فهرست مطالب
هیچ چیز هیجان انگیزتر از این نیست که کسی را با تمام وجود دوست داشته باشید.
چیزی که من به وضوح در زندگی آموخته ام این است که وقتی صحبت از عشق و روابط به میان می آید، نباید انتظار داشته باشید یا مجبور به وقوع چیزهایی باشید. .
زیرا وقتی عشق را مجبور نکردم، آن زمان است که احساس شدید شادی، گرما و شادی را تجربه کردم. عشقی که واقعی است.
میدانم سخت است که بپذیریم نمیتوانیم کسی را مجبور کنیم که ما را دوست داشته باشد.
اجازه دهید دلایل این موضوع را به اشتراک بگذارم. هرگز کسی را مجبور نکن که دوستت داشته باشد؟ 15 دلیل برای دانستن
نکته این است که عشق این است که اجازه دهید همه چیز به طور طبیعی سقوط کند و به قطعات فشار نیاورید تا جا بیفتند. هیچ کاری نمی توانید در مورد آن انجام دهید.
1) اجبار کردن عشق می تواند به یک فاجعه تبدیل شود
من می دانم که فکر اینکه کسی را دوست داشته باشید می تواند غیرقابل مقاومت باشد - اما پس از آن، اینطور نیست. منطقی نیست.
در حالی که میجنگیدم تا همه چیز را به نتیجه برسانم، متوجه نشدم که وقتی چیزها انتظارات من را برآورده نمیکنند، خودم را ناامید میکنم. و این به من صدمه می زند.
احتمالا، حتی اگر هرگز قصد کنترل نداشته باشم، این چیزی است که طرف مقابل دیده است. فاصله بیشتری بین ما دو نفر ایجاد کردهای.
روبهرو شدن با طرد شدن از طرف کسی که بیشتر به آن اهمیت میدهی ناامیدکننده است.
شما ممکن است از چندین مورد عبور کنید.انتظارات و هر چیزی که همراه با آن است.
خودتان را دوست داشته باشید. به نیازهای عاطفی و فیزیکی خود توجه کنید.
زمانی را صرف کنید تا متوجه شوید که دوست داشتن خود نباید به عشق دیگران بستگی داشته باشد.
برای اینکه بهترین نسخه خود باشید تلاش کنید.
وقتی برای خود ارزش بیشتری قائل شوید، متوجه خواهید شد که مجبور نخواهید بود به دنبال کسی که شما را دوست ندارد بدوید.
عشقی که به خود دارید آنقدر قدرتمند است که برای ادامه زندگی شما کافی است.
در این حقیقت زندگی کنید - قرار است با کسی باشید که شما را به اندازه شما دوست دارد.
آیا یک مربی رابطه می تواند به شما نیز کمک کند. ?
اگر توصیه خاصی در مورد وضعیت خود می خواهید، صحبت با یک مربی رابطه می تواند بسیار مفید باشد.
من این را از تجربه شخصی می دانم…
چند ماه پیش، زمانی که در حال گذراندن یک وصله سخت در رابطه ام بودم، با قهرمان رابطه تماس گرفتم. پس از مدتها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطهام و چگونگی برگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.
اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیدهاید، این یک موضوع است. سایتی که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده به افراد کمک می کنند تا در موقعیت های عاشقانه پیچیده و دشوار بگذرانند.
فقط در چند دقیقه می توانید با یک مربی رابطه معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیه های متناسب با شرایط خود دریافت کنید.
از این که چقدر مهربان، همدل و صادقانه بودم، شگفت زده شدممربی من مفید بود.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی عالی برای شما مطابقت داده شود.
احساسات زمانی که این شخص اقدامات شما را متقابل نمی کند. واقعیت این است که او ممکن است به شما علاقه ای نداشته باشد.بنابراین اگر این شخص واقعاً 100% شما را دوست ندارد، وقت آن است که به خودتان استراحت بدهید.
2) می تواند ما را از نظر جسمی و روحی تخلیه کنید
من این را "خیلی خوب" فهمیدم.
پیدا کردن راه هایی برای اینکه کسی شما را دوست داشته باشد، از لحاظ احساسی فرآیند بسیار خسته کننده ای است که آرامش ذهنی من را از بین می برد.
احساس میکردم که گیر کردهام و ناامید شدهام.
من خودم را به کسی و رابطهای سرازیر کردهام، اما آن شخص در نیمه راه مرا ملاقات نکرده است.
اما متوجه شدم که –
این احساس نسبت به کسی که احساساتش با احساسات ما همخوانی ندارد معمول است. هیچ مشکلی با ما یا آنها وجود ندارد.
ممکن است احساس کنیم که اصلاً لیاقت این را نداریم که دوست داشته باشیم - اما این درست نیست.
اگر شما دریافت نمی کنید عشقی که می دهی، بدان که ربطی به تو ندارد. خودتان را سرزنش نکنید زیرا گاهی اوقات این چیزها کار نمی کنند زیرا قرار نیست آنها باشند.
خودتان را بیشتر دوست داشته باشید تا بتوانید آن قرص ناهموار کوچکی به نام حقیقت را ببلعید.
3 ) بهتر است چیزی واقعی داشته باشیم
من نمی خواهم مجبور به انجام کاری که نمی خواهم انجام دهم. ما فقط اوضاع را بدتر میکنیم.
در مورد عشق هم همینطور است.
وقتی سعی میکنیم کسی را مجبور کنیم که ما را دوست داشته باشد، او نیز ممکن است این کار را انجام دهد.برای دلجویی از ما - اما ما می دانیم که قلب و خواسته های آنها مایل به این کار نیست.
اما این لزوماً به این معنی نیست که آنها نمی توانند شما را دوست داشته باشند. فقط این است که آنها انتخاب نمی کنند یا چیز دیگری را انتخاب می کنند.
پس بهتر است وقت خود را برای درک اینکه چرا کسی شما را دوست ندارد تلف نکنید.
این احساس را نداشته باشید. اینجا جای شماست که التماس عشق کنید یا کسی را وادار کنید تا شما را دوست داشته باشد.
4) از ملاقات با کسی که قرار است با او باشید تنگ خواهید شد
وقتی بیش از حد روی زور کردن تمرکز کنید کسی که شما را دوست داشته باشد، فرصت های زیادی را در زندگی خود از دست خواهید داد.
احتمالاً به امیدهای واهی وابسته هستید.
شاید همچنان خود را متقاعد کنید که همه چیز از دست رفته نیست – اینکه این شخص یاد خواهد گرفت که شما را دوست داشته باشد.
اما وقتی پذیرفتید که نمی توانید عشق را به زور تحمیل کنید و از رشدی که از دوست داشتن یک نفر حاصل شده است قدردانی کنید، آن وقت است که می توانید شروع به نوشتن داستان جدید خود کنید.
وقتی توجه خود را به درون معطوف میکنید، دردهای دلتان را التیام میبخشید، و عشقی را که نیاز دارید به خود میدهید، آن زمان است که همسفر خود را ملاقات خواهید کرد.
هیچ چیز زیباتر از بودن با کسی نیست که از شما قدردانی خواهد کرد و شما را از صمیم قلب دوست خواهد داشت.
اجازه دهید این را بپذیریم:
ما زمان و انرژی زیادی را هدر می دهیم و کسی را مجبور می کنیم که ما را دوست داشته باشد – با این تصور که آنها هم روح ما هستند.
0>اما راهی برای دانستن اینکه با همنوع خود ملاقات کرده اید وجود دارد.
من راهی برای تایید این موضوع پیدا کردم... یک هنرمند روانشناس حرفه ای می تواند طرح کند.همسر روح شما چگونه به نظر می رسد.
همچنین ببینید: 9 نشانه که شما شخصیت عجیب و غریبی دارید که برخی افراد نمی توانند آن را دریافت کنند.حتی اگر در مورد آن شک داشتم، تصمیم گرفتم آن را امتحان کنم.
اکنون می دانم که همسر روح من چگونه به نظر می رسد. و نکته شگفتانگیز این است که من او را فوراً شناختم.
بنابراین اگر میخواهید بدانید همسرتان چگونه است، طرح خود را در اینجا بکشید.
5) این یک عمل نیست. از عشق
دوباره، اجازه دهید یک حقیقت تلخ را به شما بگویم که من نیز از آن فرار می کردم - نمی توانید کسی را مجبور کنید که شما را دوست داشته باشد.
اجبار کردن کسی که شما را دوست داشته باشد، حتی اگر این شخص تمام جعبه ها را علامت می زند، در درازمدت دردناک، استرس زا و از نظر عاطفی ویرانگر است.
هر چقدر هم که بخواهید تحقق آن سخت باشد، عشق را نمی توان مجبور کرد.
و وقتی کسی شما را آنطور که شما دوست دارید دوست ندارد، او را یک احمق نمی کند. اما مسئله این است که شما نباید سعی کنید نظر او را تغییر دهید زیرا شما را به جایی نمی رساند.
بپذیرید که این عشق نیست – هرگز نبوده و نخواهد بود.
6) شما کسی را که تبدیل به او خواهید شد دوست نخواهید داشت
در این مدت، حتی از خودم می پرسم، "چرا احساس می کنم اینقدر احمق هستم؟" هنگامی که ما به تحمیل عشق به دیگری ادامه می دهیم، احترام خود را نسبت به خود از دست می دهیم.
ممکن است در ابتدا متوجه این موضوع نباشیم، اما با گذشت زمان، احساس منفی که نسبت به خود داریم بیشتر نمایان می شود. به دیگران به دلیل هزینهای که بر ما میزند.
هر چه بیشتر تلاش کنید تا کسی شما را دوست داشته باشد، احتمالاً خسته و ناامیدتر میشوید.در پایان احساس کنید.
همچنین میتواند طرف مقابل را از شما دورتر کند.
و مهم نیست چقدر برای این کار انرژی میگذارید، نمیتوانید کسی را مجبور کنید که از شما قدردانی کند. فداکاری می کنند و شما را در زندگی خود به عنوان تنها و تنها خود می پذیرند.
7) احساس غیرطبیعی می شود
همه چیز به طور طبیعی وقتی عشق واقعی باشد به وجود می آید. جرقه، هیجان، و حتی مکالمات آزادانه جریان دارد.
اما وقتی به زور عشق میورزید، حتی یک چیز ساده مانند صحبت کردن با آن شخص نیز ناخوشایند و بسیار دردناک میشود.
شما ممکن است با کسی قرار ملاقات داشته باشید که احساس مشابهی ندارد یا در سطح خاصی با شما ارتباط برقرار نمی کند، مهم است که آنها را متقاعد نکنید که چیز دیگری احساس کنند.
همه چیز باید تا حدی به طور طبیعی جریان داشته باشد.
وقتی ما مجبور می شویم همه چیز درست شود، باز هم چیزی اشتباه می شود.
اما وقتی کسی واقعاً می خواهد با شما باشد و شما را دوست دارد، این شخص عشق خود را نشان می دهد.
8) همه چیز به هیچ وجه احساس خوبی نخواهیم داشت
یکی از بدترین چیزهایی که می توانیم تجربه کنیم این است که به کسی بگوییم دوستش داریم، اما متأسفانه، آنها چنین احساسی ندارند.
ما داریم حاضریم قلبمان را ببخشیم، اما آنها فقط ما را دوست ندارند.
داستان های مرتبط از Hackspirit:
خیلی بارها فکر کرده ام که شاید اگر من این کار را بکن، او من را دوست خواهد داشت.
اما حقیقت تلخ باقی می ماند.
انجام این کار مانند دریافت عشق واقعی با قلبی پر نخواهد بود.
برای زمانی که عشق استبه اجبار، با هم راحت نخواهید بود. به اشتراک گذاشتن و انجام کارها با هم اصلاً احساس خوبی ندارد.
و سخت ترین قسمت این است که متوجه شوید حتی اگر به آرامی دور شوید، آنها هرگز شما را دنبال نمی کنند.
9) مردم ذهن و قلب خود را دارند
وقتی من دوست داشتن کسی را تجربه کردم، و این عشق متقابل نبود، تنها کاری که می توانم انجام دهم این است که بفهمم.
همه ما درگیر هستیم. مسئول آنچه فکر می کنیم و آنچه احساس می کنیم. هیچ کس نمی تواند به ما بگوید در غیر این صورت چه کاری انجام دهیم.
فقط این است که گاهی اوقات، ما آنقدر درگیر ایده عشق، وعده همیشگی می شویم.
ما سعی می کنیم به کسی که دوستش داریم شکل دهیم. به رابطه ای که می خواهیم ما سعی میکنیم به انتظاراتی که میخواستیم پایبند باشیم.
شاید به شدت میخواهیم آنچه را که فکر میکنیم بقیه دنیا احساس میکنند، احساس کنیم. ما فکر می کنیم که می توانیم مردم را به کسی تبدیل کنیم که نیستند، به کسی که قرار است با او باشیم.
چون مسئله این است که ما نمی توانیم عشق را شکل دهیم و کنترل کنیم.
ما نمیتوانیم کسی را وادار کنیم که به ما عشق بورزد.
10) عشق این نیست که بخواهیم کسی را اصلاح کنیم یا تغییر دهیم
فراموش میکنیم که برای ساختن مجبور نیستیم بچرخیم و بچرخانیم. دو نفر در کنار هم قرار می گیرند.
زیرا وقتی صحبت از عشق به میان می آید، هیچ قانون، هیچ دستورالعمل، هیچ باید و نباید وجود دارد. این به طور طبیعی به وجود می آید.
نباید هیچ تلاشی برای به نتیجه رساندن همه چیز وجود داشته باشد.
همچنین لازم نیست فقط برای اینکه کسی را بسازید، شخصیت خود را تغییر دهید.دوستت داشته باشم یا عشق پیدا کنم.
می دانم، رها کردن دردناک است اما نگه داشتن چیزی که انتظارش را داری بیشتر به تو آسیب می زند.
ما نمی توانیم کسی را مجبور کنیم که ما را انتخاب کند. یا در زندگی خود بمانید.
این یک حقیقت غم انگیز است.
11) عشق این نیست که تکه هایی از پازل را به هم بچسبانید
حتی اگر کسی را دوست داشته باشید، نمی توانید از او بخواهید که همان احساس شما را داشته باشد. زیرا عشق به این شکل عمل نمی کند.
ما نمی توانیم به قلب خود بیاموزیم که به روشی خاص کار کند یا کاری کنیم که کسی چیزی را احساس کند که او آماده نیست.
برای زمانی که ما انتظار داریم که این اتفاق فراتر از دسترس آنها بیفتد، ما فقط از این که آنها اندازه گیری نمی کنند ناامید می شویم.
عشق این نیست که کسی را مجبور کنید نقشی را در زندگی شما بازی کند که او نمی خواهد. بازی کنید.
شما نمی توانید از کسی بخواهید که همان چیزی باشد که شما می خواهید.
زیرا عشق این نیست که از کسی بخواهید کسی باشد که او نیست.
4>12) عشق واقعی آسان است
همچنین ببینید: بررسی شیمی متن (2023): آیا ارزشش را دارد؟ حکم منبیشتر اوقات، ما فراموش می کنیم که عشق واقعی چیست. و به همین دلیل، ما در پیچیدگی هایی که ایجاد می کنیم درگیر می شویم.
ما نتوانستیم متوجه شویم که عشق عاری از قوانین، خواسته ها و انتظارات است.
ما تمایل داریم به دنبال کمال باشیم و مردم را به استانداردهای دست نیافتنی نگه دارید.
اما وقتی می بینیم که عشق به طور طبیعی به وجود می آید، آن زمان است که عشق ساده می شود.
وقتی قطعات مناسب می شوند، می دانیم که چالش ها، دعواها و اختلاف نظر - با این وجود، همه چیز کاملاً مطابقت داردبا هم.
با این شخص، شادی آنها به زندگی ما روشن می شود و علایق آنها ما را به آتش می کشد.
13) عشق باید متقابل باشد تا یک رابطه به نتیجه برسد
یادم میآید که فکر میکردم، "اگر فقط بتوانم احساسم را کاملاً به اشتراک بگذارم، شاید همه چیز متفاوت شود." من یک رمانتیک ناامید بوده ام.
اما بعد متوجه شدم که عشق یک بار هم کم نمی شود.
همه چیز در زندگی نیاز به تعادل دارد. وقتی صحبت از عشق و روابط یک طرفه به میان می آید، یک نفر در نهایت احساس ناراحتی می کند.
برای رشد یک رابطه باید عشق، اعتماد، حمایت و منفعت وجود داشته باشد.
این است. وقتی احساس امنیت می کنید که هم دوست دارید و هم به یک اندازه دوست دارید. زمانی است که درک، احترام و ارزشهای مشترک وجود دارد.
شما نمیتوانید کسی را مجبور کنید که شما را دوست داشته باشد، اما میتوانید کاری انجام دهید که کسی شما را بیشتر دوست داشته باشد.
14) شما لیاقت بیشتری دارید. بهتر از این
بهترین روابط واقعی و بدون قید و شرط هستند.
پس قبل از اینکه در قلب خود جا بگذارید برای کسی که تلاشی برای ماندن نمی کند دو بار فکر کنید.
اگر شما دوست داشتن را انتخاب می کنید، این کار را به این دلیل انجام دهید که می خواهید - نه به این دلیل که فکر می کنید آنها شما را دوست خواهند داشت.
بپذیرید که تلاش های شما و آنچه داده اید کافی است - و شما بیش از اندازه کافی هستید.
پس، چرا به کسی بسنده کنید که شما را دوست ندارد؟
شما نمی توانید چیزی را که در وهله اول قرار نیست مجبور کنید.
شما می توانید با دادن کسی به او کاری نکنچیزی را که قدر نمی دانند این نیز به ارزش شما به عنوان یک شخص ربطی ندارد.
15) به نتیجه نمی رسد
به نظر می رسد بسیار ساده است که عمیقاً عشق بورزید و امیدوار باشید که همه چیز درست شود.
هنوز این احساس اعتماد و نگه داشتن وجود دارد که باعث میشود دور شدن از آن بدون ارائه بهترینها سخت شود. و احتمالاً، من آن نشانه های کوچک محبت و توجه را با عشق اشتباه گرفتم.
اما این باعث رنجش یا عصبانیت من نمی شود. زیرا من آموخته ام که با این حقیقت زندگی کنم که نمی توانم کسی را مجبور کنم که مرا دوست داشته باشد.
بیشتر اوقات، حتی اگر خطر دلشکستگی و اشک را داشته باشیم، ممکن است اشتباه باشد.
زیرا حتی اگر کسی را با تمام داشته هایمان دوست داشته باشیم، نتیجه نمی دهد.
همه چیز بیهوده بود. زیرا در زیر سطح امید و شگفتی، کسی نمی تواند آن عشق شدیدی که شما دارید را جبران کند.
من می دانم که هر چقدر هم که تلاش کنیم، تمام عشقی که به آن شخص می دهیم هیچ خدمتی به ما نمی کند. .
خودت را دوست داشته باش مهم نیست
وقتی اجازه می دهم عشق به طور طبیعی اتفاق بیفتد، آن وقت است که زندگی من بسیار زیباتر می شود.
هرچقدر هم که به نظر سخت می رسد، به کسی که نمی تواند شما را دوست داشته باشد احترام بگذارید. این به این معنی نیست که او شما را دوست ندارد. احتمالاً این شخص به شما هم اهمیت می دهد.
به خاطر داشته باشید که آنچه به اجبار انجام می شود عشق نیست. شما هرگز نمی توانید کاری کنید که کسی شما را دوست داشته باشد تا زمانی که او بخواهد.
به جای آن، اجازه دهید عشق به سراغ شما بیاید.
بهترین کار این است که خودتان را رها کنید.