فهرست مطالب
آیا سابقه آشنایی شما کمی فاجعه آمیز است؟
شاید به نظر می رسد همیشه افرادی را جذب می کنید که به نوعی آسیب دیده اند.
این مقاله به دلایل مختلف می پردازد. چرا افراد شکسته را جذب می کنید، بنابراین می توانید بفهمید که چه اتفاقی می افتد و چگونه آن را تغییر دهید.
10 دلیل برای اینکه چرا افراد شکسته را جذب می کنید
1) ناخودآگاه شما به سمت آنها کشیده می شوید
بسیاری از نحوه رفتار ما ناخودآگاه است.
این نه تنها نحوه عملکرد ما را شکل می دهد، بلکه بر نحوه ارتباط دیگران با ما نیز تأثیر می گذارد.
در سطح خودآگاه، ممکن است فکر کنیم ما کاملاً برعکس آنچه را که جذب می کنیم می خواهیم. اما در سطح ناخودآگاه، چیز دیگری در حال وقوع است.
ما می توانیم ناخودآگاه به دنبال چیزهای اشتباه برویم.
به عنوان مثال، شاید ما "انواع اشتباه" را به عنوان مکانیزم دفاعی جذب کنیم.
منطق ناخودآگاه این است که اگر از همان ابتدا محکوم به شکست باشد، شما را از برقراری ارتباط واقعی باز میدارد و به نوعی شما را ایمن نگه میدارد.
دلیل واضحی که اجتناب ناخودآگاه بسیار دشوار است جذب افراد شکسته به این دلیل است که ما حتی از آن آگاه نیستیم.
همانطور که محقق، مگدا عثمان توضیح می دهد، نیروهای ناخودآگاه می توانند در سکوت رشته های ما را در پشت صحنه بکشند.
«مکانیسم های ناخودآگاه ، از طریق آماده سازی فعالیت عصبی، ما را برای هر اقدامی که تصمیم داریم انجام دهیم آماده کنید. اما همه اینها قبل از اینکه ما آگاهانه قصد انجام آن را تجربه کنیم، اتفاق می افتدخط.
ما باید عیوب و عیوب دیگران را بپذیریم. همانطور که امیدواریم روابط ما را بپذیرند.
این آسیب پذیری چیزی است که روابط واقعا عمیق و رضایت بخشی را ایجاد می کند. اما این نمی تواند به ضرر سلامتی شما باشد.
شما هرگز مسئول تعمیر شخص دیگری نیستید. و این کاملاً خوب است که محافظت از خود را در درجه اول قرار دهید.
آیا یک مربی روابط هم می تواند به شما کمک کند؟
اگر توصیه خاصی در مورد وضعیت خود می خواهید، صحبت کردن می تواند بسیار مفید باشد. به یک مربی روابط.
من این را از تجربه شخصی می دانم…
چند ماه پیش، زمانی که در رابطه سختی از سر می گذراندم، با قهرمان رابطه تماس گرفتم. پس از مدتها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطهام و چگونگی برگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.
اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیدهاید، این یک موضوع است. سایتی که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده به افراد کمک می کنند تا در موقعیت های عاشقانه پیچیده و دشوار بگذرانند.
فقط در چند دقیقه می توانید با یک مربی رابطه معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیه های متناسب با شرایط خود دریافت کنید.
من از اینکه مربی من چقدر مهربان، همدل و واقعاً کمک کننده بود شگفت زده شدم.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی مناسب شما مطابقت داشته باشد.
چیزی به نظر میرسد ناخودآگاه ما بر همه اعمالی که انجام میدهیم حکومت میکند.شما ممکن است ناخواسته کارهایی انجام دهید و بگویید که افراد و روابط اشتباه را به سمت شما میکشد.
خبر خوب این است که ذهن آگاه ما نقش بازی می کند اگرچه ممکن است هر کاری را که انجام میدهیم درک نکنیم، میتوانیم فعالانه آن را زیر سوال ببریم.
جاذبه پیچیده است، اما نیازی به ناخودآگاه نیست. همانطور که مگدا عثمان اظهار می کند:
«پس چرا عاشق شریک زندگی خود شدی؟ شاید آنها باعث شده اند که شما احساس قوی یا امنیت کنید، به نوعی شما را به چالش بکشند، یا بوی خوبی به شما بدهند. درست مانند هر موضوع مهم دیگری، چند وجهی است و پاسخ واحدی وجود ندارد. چیزی که من میخواهم استدلال کنم این است که بعید است که خودآگاه شما هیچ ربطی به آن نداشته باشد." در تصمیماتی که می گیرید نقش فعال و پرسشگر بیشتری داشته باشید.
این واقعیت که در وهله اول به دنبال این مقاله هستید نشان می دهد که این کاری است که شما در حال انجام آن هستید.
2) شما می خواهید ناجی آنها باشید
برخی از روابط ناسالم در نقش هایی قرار می گیرند که یک نفر قربانی و دیگری ناجی است.
ممکن است از لمس عقده ناجی رنج می برید. ?
شاید همیشه نیاز به یافتن راه حلی برای افراد داشته باشید، متقاعد شده اید که اگر آنها فقط تغییرات خاصی را ایجاد کنند، این امر می تواند باشد.زندگی آنها را تغییر می دهد، و شما واقعاً باور دارید که می توانید به آنها کمک کنید.
کمک خواستن یک چیز است. اما همانطور که Healthline اشاره میکند:
«بین کمک کردن و نجات دادن تفاوت وجود دارد... تمایلات نجاتدهنده میتواند شامل تخیلات قدرت مطلق باشد. به عبارت دیگر، شما بر این باورید که شخصی در آنجا به تنهایی قادر است همه چیز را بهتر کند، و اتفاقاً آن شخص شما هستید.»
شما یک فرد شکسته را می بینید و فکر می کنید می توانید او را تغییر دهید. شما آنها را به عنوان یک فیکس کننده بالا می بینید. پروژه ای که باید در دست بگیرید.
به نوعی، شما احساس رضایت (و حتی برتری) می کنید که فردی عاقل هستید که می تواند رهبری را به عهده بگیرد.
اگر آنها شکسته اند، پس شما احساس نیاز کنید این فکر که شما می توانید کسی باشید که آنها را شفا می دهد، عزت نفس و احساس ارزشمندی شما را تغذیه می کند.
کمک به تبدیل شدن آنها به فرد بهتر، باعث می شود احساس کنید انسان بهتری هستید.
که به خوبی به نقطه بعدی منتهی می شود. جذب افراد شکسته اغلب بیشتر در مورد شما می گوید تا در مورد آنها...
3) چیزی در شما نیز شکسته است
سالها پیش من با یک دوست صمیمانه داشتم.
داشتم برایش توضیح می دادم که چگونه به نظر می رسید عادت دارم مردانی را که از نظر عاطفی در دسترس نیستند جذب کنم.
سؤال او از من تا حدودی تعجب آور و زنگ خطر بود:
آیا فکر میکنید از نظر احساسی در دسترس هستید؟
واقعیت این است که تا حدی، دوست داشتن واقعاً آنها را جذب میکند.
این باعث نمیشودیعنی شما با افرادی که جذب می کنید یکسان هستید. یا همین مشکلات را داریم.
اما ما تمایل داریم به سمت دیگرانی که دارای ویژگی های مشابه هستند یا مجموعه ای از آسیب های منحصر به فرد خود به نحوی برخی از تمایلات ناخودآگاه ناسالم ما را برآورده می کند، گرایش داریم.
شاید شما بیشتر باشید. مایلند به افراد شکسته اجازه ورود بدهند اگر:
- عزت نفس پایینی دارید
- عشق به خود ندارید
- استانداردهای پایینی دارید
- شما فکر می کنید این تمام چیزی است که می توانید بدست آورید یا تمام چیزی است که لیاقت دارید
- شما برای یک رابطه ناامید هستید
شاید در برخی سطوح، به نوعی با آنها همذات پنداری کنید.
نحوه احساسی که نسبت به خود دارید به شدت به افرادی که اجازه ورود به زندگی خود را می دهید و رفتارهایی که با آنها می خواهید (و نمی خواهید) تحمیل می کند.
اگر اعتماد به نفس دارید، ارزش خود را حفظ کنید. و مسائل مربوط به عشق به خود را که باید به آنها رسیدگی کنید (و اکثریت قریب به اتفاق ما این کار را انجام می دهیم!) می تواند به این معنی باشد که شما به دنبال عشق، اعتبار و امنیت در خارج از خود هستید، زیرا آن را در درون خود پیدا نمی کنید.
4) شما به درام معتاد هستید
هرچقدر هم که در ابتدا عجیب به نظر می رسد، جستجوی درام غیر معمول نیست.
شدت احساسات قوی می تواند کاملا مست کننده باشد. حتی می توان آن را با اشتیاق اشتباه گرفت.
به نظر می رسد برخی افراد به دنبال وضعیت بحرانی هستند. تقریباً مثل این است که آنها یک لگد از آن می گیرند.
هرچقدر هم که خسته کننده باشد، جستجوی یک ترن هوایی احساسی به این معنی است که شما هرگز خسته نمی شوید.
امابه گفته سایک سنترال دلایل بیولوژیکی و روانشناختی عمیق تری برای آن وجود دارد.
«حقیقت این است که بخشی از این رفتار وجود دارد که مبنای بیولوژیکی دارد. برخی از مردم فقط برای احساسات شدیدتر برنامه ریزی شده اند. آنها طبیعتاً سرزندهتر هستند یا بیشتر از دیگران تحت تأثیر شرایط سخت قرار میگیرند. اما این تنها عامل نیست. گرایش به احساسات قوی یا نه، ملکه درام (یا پادشاه) نیز احتمالاً تحت تأثیر تجربیات زندگی است که در حین رشد داشته است." غیرقابل پیش بینی بودن و عدم قطعیت گرفتار شدن در درام. مانند جستجوی حواس پرتی به عنوان یک تاکتیک اجتناب، توجه طلبی، به عنوان مکانیزم مقابله، میل به احساس هیجانات شدید و غیره.
هر چند برای افراد دیگر، لزوماً درام نیست، بلکه در واقع به دنبال آن هستند. عمق. که به خوبی به دلیل احتمالی بعدی ما منجر می شود.
5) شما از عمق قدردانی می کنید
همانطور که ارسطو زمانی گفت: "هیچ نابغه بزرگی بدون لمس جنون وجود ندارد."
شاید شما هوس عمق داشته باشید نه درام. اما متأسفانه، گاهی اوقات این امر باعث درام میشود.
هر چه فردی پیچیدهتر و چند بعدیتر باشد، احتمالاً بیشتر با شیاطین خود مبارزه کرده است.
داستانهای مرتبط از Hackspirit:
شاید شما ترجیح می دهید که آن و همه عوارض آن را بیش از ارتباطات سطحی در نظر بگیرید.
زندگی یعنیپر از نور و سایه و اغلب این دو به قدری در هم تنیده هستند که نمیتوانیم آنها را به طور دقیق از هم جدا کنیم.
این ایده از خط باریکی که بین نبوغ و جنون وجود دارد، مدتهاست که موضوعی تکراری بوده است، همانطور که در Live Science بحث شده است:
"بسیاری از مشهورترین نوابغ خلاق تاریخ، از هنرمندان مشهور ونسان ون گوگ و فریدا کالو گرفته تا غولهای ادبی ویرجینیا وولف و ادگار آلن پو، بیمار روانی بودند. امروزه، ارتباط افسانهای بین نبوغ و جنون دیگر صرفاً داستانی نیست. تحقیقات فزاینده نشان میدهد که این دو افراط در ذهن انسان واقعاً به هم مرتبط هستند."
واقعیت این است که ما همیشه نمیتوانیم نامطلوبترین بخشهای خود و دیگران را از چیزی که ما را خاص میکند حذف کنیم.
آنها در یک طیف وجود دارند. شاید ویژگی هایی که در یک نفر از آنها لذت می برید به طور جدایی ناپذیری با چیزهایی مرتبط باشد که باعث می شود از جهات دیگر شکسته به نظر برسند.
6) شما مرزهای ضعیفی دارید
مرزها مهم هستند. ما از آنها در روابط استفاده می کنیم تا از ما در برابر BS دیگران محافظت کنیم.
همچنین ببینید: 13 چیزی که وقتی دوست پسر شما شکم شما را می مالد به معنای آن استآنها به ما کمک می کنند تا جایگاه خود (و دیگران) را تعیین کنیم. بدون آنها، ما در خطر از دست دادن کنترل هستیم.
همانطور که مارک منسون اشاره می کند: "مرزها در روابط به دو صورت کار می کنند: آنها سلامت عاطفی ایجاد می کنند و توسط افرادی با سلامت عاطفی ایجاد می شوند."
این آسان است. برای مشاهده اینکه چگونه مرزها می توانند در هنگام برخورد با افرادی که از نظر عاطفی ناپایدار هستند یاآسیب دیده است.
هنگامی که با احساسات شدید مواجه می شوید، توانایی شما برای حفظ مرزها ممکن است به خطر بیفتد.
اما اغلب افرادی که از آنها سود می برند، افرادی را با مرزهای ضعیف یا نامشخص طعمه می کنند.
به نوعی، به افراد شکسته اجازه میدهید از خط عبور کنند، زیرا برای نه گفتن تلاش میکنید یا آنها را از هم دور نگه میدارید.
و قبل از اینکه متوجه شوید، جذب میشوید و با بازیهای آنها بازی میکنید.
7) شما فردی مهربان، دلسوز و همدل هستید
من قبلاً در مورد اینکه چگونه بسیاری از ویژگیهای مثبت ما میتوانند به محل پرورش تبدیل شوند، صحبت کردهام. برای مشکلاتمان.
نقاط قوت ما هنوز هم می توانند ما را به روی نقاط ضعف باز بگذارند.
ممکن است شما قلبی باز داشته باشید که این چیز شگفت انگیزی است. اما این همه حساسیت و درک برای کسی که شکسته است و به دنبال حمایت است جذاب است.
از سوی دیگر، مهربانی و شفقت شما به این معنی است که برای شما سخت است که افراد را اخراج یا تخفیف دهید، حتی زمانی که احتمالاً باید برای به خاطر رفاه خودتان.
شما ممکن است احساس گناه کنید یا مسئولیت شخص دیگری را به عهده بگیرید. ممکن است نگران آنها باشید. اگر همدلی طبیعی داشته باشید، این امر می تواند بسیار رایج باشد.
افراد خشنود نیز می توانند راحت تر درگیر مسائل دیگران شوند.
حساسیت و همدلی شما به این معنی است که می توانید فراتر از آن را ببینید. مشکلات یک نفر و عمیق تر به آنچه در زیر آن نهفته است نگاه کنید.
همچنین ببینید: 15 نشانه ای که نشان می دهد بیش از حد می دهید و در ازای آن چیزی دریافت نمی کنید (و چه باید کرد)در حالی که قابل تحسین است، اماوظیفه شما این نیست که آنها را در نسخه ای که می دانید می توانند باشند، درآورید. کار را فقط آنها می توانند انجام دهند.
8) شما درس نمی آموزید
درد عاطفی که در زندگی تجربه می کنیم ممکن است مثل جهنم به درد بخورد، اما همچنین کلاس درس ایده آلی برای رشد است. و توسعه.
درد در نهایت به ما کمک می کند تا درس هایی بیاموزیم.
ما می دانیم که گذاشتن دست خود در آتش عذاب است و بنابراین بهتر است دیگر این کار را تکرار نکنیم.
اما بر خلاف درد فیزیکی، ما میتوانیم از آشفتگی عاطفی درس بگیریم. و ممکن است در نهایت اشتباهات مشابه را تکرار کنیم، گاهی اوقات بارها و بارها.
شما پرچمهای قرمز را نادیده میگیرید. شما واقعاً چقدر آسیب دیده است. شما نمی خواهید مشکلاتی را که وجود دارد تصدیق کنید، زیرا آنها ناخوشایند هستند و در لحظه بر خلاف خواسته های شما هستند.
اغلب به ما می گویند که با احساسات خود حرکت کنید، اما متأسفانه همیشه نمی توان به احساسات اعتماد کرد. پیروی کورکورانه از احساسات می تواند به این معنی باشد که ما در یک الگو گیر می کنیم و در چرخه های غیر مفیدی قرار می گیریم.
گاهی اوقات مجبوریم سرمان را روی قلبمان بگذاریم. زیرا آنچه که ما فکر می کنیم قلب ما با ما صحبت می کند در واقع الگوهای ناسالمی است که خود را تکرار می کنند.
9) برای شما آشناست
پس چه چیزی باعث این الگوهای غیر مفید می شود که می توانیم در نهایت تکرار کنیم؟
گاهی اوقات آنها از چیزی بی گناه و در عین حال عمیقاً ریشه دار، به عنوان روال و آشنایی سرچشمه می گیرند.
وقتی شکستگی را تجربه کردید.مردم، شما می دانید که چه چیزی را باید انتظار داشته باشید و این به نوعی احساس آرامش می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید با انواع خاصی از افراد مواجه شده اید. شاید با مشکلات اعتیاد، مسائل خشم، مشکلات روانی خاص، رفتارهای تقلب، یا افرادی که از نظر عاطفی در دسترس نیستند، و غیره. صرفاً به این دلیل که برای شما آشناست.
ترجیحات ما از همان سنین جوانی به طرز ماهرانه ای در ذهن ما برنامه ریزی شده است.
آنها بر اساس آنچه ما در واحدهای خانوادگی خود مشاهده کرده ایم شکل می گیرند، و سپس به آنها می رویم. برای الگوبرداری از روابط خودمان.
سپس ما همچنان به دنبال چیزی هستیم که برای ما عادی است، حتی زمانی که واقعاً به ما خدمت نمی کند.
10) شما این کار را نمی کنید، اما ما. همه کمی شکستهاند
من میخواهم شما را با این فکر آخر ترک کنم:
همه ما تا حدی شکستهایم.
زندگی کاملاً تجربه است و هیچ یک از ما بدون چند خراش از آن عبور نمی کنیم.
شاید شما افراد شکسته را جذب نمی کنید، بلکه افراد واقعی را جذب می کنید.
و افراد واقعی زخم های دردهای گذشته را حمل می کنند.
این بدان معنا نیست که شما باید پرچم های قرمز بزرگ یا رفتار غیر منطقی یک شریک را نادیده بگیرید. بدیهی است که نمی خواهید از اختلال در دایره درونی خود استقبال کنید.
اما می توان گفت که خراش زیر سطح و همه ما با مشکلاتی روبرو هستیم.
البته، ممکن است دشوار باشد بدانید کجا باید بکشید