فهرست مطالب
شکست ازدواج در هر مرحله از زندگی دلخراش است.
چه شما کسی باشید که تصمیم به ترک میگیرد، چه کسی که از تصمیم شریک زندگیتان برای رفتن نابینا شده است، درد و سردرگمی ناشی از ریزش ممکن است غیرقابل تحمل به نظر برسد.
شاید یکی از محسوس ترین سوالاتی که تقریباً می تواند شما را دیوانه کند این باشد که چرا؟ چرا یک مرد بعد از 30 سال ازدواج تصمیم می گیرد همسرش را ترک کند؟
در این مقاله، به برخی از رایج ترین دلایلی که یک ازدواج می تواند در زندگی بعدی خاتمه یابد، می پردازیم.
آیا طلاق بعد از 30 سال متداول است؟
در حالی که بیشتر طلاق ها در اوایل (پس از حدود 4 سال ازدواج) اتفاق می افتد، طلاق در اواخر زندگی به طور فزاینده ای رایج می شود.
در واقع، یک سال 2017 مطالعه مرکز تحقیقاتی پیو نشان می دهد که طلاق بالای 50 سال از سال 1990 دو برابر شده است. در عین حال، این تصویر حتی برای افراد بالای 65 سال بدتر است و نرخ طلاق برای این گروه سنی از سال 1990 سه برابر شده است.
در حالی که برای افراد مسنتری که دوباره ازدواج کردهاند تا طلاق دیگری بگیرند، رایجتر است، از جمله این ارقام نیز میتوان به طلاقهای خاکستری اشاره کرد.
اینها زوجهای مسنتر در ازدواجهای طولانیمدت هستند که ممکن است چنین بوده باشند. با هم به مدت 25، 30 یا حتی 40 سال.
از بین بزرگسالان 50 ساله و بالاتر که در این دوره زمانی طلاق گرفتند، یک سوم آنها 30 سال یا بیشتر در ازدواج قبلی خود بوده اند. از هر هشت نفر یک نفر ازدواج کرده بوداین احتمال وجود دارد که علف ها در واقع در طرف دیگر حصار سبزتر باشند.
البته، برخی ممکن است پس از ترک ازدواج خود به طور قطع خود را شادتر ببینند، اما تحقیقات همچنین نقاط منفی زیادی پیدا کرده است که می تواند تصویر متفاوتی را نشان دهد. برای مثال، مقالهای در لسآنجلس تایمز به برخی از آمارهای تلخ برای زوجهایی اشاره کرد که پس از 50 سالگی از هم جدا شدند. یا بزرگسالان مطلقه فشار خون در حالت استراحت بالاتری دارند. در همین حال، یک مطالعه دیگر گفت: "طلاق منجر به افزایش وزن قابل توجه در طول زمان، به ویژه در مردان شد." بعداً در زندگی خود طلاق گرفتهاند، شاید حتی بیشتر از طلاقهایی که نیمهی دیگرشان فوت کردهاند.
در نهایت، جنبه مالی طلاق به اصطلاح خاکستری نیز برای مردان مسنتر سخت است، که آنها را پیدا میکنند. استاندارد زندگی 21 درصد کاهش می یابد (در مقایسه با مردان جوانی که درآمدشان به میزان ناچیزی تحت تأثیر قرار می گیرد.
10) آزادی خواستن
یکی از رایج ترین دلایل ارائه شده برای شریکی که برای جدایی می دهد، آزادی خود را می خواهد.
این آزادی ممکن است برای دنبال کردن علایق خود یا تجربه نوع جدیدی از استقلال در سال های آخر زندگی باشد.
همچنین ببینید: گرگ تنها: 16 ویژگی قدرتمند یک ماده سیگماممکن است اتفاق بیفتد. نقطه ای که مرد از فکر کردن خسته می شودیک «ما» است و میخواهد دوباره بهعنوان «من» عمل کند.
ازدواجها مستلزم سازش هستند، همه این را میدانند، و به گفتهی جرمی شرمن، نویسنده علوم اجتماعی، دکترا، MPP، واقعیت این است که روابط، تا حدودی، نیازمند چشم پوشی از آزادی هستند.
«روابط ذاتاً محدود کننده هستند. در رویاهایمان، ما میتوانیم همه چیز از جمله امنیت کامل و آزادی کامل را در یک مشارکت داشته باشیم. شما همیشه می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید و شریک زندگی شما همیشه در کنار شما خواهد بود. در واقعیت، این بدیهی است که پوچ و ناعادلانه است، بنابراین شکایت نکنید. نگویید: "می دانید، من از این رابطه احساس محدودیت می کنم." البته که انجامش میدی. اگر می خواهید یک رابطه داشته باشید، انتظار محدودیت هایی را داشته باشید. در هر رابطه صمیمانه، باید به آرنجهایتان فکر کنید، آنها را بچسبانید تا فضایی برای آزادی شریکتان ایجاد کنید، و آنها را تا جایی که میتوانید از پس آزادی خود برآیید، گسترش دهید. هرچه در مورد روابط واقع بینانه تر باشید، آزادی بیشتری می توانید به طور عادلانه و صادقانه به دست آورید.»
پس از سال ها ازدواج، یکی از شرکا ممکن است احساس کند که دیگر آمادگی فدا کردن آزادی خود را به خاطر رابطه خود ندارد.
11) بازنشستگی
بسیاری از مردم تمام زندگی کاری خود را به امید بازنشستگی می گذرانند. اغلب اوقات به عنوان زمانی برای سرگرمیهای فراغت، استرس کمتر و شادی بیشتر دیده میشود.
اما مطمئناً همیشه اینطور نیست. برخی از معایب بازنشستگی می توانداز دست دادن هویت، و تغییر در روال که حتی منجر به افسردگی می شود.
بازنشستگی اغلب تأثیر غیرمنتظره ای بر روابط نیز دارد. در حالی که به معنای پایان دادن به برخی استرسهای زندگی است، اما میتواند استرسهای بسیار بیشتری را ایجاد کند.
در حالی که زمانی که در شغل تمام وقت بودید، ممکن است به طور ناگهانی زمان محدودی را با هم سپری کرده باشید. زوجهای بازنشسته برای مدت طولانیتری کنار هم قرار میگیرند.
بدون علایق جداگانه یا فضای سالم، این میتواند به معنای زمان بیشتری باشد که در شرکت یکدیگر صرف میشود.
بازنشستگی همیشه انتظارات را برآورده نمیکند، که میتواند باعث سرخوردگی یا حتی ناامیدی شود که میتواند در نهایت به شریک زندگی منجر شود.
حتی اگر فقط یک شریک بازنشسته شود، این نیز میتواند مشکلساز باشد با تحقیقاتی که نشان میدهد شوهران بازنشسته در صورتی که همسرانشان شاغل باقی بمانند و قبل از بازنشستگی شوهر در تصمیمگیریهایشان حرف بیشتری داشته باشند، کمترین رضایت را دارند.
به طور خلاصه، بازنشستگی میتواند تعادل را در یک ازدواج طولانیمدت تغییر دهد. 4> 12) طول عمر طولانیتر
طول عمر ما در حال افزایش است و بچههای جوان در زندگی بعدی نسبت به نسلهای قبلی سلامت بهتری را تجربه میکنند.
برای بسیاری از ما، زندگی دیگر از 40 سالگی شروع نمی شود، بلکه در 50 یا 60 سالگی شروع می شود. سال های طلایی برای بسیاری از افراد، زمانی برای گسترش و پذیرش زندگی جدید است.
در حالی که شماممکن است پدربزرگ و مادربزرگ تصمیم گرفته باشند تا سالهای باقیمانده خود را با هم بمانند، چشم انداز زندگی طولانی در آینده می تواند به این معنی باشد که افراد بیشتری تصمیم به طلاق می گیرند.
طبق آمار، یک مرد 65 ساله امروزی می تواند انتظار داشته باشد که تا 84 سالگی زنده بماند. این 19 سال اضافی بسیار قابل توجه است.
و از هر چهار فرد 65 ساله یک نفر می تواند انتظار داشته باشد که 90 سال گذشته باشد (از هر 10 نفر یک نفر تا 95 سال زندگی می کند).
با این آگاهی، و از آنجایی که طلاق از نظر اجتماعی بسیار قابل قبول تر می شود، برخی از مردان تصمیم می گیرند که دیگر نمی توانند در یک ازدواج ناراضی باقی بمانند.
آیا یک مربی رابطه می تواند به شما نیز کمک کند؟
اگر توصیه خاصی در مورد وضعیت خود می خواهید، صحبت با یک مربی روابط می تواند بسیار مفید باشد.
من این را از تجربه شخصی می دانم…
چند ماه پیش، من به این موضوع رسیدم. زمانی که من در حال گذراندن یک وصله سخت در رابطه ام بودم، به قهرمان رابطه رفتم. پس از مدتها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطهام و چگونگی برگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.
اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیدهاید، این یک موضوع است. سایتی که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده به افراد کمک می کنند تا در موقعیت های عاشقانه پیچیده و دشوار بگذرانند.
فقط در چند دقیقه می توانید با یک مربی رابطه معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیه های متناسب با شرایط خود دریافت کنید.
از این که چقدر مهربان، همدل و همدل بودم متحیر شدممربی من واقعاً مفید بود.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی عالی برای شما مطابقت داشته باشد.
برای بیش از 40 سال.طبق موجی از تحقیقات جدید، جدایی بعد از 50 سالگی می تواند به ویژه برای سلامت مالی و عاطفی شما مضر باشد، بسیار بیشتر از طلاق در جوانی.
پس چرا زوج ها بعد از 30 سال ازدواج طلاق می گیرند؟
چرا ازدواج ها بعد از 30 سال از هم می پاشد؟ 12 دلیل که مردها بعد از مدت ها همسر خود را ترک می کنند
1) بحران میانسالی
این یک کلیشه است که می دانم، اما بیش از نیمی از بزرگسالان بالای 50 سال ادعا می کنند که بحران میانسالی را پشت سر گذاشتهاند.
مطمئناً شواهدی وجود دارد که نشان میدهد افراد در دوران میانسالی کاهش رضایت از زندگی را گزارش میکنند. به عنوان مثال، نظرسنجی ها سنین 45 تا 54 را به عنوان یکی از غم انگیزترین افراد معرفی کرده اند.
اما منظور ما از بحران میانسالی چیست؟ کلیشه مرد سالخورده ای است که بیرون می رود، یک ماشین اسپورت می خرد و زنان نیم سن خود را تعقیب می کند.
اصطلاح بحران میانسالی توسط روانکاو الیوت ژاکز ابداع شد که این دوره از زندگی را دوره ای می دانست. جایی که ما در مورد مرگ و میر خود فکر می کنیم و با آن مبارزه می کنیم.
بحران میانسالی تمایل دارد بین اینکه فرد چگونه خود و زندگی خود را درک می کند و چگونه آرزو می کند زندگی داشته باشد، تضاد ایجاد می کند.
این بحران اغلب با در نتیجه تمایل به تغییر هویت خود را دارید.
مردی که دچار بحران میانسالی می شود ممکن است:
- احساس عدم تحقق داشته باشد
- در مورد گذشته احساس نوستالژی کند
- به افرادی که فکر می کند حسادت می کندزندگی بهتری دارد
- احساس بی حوصلگی می کند یا انگار زندگی او بی معنی است
- در کارهایش تندتر یا عجول تر باشد
- در رفتار یا ظاهرش نمایشی تر باشد
- به سمت داشتن رابطه جنسی کشیده شوید
البته، خوشبختی در نهایت درونی است. همانطور که ویکتور فرانکل بازمانده هولوکاست بیان کرد، «آخرین آزادی انسان [این است] که نگرش خود را در هر مجموعه ای از شرایط انتخاب کنیم، راه خود را انتخاب کنیم.»
اما بحران میانسالی می تواند ما را به این باور برساند. که شادی یک رویداد بیرونی است، هنوز کشف نشده است، که خارج از ما زندگی می کند.
به همین دلیل است که بسیاری از مردان مسن ممکن است با بحران میانسالی مواجه شوند که باعث می شود ازدواج را ترک کنند، حتی بعد از 30 سال یا بیشتر.
2) ازدواج بدون جنسی
تفاوت در میل جنسی می تواند چالش هایی را در هر مرحله از ازدواج ایجاد کند، به طوری که بسیاری از زوج ها تمایلات جنسی متفاوتی را تجربه می کنند.
اگرچه تغییر جنسیت در ازدواج در طول سال ها غیرعادی نیست، اما افراد هنوز در تمام سنین نیازهای جنسی دارند. میل جنسی نیز میتواند با نرخ متفاوتی بین مردان و زنان تغییر کند.
مطالعات به طور گستردهتری گزارش کردهاند که کاهش علاقه جنسی با افزایش سن زنان در مقایسه با مردان شایعتر است. برخی از اینها ممکن است به دلیل کاهش سطح استروژن باشد که میل جنسی را کاهش می دهد.
اگر یکی از زوجین هنوز اشتهای جنسی قوی داشته باشد و دیگری اشتهای جنسی نداشته باشد، می تواند مشکلاتی ایجاد کند.
در حالی که رابطه جنسی در رابطه قطعاهمه چیز نیست، فقدان رابطه جنسی در برخی ازدواج ها نیز می تواند منجر به صمیمیت کمتر شود. همچنین میتواند باعث ایجاد احساس نارضایتی شود.
طبق یک نظرسنجی، بیش از یک چهارم روابط بدون جنسیت هستند و این میزان برای افراد بالای 50 سال به 36% و در افراد 60 ساله به 47% میرسد. و بیش از آن.
در حالی که هیچ آماری در مورد تعداد ازدواجها به دلیل نداشتن رابطه جنسی وجود ندارد، برای برخی از شراکتها مطمئناً میتواند عاملی در از بین رفتن رابطه باشد.
3) از عشق افتادن
حتی پرشورترین و دوست داشتنی ترین زوج ها نیز ممکن است خود را از عشق دور کنند.
Marisa T. Cohen, Ph.D. .، که یکی از بنیانگذاران یک آزمایشگاه تحقیقاتی است که بر روابط و روانشناسی اجتماعی تمرکز دارد، می گوید واقعیت این است که روشی که زوج ها عشق طولانی مدت را تجربه می کنند متفاوت است.
«تحقیقات نشان داده است که زوج ها در روابط پایدار هستند. تمایل دارند درک کنند که عشق آنها در طول زمان در حال افزایش است. افرادی که مشکلاتی را تجربه میکنند، از هم جدا میشوند یا به سمت جدایی میروند، احساس میکنند که عشقشان در طول زمان رو به کاهش است.»
مراحل زیادی برای ازدواج وجود دارد، و زوجها میتوانند در هر یک از موانع احتمالی با تغییر عشق مواجه شوند. و شکل های جدیدی در رابطه به خود می گیرد.
برخی از ازدواج های بیش از 30 سال می توانند به دوستی و برخی دیگر به روابط راحت تبدیل شوند. اگر شرایط مناسب باشد، حتی ممکن است برای برخی افراد کارساز باشدهر دو.
اما با از بین رفتن جرقه (به ویژه از آنجایی که همه ما به زندگی طولانی تری ادامه می دهیم) بسیاری از مردان تشویق می شوند تا آن عشق پرشور از دست رفته را در جای دیگری دوباره کشف کنند.
در حالی که امکان احیای دوباره وجود دارد. ازدواج حتی بعد از اینکه از عشق خارج شدید، هر دو طرف باید برای انجام آن سرمایه گذاری کنند.
4) احساس قدردانی نشدن
این ممکن است در دراز مدت اتفاق بیفتد. رابطهای که همسران قدردانی از یکدیگر را فراموش میکنند یا از نشان دادن آن غفلت میکنند.
ما به نقشهایی در یک شراکت عادت کردهایم که باعث میشود یکدیگر را بدیهی فرض کنیم.
طبق تحقیقات، ازدواجهایی که در آن شوهران انجام میدهند کسانی که احساس قدردانی نمی کنند، دو برابر بیشتر احتمال دارد که از هم پاشیده شوند.
«مردانی که از سوی همسرانشان احساس تأیید نمی کنند، دو برابر بیشتر از کسانی که این کار را می کنند، طلاق می گیرند. همین تأثیر برای زنان صادق نیست.
محققان پیشنهاد میکنند که این میتواند به این دلیل باشد که «زنان بیشتر احتمال دارد چنین تأییداتی را از دیگران دریافت کنند - در آغوش گرفتن یک دوست یا تعریف و تمجید از یک غریبه در صف اغذیه فروشی." در همین حال، "مردان آن را از افراد دیگر در زندگی خود دریافت نمی کنند، بنابراین آنها به ویژه از شریک یا همسر خود به آن نیاز دارند." مورد بی احترامی همسران یا فرزندانشان قرار می گیرند.
5) جدا شدن
بسیاری از زوج هایی که مدت زیادی با هم بوده اند، چه برسد به 30 سال ازدواج، می توانند متوجه شوند که از هم جدا شده اند. افتاده به الفرابطه خراب است.
بعد از دهه ها ازدواج، شما به عنوان یک انسان تغییر می کنید. گاهی اوقات زوجها میتوانند با هم رشد کنند، اما گاهی اوقات ناگزیر از هم جدا میشوند.
بهویژه اگر در سنین پایین با هم آشنا شوید، ممکن است زمانی متوجه شوید که دیگر اشتراکات کمی دارید.
حتی اگر همیشه علایق متفاوتی داشتهاید، چیزهایی که زمانی شما را به هم پیوند میداد، پس از 30 سال ازدواج، ممکن است دیگر پابرجا نباشند.
ارزشها و اهداف شما با افزایش سن و چیزهایی که شما تغییر میکنند، تغییر خواهند کرد. 30 سال پیش خواسته شده ممکن است همان چیزهایی نباشد که اکنون میخواهید.
شما ممکن است زمانی که برای اولین بار ازدواج کردید یک دیدگاه مشترک برای زندگی داشته باشید، اما برای یکی یا هر دوی شما، این دیدگاه ممکن است به ترک تغییر کند. شما چیزهای متفاوتی می خواهید.
گذراندن زمان کمتر با هم، فقدان هرگونه تماس فیزیکی، احساس تنهایی، و مشاجره بر سر چیزهای کوچک اما اجتناب از صحبت های دشوار برخی از نشانه هایی است که نشان می دهد ممکن است از شریک زندگی خود جدا شده باشید. .
6) فقدان ارتباط عاطفی
ازدواج متکی بر صمیمیت است، این سیمان خاموش است که اغلب پیوند عمیق تری را پایه ریزی می کند و نگه می دارد. آن را با هم.
یک مرد ممکن است پس از 30 سال یا بیشتر از زندگی مشترک برگردد و بگوید که میخواهد طلاق بگیرد در حالی که از نظر عاطفی از رابطه خارج شده است.
این یک تجربه رایج را توضیح میدهد. بسیاری از زنانی که شوهرشان را پیدا میکنند،اعلام میکند که میخواهد طلاق بگیرد، ناگهان یک شبه سرد میشود.
این میتواند برای یک همسر ناآگاه شوکآور باشد، اما ممکن است برای مدتی زیر سطح آب جوشان باشد.
شکاف عاطفی در حال افزایش است. صمیمیت میتواند در طول سالها افزایش یابد و با عوامل متعددی مانند استرس، اعتماد به نفس پایین، طرد شدن، رنجش یا فقدان صمیمیت فیزیکی بدتر شود.
داستانهای مرتبط از Hackspirit:
وقتی یک رابطه عاطفی در ازدواج برای مردی کم رنگ می شود، ممکن است شروع به کناره گیری کند. هر یک از طرفین ممکن است به طور فزاینده ای احساس ناامنی یا دوست نداشتن داشته باشد.
در نتیجه، روابط ممکن است به طور فزاینده ای ضعیف شوند.
شما ممکن است احساس کنید که اعتماد از بین رفته است و رازهایی در شما وجود دارد. ازدواج یا اینکه همسرتان احساسات پنهانی دارد.
اگر به اشتراک گذاشتن احساسات خود با یکدیگر دست برداشته اید، می تواند نشانه ای باشد که ارتباط عاطفی شما با مشکل مواجه شده است.
7) رابطه یا ملاقات با شخص دیگری
دو نوع رابطه وجود دارد و هر دو می توانند به یک اندازه برای ازدواج مضر باشند.
همه خیانت ها یک رابطه فیزیکی نیست و یک رابطه عاطفی می تواند به همان اندازه مخل باشید.
همچنین ببینید: 11 ویژگی و صفت یک شخص خصوصیخیانت هرگز "فقط اتفاق نمی افتد" و همیشه یک سری اقدامات (هرچقدر هم ساده لوحانه انجام شود) منجر به آن می شود.
چه چیزی باعث می شود مرد همسرش را به خاطر ترک کند زنی دیگر؟ البته دلایل زیادی برای تقلب وجود دارد.
برخی افراد این کار را انجام می دهندزیرا آنها در رابطه فعلی خود احساس بی حوصلگی، تنهایی یا نارضایتی می کنند. برخی از مردان به این دلیل خیانت می کنند که به دنبال برآورده شدن نیازهای جنسی برآورده نشده هستند. در حالی که دیگران ممکن است به سادگی خیانت کنند زیرا فرصتی پیش می آید و تصمیم می گیرند از آن استفاده کنند.
طبق گزارش انجمن روانشناسی آمریکا، خیانت عامل 20 تا 40 درصد طلاق ها گزارش شده است.
در حالی که هم مردان و هم زنان خیانت میکنند، به نظر میرسد که مردان متاهل بیشتر احتمال دارد با هم رابطه داشته باشند (20 درصد مردان در مقایسه با 13 درصد زنان).
آمار همچنین نشان میدهد که این شکاف در مردان بدتر میشود. و زنان پیر می شوند.
میزان خیانت در میان مردان 70 ساله بالاترین (26%) و در بین مردان 80 ساله و بالاتر (24%) بالا باقی می ماند.
واقعیت این است که بعد از 30 سال ازدواج "تازه" به خوبی و واقعاً از بین رفته است. پس از مدت ها با هم، طبیعی است که هیجان از بین می رود.
یک جزء کلیدی در میل، تازگی است، به همین دلیل است که رابطه نامشروع می تواند بسیار هیجان انگیز باشد.
اگر مردی پس از آن رابطه نامشروع داشته باشد. زن جدید که 30 سال با همسرش ازدواج کرده است، ممکن است جنبه های قانع کننده جدیدی را در زندگی او به ارمغان بیاورد تا او با او در میان بگذارد و کشف کند. این که پس از از بین رفتن درخشش ادامه پیدا کند یا نه، موضوع دیگری است.
8) بچه ها خانه را ترک کرده اند
سندرم آشیانه خالی می تواند زن و مرد را در ازدواج تحت تاثیر قرار دهد. .
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد رضایت زناشویی در کودکان بهبود مییابدبالاخره مرخصی خود را بگیرید، و این زمانی است که والدین می توانند از آن لذت ببرند.
اما همیشه اینطور نیست. در طول سالهای فرزندآوری، تعداد زیادی از زوجها با یک هدف مشترک قوی یعنی بزرگ کردن بچهها گرد هم میآیند.
وقتی زمان آن میرسد که این کودکان در لانه پرواز کنند، میتواند پویایی در ازدواج را تغییر دهد و خلأ ایجاد کند.
برای برخی از ازدواجها، کودکان چسبی بودهاند که رابطه را حفظ میکنند، زیرا آنها بر فعالیتهای روزانه مرتبط با مراقبت از آنها تمرکز میکنند.
وقتی فرزندان خانواده را ترک میکنند، برخی از مردان ممکن است به این موضوع پی ببرند که ازدواج تغییر کرده است و آنها دیگر نمی خواهند در آن باشند.
یا ممکن است مردی احساس کرده باشد که به خاطر فرزندان، علیرغم مشکلاتی که دارد، در ازدواج خود باقی بماند.
9) تصور کردن چمن در جای دیگر سبزتر
ما تمایل به تازگی داریم. بسیاری از ما درگیر رویاهایی در مورد چگونگی زندگی هستیم. اما جای تعجب نیست که زندگی خیالی نیز عمیقاً غرق در خیال است.
این تبدیل به فرار از واقعیت های ناخوشایند زندگی روزمره خودمان می شود.
اما وقتی شروع به تمرکز بر سبزتر بودن چمن می کنیم. در جاهای دیگر، ما می توانیم آنچه را که قبلاً در مقابل خود داریم، از دست بدهیم. این ممکن است به ویژه در مورد ازدواج طولانیمدت که شما آن را بدیهی میدانید، صادق باشد.
مردانی که پس از 30 سال از ازدواج، همسر خود را ترک میکنند، ممکن است مایل به ازدواج باشند.