فهرست مطالب
پیدا کردید که هر فردی که با او کار میکنید، دستان خود را با ناامیدی بالا میاندازد؟
درگیر بحثهای بیشتری که ممکن است دوست داشته باشید؟
به راحتی میتوان فکر کرد که همه افراد در دفتر به سادگی سرسخت است — اما ممکن است به خاطر شما نیز باشد.
افراد از افراد دشوار دوری می کنند، زیرا آنها زندگی را دشوار می کنند.
همچنین ببینید: 12 ویژگی یک فرد شیرین (فهرست کامل)زمانی که فعالیت های روزانه خود را انجام می دهیم، ممکن است متوجه این موضوع نباشیم. سردردهایی که ایجاد می کنیم یا پیشرفتی که مانع آن می شویم.
ممکن است به تعداد روبه کاهش محل کار و ارتباطات شخصی خود با دیگران پی ببریم.
اگر متوجه می شوید که افراد اطراف شما کم کم شروع به ناپدید شدن کرده اید، این 12 علامت را بخوانید تا ببینید آیا شما مشکل ترین فرد در رابطه هستید یا خیر.
1. شما حاضر به سازش نیستید
در طول یک رابطه، طبیعی است که هر چند وقت یکبار دعوا شروع شود. ممکن است هر دو نفر در مورد عقاید خود به شدت احساس کنند.
شما ممکن است در مورد مسائل خاصی عقاید متضادی با طرف مقابل خود داشته باشید>
دعواهای خاصی وجود دارند که ارزش برنده شدن ندارند. اینها دعواهایی هستند که، در تصویر بزرگتر، در واقع کاملاً کوچک هستند.
افراد دشوار نه برای منافع رابطه، بلکه برای ارضای نفس خود می جنگند. آنها نمی دانند چگونه آن را کنار بگذارند و با شریک خود به توافق برسند.
2. شما هستیدبه راحتی از دیگران ناامید می شوید
شما معتقدید که افراد باید به سطح خاصی از مهارت پایبند باشند، چه فنی، چه اجتماعی و چه حتی عاشقانه.
مشکل این است که مردم به ندرت انتظارات شما را برآورده می کنند. بنابراین شما به راحتی از آنها ناامید می شوید.
وقتی آنها نتایجی را به دست می آورند که شما انتظارش را ندارید، ناراحت می شوید.
این طبیعی است که از دیگران ناامید شوید.
اغلب، مردم کارهایی را انجام می دهند که باعث می شود انگیزه ها یا توانایی های آنها را زیر سوال ببریم.
اما مشکل ممکن است همچنان ادامه داشته باشد.
همچنین ببینید: 10 کاری که باید انجام دهید وقتی همسرتان می گوید دوستتان دارد اما نشان نمی دهدوقتی متوجه شدید که مردم اغلب شما را ناامید می کنند، ممکن است به جای اینکه نشان دهد شما چه کسی هستید دیگران.
ممکن است به این معنی باشد که استانداردهای شما خیلی بالا و غیر واقعی هستند.
3. شما به حرف مردم گوش نمی دهید
وقتی در زندگی خود مشکلی دارید، درخواست کمک از دیگران معمول است. آنها ممکن است به سخنان شما گوش کنند و حتی ممکن است به شما مشاوره رایگان بدهند.
اما شما آن را با کمی نمک می پذیرید — یا اصلاً نمی پذیرید.
در حالی که می شنوید آنها چه می گویند. ، شما هنوز معتقدید که بهتر از آنها می دانید.
شما در فرو بردن غرور خود و دریافت نصیحت دیگران مشکل دارید.
به همین ترتیب، وقتی در حال مکالمه هستید، بیشتر اوقات شما که در حال صحبت کردن هستید.
در حالی که ممکن است برای شما یک مکالمه مناسب به نظر برسد، اما برای شخص دیگری که ممکن است احساس کند کنار گذاشته شده است،
آنها هیچ فضایی در گفتگو ندارند تا حرف خود را ارائه دهند. ورودیشما مشغول تسلط بر گفتگو با انبوهی از نظرات و سر و صداهای خود هستید.
این میتواند یک انحراف بزرگ برای مردم باشد، و صرفاً با شما صحبت کردن برای شما دشوار است.
4. شما اغلب وارد بحث می شوید
چیزهایی مانند بحث های سالم وجود دارد. آنها کسانی هستند که هر یک از طرفین با احترام به اختلافات خود می پردازند تا به یک نتیجه مشترک برسند (در حالت ایده آل).
اما آنها می توانند خسته کننده باشند. لازم نیست هر مکالمه ای یک مهمانی «برای» و «ضد» داشته باشد. تبادل نظر می تواند ساده، مدنی و حتی لذت بخش باشد.
اما شما گفتگو را فرصتی برای اثبات دانش خود می بینید. شما این نیاز ذاتی را دارید که همیشه احساس درستی داشته باشید.
وقتی دوستان شما افکار خود را به اشتراک می گذارند، شما سریعا آنها را اصلاح می کنید. اگرچه ممکن است در ابتدا مورد استقبال قرار گیرد، اما میتواند به سرعت پیر شود.
افراد از گذراندن وقت با کسی که همیشه معتقد است اشتباه میکند لذت نمیبرند - این خیلی خستهکننده میشود.
5. شما اغلب شکایت می کنید
شکایت و فحاشی اغلب می تواند افراد را دور هم جمع کند. این میتواند فرصتی برای مردم باشد که بار و درد یک رئیس دیکتاتور یا مشتری ناامیدکننده را با هم تقسیم کنند.
اما شکایت کردن تا آنجا پیش میرود.
اگر تنها کاری که انجام میدهید این است که دقیقاً شکایت کنید. هر بار همان چیزها، ممکن است ایجاد یک رابطه پایدار با مردم بر اساس آن دشوار باشد.
به جای اینکه رئیستان را ظالم ببینند، ممکن است مردم شما را به عنوان فردی بیمیل برای کنترل کردن ببینند.از وضعیت در عوض.
6. شما کنار گذاشته می شوید
شما اغلب افرادی را می بینید که می شناسید با هم گروه تشکیل می دهند و برای ناهار بیرون می روند.
داستان های مرتبط از Hackspirit:
در حالی که آنها موظفند با شما کار کنند، این مساوی با دوستی واقعی نیست.
شناخت کسی مساوی با دوستی واقعی نیست.
غفلت از دعوت های افرادی که شما از آنها دریافت می کنید همکاری نزدیک با آنها میتواند تجربهای دردناک باشد.
شما فکر میکردید که یکی از آنها هستید، اما در واقعیت اینطور نبودید. آنها یک پیام ظریف برای شما ارسال می کنند: در رفتار خود فکر کنید. در واقع ممکن است کنار آمدن با شما چندان آسان نباشد.
7. شما دوستان زیادی ندارید
آیا متوجه می شوید که اغلب ناهار را خودتان می خورید؟ یا اینکه کسی را ندارید که در شب جمعه با او بروید؟ این می تواند بازتابی از اینکه مردم شما را چگونه می بینند.
واقعیت این است که دوست شدن با کسی که برخورد با او دشوار است دشوار است.
ممکن است این انرژی شما باشد که دیگران را بترساند و رانندگی کنید. آنها را دور همچنین ممکن است به این دلیل باشد که شما آنقدر سطح بالایی برای دوستی دارید که تنها فردی که با آن مطابقت دارد خودتان هستید.
در هر صورت، احساس کمبود دوستان زمان آن است که رفتار خود را دوباره ارزیابی کنید. از خود بپرسید ممکن است چه اشتباهی انجام دهید.
8. شما مسابقات را همه جا می بینید
داشتن روحیه رقابتی می تواند در زمینه های خاصی از زندگی مفید باشد. این به ما کمک می کند تا در حرفه خود، هر دو، پیش برویماز نظر جسمی و روحی.
اما اگر همه چیز را به عنوان یک رقابت در نظر بگیرید، مقابله با آن برای دیگران دشوار خواهد بود. اغلب ممکن است خسته کننده باشد.
اگر دائماً سعی می کنید دوستان خود را یکی کنید، این تضمین می کند که آنها برای مدت طولانی در کنار شما نخواهند ماند.
9. شما دیگران را به عنوان مشکل می بینید
وقتی در زندگی مشکل داریم، کسی یا چیزی همیشه باید پاسخگوی آن باشد. این به خاطر رئیستان بود که استرس دارید.
به خاطر دوستانتان است که احساس می کنید آنقدرها دوست ندارید.
اگر شروع به احساس کردن مثل دیگران کرده است. مشکل خیلی زیاد است، و به ندرت - یا حتی به ندرت - شما پیش میآیید، پس ممکن است زمان آن رسیده باشد که وضعیت خود را دوباره ارزیابی کنید.
بخش بزرگی از مشکلات ما در زندگی از دیدگاه ما ناشی میشود.
وقتی از زاویه درست به آنها نگاه کنید، موانع میتوانند فرصتهایی برای رشد باشند.
تنها چیزی که لازم است تغییر دیدگاه شماست. همیشه تقصیر دیگران نیست گاهی اوقات، این دیدگاه ها و انتظارات ماست.
10. شما به دنبال توجه دیگران هستید
در یک رابطه، البته هر دو نفر می خواهند احساس کنند که مورد توجه قرار می گیرند.
آنها می خواهند مورد توجه شریک زندگی خود قرار گیرند. اما مرز باریکی بین تمایل به بودن با شریک زندگی خود و احتمالاً بیش از حد نیازمند بودن وجود دارد.
شما ممکن است احساس کنید که همسرتان دائماً از شما غافل می شود. شما احساس می کنید که آنها همیشه در کنار شما نیستند و اینآنها اغلب شما را فراموش می کنند.
در حالی که ممکن است در برخی موارد اینطور باشد، عاقلانه تر است که کمی عقب نشینی کنید و وضعیت را تحت یک نور عینی ارزیابی کنید.
آیا آنها واقعاً چنین هستند. غفلت می کنید یا نسبت به خودتان ناامن هستید؟
11. شما مردم را به سرعت قضاوت می کنید
ما اغلب در زندگی روزمره خود با طیفی از افراد روبرو می شویم.
آنچه که ما متوجه نمی شویم این است که شروع به شکل گیری یک فرض ناخودآگاه در مورد آنها می کند.
0>اگر تجربه گذشته ما با کسی که از یک کالج فارغ التحصیل شده مثبت بود، ما بیشتر تمایل داریم که باور کنیم افراد آن کالج خوب هستند.
اما این به آرامی ذهن ما را می بندد.
0> ندادن فرصت به مردم برای گفتن داستان های خود و دسته بندی آنها بر اساس تجربیات قبلی می تواند ناعادلانه باشد.
بیش از حد سریع بودن برای قضاوت در مورد کسی کاری است که افراد نزدیک و دشوار انجام می دهند.
12. شما به راحتی رها نمی کنید
ما اغلب با افرادی روبرو می شویم که با ما اشتباه می کنند. آنها ممکن است به ما توهین کرده باشند یا رفتار بدی با ما داشته باشند. اما با گذشت زمان، افراد ظرفیت تغییر را پیدا می کنند.
رفتارهای آنها با پختگی و صداقت جایگزین می شود. در حالی که آنها ممکن است راه خود را تغییر داده باشند، شما هنوز با آنها رفتار می کنید که انگار خود گذشته خود هستند.
شما همیشه همان مسائل را تکرار می کنید، گویی هیچ چیز تغییر نکرده است.
ناتوانی در رها کردن کینه گذشته، به خصوص اگر مدتها پیش اتفاق افتاده باشد، میتواند مانع از تولد دوباره شود.از رابطه.
در حالی که نمی توان همه مردم را به این راحتی بخشید، اما همچنان مهم است که با هر فرد با کمترین متمدن رفتار کنید.
اینکه ذهن خود را درگیر گذشته آنها کنید، کار را دشوار می کند. اگر مجبورید با هم کار کنید.
در حالی که در مورد پایبندی به اعتقادات خود چیزی می توان گفت، اما زمانی که متوجه شدید افراد بیشتری را نسبت به جذب خود از زندگی خود دور می کنید، باید دوباره ارزیابی شود. آنها.
سخت بودن تمایل دارد که هر رابطه ای را تحت فشار قرار دهد.
آسان بودن به این معنی نیست که باید هویت خود را فدای رضایت دیگران کنید.
0> سازش هایی وجود دارد که می توان با تمرین همدلی با یکدیگر به آنها رسید. این باعث ایجاد یک تجربه روان تر و یک رابطه لذت بخش تر می شود.