر معنوی خود هستند.
حتی اگر آنها چیز زیادی در مورد شما ندانند، یک خودشیفته فقط تصور می کند که آنها بهتر از شما هستند و از نظر معنوی پیشرفته تر هستند.
بنابراین این برتری از کجا می آید؟
خب، ایگو عادت دارد که حقیقت را بیش از حد متورم کند و اغراق کند - این امر خودشیفته را به این باور می رساند که آنها خاص و متفاوت از بقیه هستند.
10) آنها بیش از حد مثبت هستند
ممکن است از خود بپرسید، "چگونه می توانند اینقدر مثبت باشند اگر دیگران را احساس حقارت کنند؟".
سوال معتبر - خودشیفته این است که مثبت در مورد زندگی خود، نه لزوما