فهرست مطالب
وقتی با کسی ازدواج می کنید و موافقت می کنید، تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند، خود را برای یک زندگی فداکاری به آن شخص در یک رابطه متعهدانه آماده می کنید.
اما همه چیز همیشه درست نمی شود.
مهم نیست چقدر به نیمه دیگر خود احترام می گذارید، گاهی اوقات عشق به سادگی در طول سال ها ناپدید می شود.
سوال این است که آیا ازدواج را ترک می کنید و خطر آسیب رساندن به همسرتان را دارید یا به آن می مانید و سعی کنید دوباره آن اتصال را پیدا کنید؟
متأسفانه، هیچ راه حلی برای همه وجود ندارد. این به رابطه شما و آنچه می خواهید بستگی دارد.
در اینجا 9 نشانه وجود دارد که باید آن را رها کنید و ادامه دهید
1) نوعی سوء استفاده وجود دارد
چه شما فردی باشید که از دست همسرتان اخراج میشوید و آن را از دست میدهید (یا برعکس)، یا حتی آزار جسمی وارد صحنه شده است - اکنون زمان آن رسیده است که از آنجا خارج شوید.
مهم نیست که سوء استفاده از چه طرفی در رابطه نشات می گیرد، شما باید کنار بروید.
در اولین مشت یا نشانه فیزیکی بودن، طرف مقابل باید از این رابطه خارج شود. ارتباط. باید به همین جا ختم شود.
هیچ بهانه ای در مورد آزار جسمی وجود ندارد و نمی توان حدس زد که آیا در حال وقوع است یا خیر.
اما انواع دیگری از سوء استفاده نیز وجود دارد که می تواند انجام شود. تشخیص خیلی سخت تره آزار کلامی یکی از مواردی است که کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
به رابطه خود فکر کنید.
آیا هر دوی شما نیمی از روز خود را در یک رابطه سپری می کنید.جایی دیگر و در نظر گرفتن اینکه آیا این چیزی است که شما دو نفر می توانید با هم انجام دهید یا خیر.
یک ازدواج هرگز نباید در گرمای لحظه پایان یابد.
اجازه دهید رویداد خنک شود. برای پردازش افکار و احساسات خود وقت بگذارید. در نظر بگیرید بعدی کجاست؟ آیا میتوانید ببینید که با شما در حال پیشرفت است، یا تمام شده است؟
با یک ذهن روشن - دور از بحث اولیه - شما در مکان بسیار بهتری برای تصمیمگیری هستید.
3) شما هنوز همدیگر را خوشحال می کنید
آیا وقتی او وارد اتاق می شود هنوز هم لبخند می زنید؟
آیا او هنوز هم تلاش می کند تا ناهار شما را هر روز صرف کند تا شما را خوشحال کند. ?
ممکن است ارزش این را داشته باشد که آیا ازدواج شما به سادگی به بن بست رسیده است یا خیر.
همچنین ببینید: معنای معنوی فرشته شماره 9واضح است که شما دو نفر هنوز عمیقاً به یکدیگر اهمیت می دهید، بنابراین در نظر بگیرید که این کمبود احساسات کجاست. ممکن است ناشی از آن باشد.
یک دلیل رایج این است که زندگی جنسی شما کاهش می یابد. این ربطی به احساس شما نسبت به یکدیگر و هر چیزی که به رابطه فیزیکی شما مربوط می شود ندارد.
شاید زمان آن رسیده است که اشتیاق را در اتاق خواب افزایش دهید و ببینید آیا این احساسات شما را نسبت به یکدیگر تغییر می دهد.
ممکن است جرقهای باشد که برای بازگرداندن همه چیز به مسیر خود نیاز دارید.
در اینجا چند ایده دیگر وجود دارد که میتوانید امتحان کنید:
- برای یک شب قرار ملاقات با هم برنامهریزی کنید ( یک پرستار بچه برای بچه ها بگیرید!).
- برای یک آخر هفته بروید تا دوباره ارتباط برقرار کنید.
- برای هر کدام کار خاصی انجام دهیددیگری.
4) فکر ترک او قلب شما را می شکند
این فقط احساسات او نیست که نگران صدمه دیدن او نیستید، بلکه احساسات خود شما نیز هست. فکر ترک همسرتان باعث میشود از نظر جسمی احساس ناراحتی کنید.
اگر دائماً به تصمیم خود فکر میکنید و نمیتوانید متعهد به ترک کردن شوید، ممکن است نشانه خوبی باشد که این رابطه را کاملاً تمام نکردهاید. هنوز.
در عوض، به دنبال ریشه مسائل خود باشید و ببینید آیا می توانید با هم راه حلی بیابید. شگفتانگیز است که وقتی یکدیگر را دوست دارید میتوانید از پس آن برآیید.
چگونه به همسرم بگویم که تمام شده است؟
اگر تصمیم گرفتید که آن را در رابطه خود ترک کنید، مطمئن شوید که آن را قطع کردهاید. به همسرتان به آرامی برای جلوگیری از جریحه دار کردن بیش از حد احساسات او.
این کمک می کند که احساسات خود را به اشتراک بگذارید و چرا چنین احساسی دارید، تا به او کمک کنید تا ببیند چرا این تصمیم به نفع شماست.
ممکن است به او کمک کند تا بفهمد که این یک پایان نیست، بلکه در واقع یک شروع جدید برای هر دوی شماست.
آیا یک مربی رابطه می تواند به شما نیز کمک کند؟
اگر می خواهید توصیه های خاص در مورد وضعیت شما، صحبت کردن با یک مربی رابطه می تواند بسیار مفید باشد.
من این را از تجربه شخصی می دانم…
چند ماه پیش، زمانی که من با Relationship Hero تماس گرفتم در رابطه من دچار مشکل شد پس از مدت ها گم شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطه ام به من دادندو چگونه می توان آن را به مسیر اصلی بازگرداند.
اگر قبلاً نام قهرمان رابطه را نشنیده اید، این سایتی است که مربیان روابط بسیار آموزش دیده در آن به افراد در موقعیت های پیچیده و دشوار عشقی کمک می کنند.
در فقط چند دقیقه میتوانید با یک مربی ارتباط معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیههای متناسب با شرایط خود دریافت کنید.
از اینکه مربی من چقدر مهربان، همدل و واقعاً مفید بود، شگفتزده شدم.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی عالی برای شما مطابقت داده شود.
جیغ مسابقه با یکدیگر؟ این سالم نیست.اگر بچههایی درگیر باشند، این بدتر است. آنها در حال بزرگ شدن هستند و فکر می کنند که این همان چیزی است که یک رابطه عادی به نظر می رسد. اصلاً اینطور نیست.
بنابراین، چگونه تفاوت بین توهین کلامی و فقط یک مشاجره عادی را می دانید؟ 8>هر روز اتفاق می افتد.
اینها هشدار هستند. نشانه ها آنها ممکن است از طرف هر دوی شما بیایند یا ممکن است یک طرفه باشند. در هر صورت، می توانید آنها را در رابطه خود متوجه شوید.
یکی دیگر از موارد سوء استفاده که باید مراقب آن باشید، سوء استفاده ذهنی و عاطفی است. در اینجا چند نشانه وجود دارد که می توانید آنها را مشاهده کنید:
- نام بردن
- فریاد
- حمایت کردن
- خجالت عمومی
- طعنه
- توهین
- توهین
- و خیلی بیشتر.
در پایان روز، اگر نشانه هایی از سوء استفاده وجود داشت، وقت آن است که این رابطه به پایان برسد.
ارزش ندارد که برای هیچ یک از طرفین درگیر بمانید. این در مورد شناخت علائم و خروج در اسرع وقت است.
همچنین ببینید: 50 نشانه که نشان می دهد هرگز ازدواج نخواهید کرد (و چرا کاملاً مشکلی نیست)2) شما به دلایل درست در ازدواج نمی مانید
شاید فکر کنید که کار درستی انجام می دهید که بمانید. در یک ازدواج بدون عشق، چه به این دلیل باشد که بتوانید هر روز بچه ها را ببینید، برای جلوگیری از آزار همسرتان، یا به این دلیل که مطمئن نیستید که می توانید یا نهبدون او از نظر مالی زنده بمانید.
همه اینها نشان می دهد که هیچ چسبی وجود ندارد که رابطه شما را با هم حفظ کند. دور از شما.
این راز نیست که می تواند منجر به افسردگی شود که به نوبه خود، رابطه را حتی بدتر می کند. در نهایت در یک چرخه دائمی ناراحتی قرار می گیرید.
از سوی دیگر، تصمیم به ترک یک رابطه و پذیرفتن آن عواقب - مانند ندیدن بچه ها، ناراحت کردن همسرتان، یا تنها شدن از نظر مالی - همچنین با بارقهای از امید همراه است.
این احتمال وجود دارد که روزهای بهتر نزدیک باشند. این احتمال به تنهایی بسیار بهتر از این است که در یک ازدواج به دلایل نادرست آن را کنار بگذارید.
3) خیانت یک امر عادی است
چه او دائماً با مرد دیگری به شما خیانت می کند یا شما دارید معشوقه ای که کنار هم نشسته است، این نشانه خوبی است که رابطه شما به پایان رسیده است.
یک بار خیانت یک اشتباه است.
و معمولاً این چیزی است که برخی از زوج ها واقعاً می توانند از عهده آن برآیند و از عهده آن برآیند. بعد از آن رابطه قویتری پیدا کنید.
تقلب مداوم یک مشکل است. این بدان معناست که شما دیگر به یکدیگر متعهد نیستید و به طور کلی باعث میشود که یک نفر دیگری را به خاطر آن سرزنش کند.
تقلب سریالی به موضوع بسیار عمیقتری اشاره میکند که بین شما دو نفر حل نشده است.
هیچ چیز نیستدر رابطه شما تغییر خواهد کرد، مگر اینکه شما دو نفر واقعاً موافقت کنید که این تغییر را ایجاد کنید و ببینید که آیا می توانید دوباره کارها را انجام دهید.
این احتمال بسیار کمتر است وقتی که تقلب سریالی در میان باشد. شما (یا آنها) اغلب خود را از رابطه حذف کردهاید و معتقد نیستید که قوانین دیگر در مورد آنها اعمال میشود.
آسیب عاطفی و فیزیولوژیکی که این امر به شریک دیگر رابطه وارد میکند، اغلب بسیار زیاد است که نمیتوان به آن وارد شد. گذشت.
اغلب بهتر است به سادگی از رابطه دور شوید و چرخه درد ناشی از آن را بشکنید.
4) هیچ چیز خوبی برای گفتن ندارید
چگونه می شود گفتن برو؟
«اگر حرف خوبی برای گفتن ندارید، اصلاً چیزی نگویید». برگرد و دور شو این به نفع هر دوی شما خواهد بود.
آخرین باری که احساس مثبتی نسبت به همسرتان داشتید چه زمانی بود؟ آخرین باری که او واقعاً چیز خوبی به شما گفت چه زمانی بود؟
اگر به هر حال متقاعد نشدید، در اینجا یک آزمایش برای شما و همسرتان وجود دارد.
با هم بنشینید و آن را انجام دهید. سه چیز خوب در مورد یکدیگر می گوید. آیا هر کدام از شما می توانید این کار را انجام دهید؟
بیایید با آن روبرو شویم، همه ما دوست داریم هر از گاهی از نیمه دیگر خود شکایت کنیم. اما داشتن هیچ چیز واقعاً خوبی برای گفتن در مورد یکدیگر به سطح کاملاً جدیدی می رسد.
آیا واقعاً می خواهید با کسی رابطه داشته باشید که به سختی می توانید بتوانیدتحمل كردن؟ با کسی که به سختی می تواند شما را تحمل کند؟
آیا این چیزی است که از زندگی خود می خواهید؟
شاید حتی متوجه نشده باشید که رابطه شما به این نقطه رسیده است. اما وقت آن است که از خواب بیدار شوید و آن را ببینید.
ناسالم است.
وقت آن است که درهای این ازدواج را ببندید.
5) یکی از شما می خواهد بچه ها اما دیگری این کار را نمی کند
این معمولاً مسئله ای است که در ابتدای یک رابطه مطرح می شود. اما گاهی اوقات، هر دوی شما در یک چیز موافق هستید، و با پیشرفت رابطه، نظر یکی از شما تغییر می کند.
این اتفاق می افتد و نباید به قولی که یک عمر داده بودید پایبند باشید. اما شما همچنین نباید طرف مقابل را از دستیابی به رویاهایش باز دارید.
وقتی صحبت از معامله شکن در یک رابطه به میان میآید، این موضوع بسیار بزرگ است.
اگر قبلاً دچار مشکل شدهاید. از عشق به همسرتان و او می خواهد بچه دار شود، آیا عادلانه است که او را در یک ازدواج بدون عشق نگه دارید؟ آیا منصفانه است که تصمیم بگیرید دیگر بچه نمی خواهید اما با او می مانید؟
البته که نه. با همین شایستگی، اگر شما هستید که بچه میخواهد و او دیگر نمیخواهد، آیا وقتی دیگر او را دوست ندارید، حاضرید آن را قربانی کنید؟ بعید است.
در این سناریو، بهترین کاری که می توانید برای هر دوی شما انجام دهید این است که دور شوید.
6) دیگر نقطه مشترکی ندارید
وقتی در مورد مسائل بزرگ در زندگی و خانواده خود، باید بتوانید در آن ملاقات کنیدوسط و نقطه مشترکی پیدا کنید که هر دو بر روی آن توافق کنید.
وقتی کسی را دوست دارید، مایلید خم شوید و انعطاف پذیر باشید تا شما را خوشحال کنید.
در عین حال، آنها حاضرند همین کار را برای شما انجام دهند. این چیزی است که به شما کمک می کند آن تصمیمات بسیار مهمی را بگیرید که برای همه چیز مهم است.
اما وقتی از عشق آن شخص بیفتید چه اتفاقی می افتد؟ چه اتفاقی میافتد وقتی او عاشق شما شود؟
داستانهای مرتبط از Hackspirit:
ناگهان پیدا کردن آن حد وسط سختتر و سختتر میشود، زیرا هیچکس حاضر نیست مذاکره کنید.
وقتی عشق را از تصویر خارج می کنید، انگیزه هر دو طرف از بین می رود. تنها چیزی که برای شما باقی میماند تضاد زیاد است و چیزی برای توافق نیست. احترامی که شما برای یکدیگر قائل بودید دیگر وجود ندارد.
وقتی بچه ها درگیر می شوند این مشکل بزرگی می شود. تصمیمات ساده به دعواهای بزرگ تبدیل میشوند، مانند:
- آدام میتواند با دوستانش برای نوشیدن مشروب بیرون برود؟
- آیا سوزی میتواند به جشن جشن یک پسر بزرگتر برود؟ زودتر ترک تحصیل کنید؟
اینها همه تصمیمات بزرگ والدینی هستند که باید با هم بگیرید. اما زمانی که هیچ نقطه مشترک و کمی تنش در یک رابطه وجود نداشته باشد، ما بیشتر از هر چیز دیگری بر اساس احساس خود تصمیم می گیریم.
با ترک رابطه سمی، ذهن بسیار روشن تری خواهید داشت. هر دوی شما می توانید منافع کودکان را در اولویت قرار دهید (امیدوارم). این منجر به بسیاری می شودتصمیم گیری بهتر.
7) ارزش های شما تغییر کرده اند
اگر جایی وجود دارد که باید چشم در چشم خود را ببینید، آن وقت به ارزش های شما و آنچه در زندگی می خواهید می رسد.
این راهی است که در یک رابطه طی میکنید، و هر دوی شما برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش میکنید.
به محض اینکه ارزشهای شما (یا ارزشهای او) تغییر میکند، ناگهان متوجه میشوید که کاملاً روی یک هدف راه میروید. مسیر متفاوت.
به عنوان مثال:
- شما ممکن است بخواهید در نزدیکی ساحل بازنشسته شوید، اما او کشور را می خواهد.
- شما ممکن است بخواهید به دور دنیا سفر کنید، اما او تمایلی به ترک خانه ندارد.
- شما ممکن است کار را در اولویت قرار دهید، اما او خانواده را در اولویت قرار می دهد. به سمت دو هدف متفاوت و دور شدن از هم.
در حالی که می توانید برای مدتی اینگونه زندگی کنید، در نهایت به شما خواهد رسید و مجبور خواهید بود مصالحه کنید یا راه های جداگانه خود را انتخاب کنید.
اگر میدانید که سازش گزینهای برای شما نیست، اکنون وقت آن است که آن را ترک کنید.
اجازه ندهید تا زمانی که شما هر دو از هم دور میشوید، رابطه ادامه پیدا کند. این اتلاف وقت شما است و شما را از اهدافتان باز می دارد.
8) شما در حال حاضر مانند مجردی زندگی می کنید
این یکی از نشانه های اصلی رابطه شماست در حال حاضر تمام شده است و زمان آن فرا رسیده است که شما کنار بروید.
در حالی که ممکن است از زندگی مانند مجردی و نداشتن آن خوشحال باشید.مسئولیت در قبال همسرتان، این عادلانه نیست که بمانید.
این برای هیچ یک از شما عادلانه نیست. بقیه روزهای خود را در شادی سپری کنید.
در حالی که ممکن است برای شما آسان به نظر برسد که زندگی روزمره در کنار همسرتان را پشت سر بگذارید، اما واقعاً اصلا زندگی نمی کنید.
شما پشت سر او پنهان شده اید و از ایجاد تغییرات مناسب برای هر دوی شما جلوگیری می کنید.
در این لحظه، ممکن است احساس شود که کار درست را انجام می دهید. با همسرتان بمانید تا قایق را تکان ندهید و او را ناراحت نکنید.
اما با ناراحت کردن او، به او فرصتی میدهید تا دوباره به آنجا برود و عشق واقعی را پیدا کند. و چه چیزی می تواند بهتر از این باشد؟
9) مشاوره جواب نداده است
در پایان، اگر مشاوره موثر نبوده یا به مشکلات ازدواج شما کمک نکرده است، بسیار بی خطر است. این کار را ترک میکند.
شما بهترین تلاش خود را کردهاید. هر دوی شما سعی کرده اید مشکل را برطرف کنید. مشکل این است که اکنون قابل تعمیر نیست.
در حالی که ممکن است رها کردن چیزی که زمان و تلاش زیادی برای تعمیر آن صرف کردهاید سخت باشد، اما هر دوی شما زمانی که این کار را انجام میدهید احساس خوشحالی بیشتری خواهید داشت.
دوباره عاشق شدن چیزی نیست که بتوانید آن را انجام دهید. اما شما می توانید علائم را زمانی که کار نمی کند تشخیص دهید و بدانید که چه زمانی باید آن را ترک کنید.
نشانه هایی که ممکن است ارزش آن را داشته باشد که به رابطه خود فرصتی دوباره بدهید
نشانه هایی وجود دارد که شماازدواج هنوز کاملاً تمام نشده است.
در حالی که ممکن است احساس کنید در حال حاضر همسرتان را دوست ندارید، با کمی وقت و توجه به رابطه خود، می توانید آن را به جایی برگردانید عشق و رشد.
در اینجا 4 نشانه وجود دارد که باید به آنها توجه کنید:
1) شما ارزشهای یکسانی دارید
ما در بالا ذکر کردیم که وقتی شما ارزشهای مشابهی ندارید ارزش ها، رابطه شما به خوبی و واقعاً به پایان رسیده است.
از سوی دیگر، با وجود تمام مشکلاتی که در حال حاضر دارید، اگر این ارزش های اصلی ثابت باقی بمانند - امیدی برای رابطه شما وجود دارد.
0>هر دو شما هنوز هم چیزهای مشابهی می خواهید. هر دوی شما همچنان در حال تلاش برای رسیدن به یک هدف هستید.
امید وجود دارد که بتوانید از طریق هر چالشی که در حال حاضر با آن روبرو هستید کار کنید و تلاش کنید تا ازدواج خود را به مسیر درست برگردانید.
2) شما در حال حل مشکلی هستید
دلیل عدم عشق شما به همسرتان احتمالاً ناشی از مشکل بزرگتری است که شما دو نفر با آن روبرو هستید.
به عنوان مثال، او ممکن است به آن خیانت کرده باشد. شما.
ارزش این را دارد که بررسی کنید که آیا در حال حاضر با او عصبانی هستید یا این چیزی است که تغییر نخواهد کرد.
در حالی که خیانت برای متزلزل کردن هر ازدواج کافی است، اما اینطور نیست. لزوماً به این معناست که ازدواج باید به پایان برسد.
این چیزی است که اگر آن مسیر را انتخاب کنید، میتوانید روی آن کار کنید. تصمیم با شماست.
بهتر است بررسی کنید که آیا احساسات شما نسبت به همسرتان ناشی از