"ما همدیگر را دوست داریم اما نمی توانیم با هم باشیم" - 10 نکته اگر احساس می کنید این شما هستید

Irene Robinson 30-09-2023
Irene Robinson

زندگی واقعاً منصفانه نیست. پس از مدت ها جستجو، بالاخره همسفر روح خود را پیدا کردید. تنها مشکل این است که نمی توانید با هم باشید.

این دلخراش و ناامید کننده است، صرف نظر از اینکه دلایل آن چقدر معتبر باشد.

خبر خوب این است که این لزوماً به معنای پایان نیست. از دنیا برای هر یک از شما در اینجا 10 نکته وجود دارد که به شما کمک می کند تا در صورت یافتن خود در این موقعیت، از پس آن برآیید.

1) دلایلی را درک کنید که چرا

هر چقدر دوست داریم فکر کنیم که عشق بر همه چیز غلبه می کند، فقط برخی از آنها وجود دارد. چیزهایی که عشق به تنهایی نمی تواند بر آنها غلبه کند.

اگر می خواهید به خود فرصتی بدهید تا از موانعی که مانع از با هم بودن شما دو نفر می شود غلبه کنید، فقط آنها را تشخیص ندهید، بلکه سعی کنید آنها را درک کنید. و وقتی می گویم بفهم، منظورم همین است. شما باید حفاری کنید.

فقط از طریق درک واقعی چیزی می‌توانید راه‌حل‌های خوبی پیدا کنید.

برای مثال، فقط به این جمله نپردازید: «اوه، خانواده‌شان فقط من را دوست ندارند». در عوض، آن را بیشتر تجزیه کنید. از خود بپرسید (یا سعی کنید بفهمید) چرا خانواده آنها از شما متنفرند. شاید به این دلیل است که آنها شما را اشتباه متوجه شده اند یا به سادگی شما را نمی شناسند.

سپس کمی بیشتر کنکاش کنید. شاید متوجه شوید که خانواده آنها یک کاتولیک مذهبی هستند و شما همیشه لباس های پانک می پوشید که احتمالاً آنها را به یاد شیطان می اندازد.

اما به جای فرضیه سازی، یک راه میانبر وجود دارد: از شخصی که دوستش دارید بپرسید. به طور مستقیم. به آنها بگویید که با شما صادق باشند وبزرگ‌ترین تراژدی‌ها این است که حتی عشق متقابل تضمینی نیست که با هم خوشحال خواهید شد.

متأسفانه، حتی اگر هنوز بتوانید کارها را انجام دهید، باید آماده باشید که همه چیز را بپذیرید. قرار نیست اینطور باشد.

خوشبختانه این همه تاریکی و عذاب نیست. آنچه تو را نکشد قوی ترت می کند. و این موقعیتی که در آن قرار دارید می تواند فرصتی برای شما باشد تا به خاطر خود و شرکای آینده تان یاد بگیرید و رشد کنید.

علاوه بر این، عشق نباید عاشقانه باشد، و اگر بتوانید موفق شوید اجازه دهید احساسات شما نسبت به یکدیگر مانند عشق افلاطونی باقی بماند، در این صورت یک پیوند مادام العمر ایجاد خواهید کرد.

و چه کسی می داند، ممکن است جهان در زمان مناسب با هر دوی شما مهربان تر باشد.

آیا یک مربی روابط هم می تواند به شما کمک کند؟

اگر توصیه خاصی در مورد وضعیت خود می خواهید، صحبت با یک مربی رابطه می تواند بسیار مفید باشد.

من این را از تجربه شخصی می دانم...

چند ماه پیش، زمانی که در حال گذراندن یک وصله سخت در رابطه ام بودم، با قهرمان رابطه تماس گرفتم. پس از مدت‌ها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطه‌ام و چگونگی برگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.

اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیده‌اید، این یک موضوع است. سایتی که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده به افراد کمک می کنند تا در موقعیت های عاشقانه پیچیده و دشوار بگذرند.

فقط در چند دقیقه می توانید بامربی رابطه دارای گواهینامه و مشاوره متناسب با شرایط خود دریافت کنید.

از اینکه مربی من چقدر مهربان، همدل و واقعاً مفید بود، شگفت زده شدم.

برای مطابقت در آزمون رایگان اینجا شرکت کنید. با مربی عالی برای شما.

به آنها قول دهید که عجولانه رفتار نخواهید کرد.

دانستن دلایل دقیق و درک اینکه چرا آنها اینگونه هستند، به شما سرنخ هایی می دهد که اگر واقعاً می خواهید رابطه ای را با آنها دنبال کنید، چه کاری انجام دهید، حتی اگر چیزهایی وجود داشته باشد. پیچیده هستند.

و اگر متوجه شدید که کار زیادی نمی توانید انجام دهید، حداقل به شما آرامش می دهد.

2) متوجه شوید که آیا هنوز کاری وجود دارد که می توانید انجام دهید

بنابراین فرض کنید که شما مشکل و دلایل وجود آن را شناسایی کرده اید. حالا از خود بپرسید که این مشکل چقدر بزرگ است و آیا راه حل هایی وجود دارد.

به عنوان مثال، دلیل اینکه برخی از زوج ها نمی توانند رابطه برقرار کنند این است که زندگی آنها را به مکان های مختلف و یکی از آنها برد. نمی خواهد یک رابطه از راه دور را امتحان کند.

خب، این رابطه بسیار آسان به نظر می رسد. می توانید یا طرف مقابل را متقاعد کنید که امتحان کند یا اگر واقعاً عاشق یکدیگر هستید فقط می توانید منتظر او باشید. شما می دانید چه کاری می توان انجام داد.

اما برای موارد دیگر چندان ساده نیست.

یک مثال می تواند این باشد که آنها عاشق شما هستند اما قبلاً با کسی در ارتباط هستند. دیگر برای پیچیده‌تر کردن اوضاع، آنها بچه‌ها و شریکی بدسرپرست دارند، بنابراین نمی‌توانند همه چیز را به شما واگذار کنند.

رفع این مورد بسیار چالش برانگیزتر است. نزدیک به غیرممکن است، حتی، مگر اینکه بخواهید آسمان و زمین را جابجا کنید و خوشبختی، امنیت و شهرت را به خطر بیندازید.از همه افراد درگیر حتی در این صورت، هیچ تضمینی وجود ندارد که با هم باشید.

پی بردن به اینکه مشکل شما چقدر بد است به شما کمک می کند تا زمانی که سعی می کنید بفهمید آیا رابطه شما هنوز می تواند حفظ شود یا خیر، شما را ثابت نگه دارد.

همچنین ببینید: 8 گام برای حرکت از یک شعله دوقلوی کاذب

3) یک برنامه بازی داشته باشید

پس از یادگیری بیشتر در مورد موانعی که بر سر راه شما قرار دارند و پس از فکر کردن در مورد راه حل های ممکن، وقت آن است که یک برنامه روشن داشته باشید.

اما به جای تمرکز بر این که چگونه می توانید با هم باشید، به جای آن بر آنچه در درازمدت برای شما خوب است تمرکز کنید. به‌ویژه مهم است که به جای فکر کردن به آنچه در آن لحظه خوب است، کوچک‌نمایی کنید و به آینده خود فکر کنید.

آیا حاضرید منتظر آنها باشید؟ اگر چنین است، آیا برای شما در درازمدت خوب خواهد بود؟

آیا می خواهید آنها را به عنوان دوستان در اطراف خود نگه دارید یا ترجیح می دهید دور بمانید تا بتوانید به درستی ادامه دهید؟

آیا شما می‌خواهید برای عشق خود بجنگید، زیرا اگر این کار را نکنید، مطمئناً در آینده پشیمان خواهید شد؟

هر کاری که می‌خواهید انجام دهید، بهتر است آن را کنار بگذارید تا بتوانید بپرسید اگر این واقعاً چیزی است که در درازمدت شما را خوشحال می‌کند.

اگر در پی بردن به مرحله درست مشکل دارید، به بهترین نسخه خود فکر کنید—شاید خود آینده‌تان که پر است از خرد - آن شخص در مورد کاری که می خواهید انجام دهید چه فکر می کند؟

4) با احساسات خود روبرو شوید و آنها را رها کنید

اگر شما در این وضعیت، شما در حال رفتن بهچیزهای زیادی را احساس می کنید و به احتمال زیاد همه آنها را درک نمی کنید.

یک دقیقه، خوشحال می شوید زیرا احساس خوش شانسی می کنید که آنها را ملاقات کرده اید، دقیقه بعد می خواهید تخم مرغ پرتاب کنید. روی دیوار چون آنقدر احساس بدشانسی می‌کنید که نمی‌توانید آن‌ها را داشته باشید.

وسوسه انگیز است که همه آن احساسات را تا زمانی که ناپدید شوند در خود نگه دارید، اما این فقط باعث می‌شود بیشتر آسیب ببینید و اگر نباشید، شما را به حالت مارپیچ در می‌آورد. در حال حاضر.

یک اقدام سالم تر این است که با احساسات خود روبرو شوید. «فضاهای امن» را بیابید – افراد و مکان‌هایی که می‌توانید بدون ترس از آسیب رساندن به کسی یا قضاوت شدن، تمام احساسات خود را با آنها رها کنید. و سپس تمام آنچه را که می خواهید تخلیه کنید.

یک کیسه بوکس بردارید و عصبانیت و ناامیدی خود را روی آن بیرون بیاورید. صورت خود را در بالش فرو کنید و فریاد بزنید و گریه کنید. شاید یک مشاور استخدام کنید تا صدای شما را بشنود.

فقط تمام این احساسات را از سیستم خود خارج کنید تا بتوانید با واقعیت وضعیت خود با دید واضح تری روبرو شوید.

5) راهنمایی دریافت کنید.

وقتی عاشق هستیم، معمولاً نمی‌توانیم درست فکر کنیم و قضاوتمان به دلیل تمام اکسی توسین موجود در مغزمان تیره می‌شود.

و مهم نیست که چقدر مستقل و سرسخت باشید. ، بهتر است از افرادی که تجربه بیشتری از شما دارند، دیدگاه و راهنمایی بگیرید، به خصوص به این دلیل که در بیشتر مواقع، عشق نافرجام پیچیده است.

کسی را پیدا کنید که بتوانید به او اعتماد کنید و افکارش را تحسین کنید. از آنها بخواهیدواقعاً چه احساسی نسبت به موقعیت شما دارند.

اگر هیچ یک از دوستان شما مایل به گوش دادن به شما نیستند، همیشه می توانید با کسی که مانند یک معلم یا یک کشیش دوستش دارید صحبت کنید. و اگر مشکلات شما به خصوص دردسرساز، دشوار یا پیچیده است، یک درمانگر یا مشاور حرفه ای ممکن است کلماتی را که باید بشنوید به زبان بیاورد.

شخصی باید شما را از حباب شیفتگی بیرون بکشد و به شما اجازه دهد وضعیت خود را ببینید. موقعیت بدون حاشیه و درام. به عبارت دیگر، کسی که می تواند واقعیت شما را به شما نشان دهد.

6) از اعتیاد به آنها دست بردارید

این احساس فوق العاده ای است که عاشق باشید، حتی اگر درد دارید. و این دلیلی است که می تواند کاملاً اعتیاد آور باشد. مدت زمانی را که صرف فکر کردن به عشق نافرجام خود می کنید، محدود کنید، در غیر این صورت ممکن است شما را از بین ببرد.

شما باید از نشستن در تمام روز و این که چگونه می توانید با هم باشید اجتناب کنید. وسواس و تفکر بیش از حد نمی تواند برای شما مفید باشد مگر اینکه شاعر باشید.

بلند شوید، لباس بپوشید، کاری را که باید انجام دهید تا حواس خود را پرت کنید انجام دهید. البته، به سایر مواد اعتیادآور مانند الکل متوسل نشوید. در ابتدا تلاش زیادی می‌طلبد، اما ریشه‌کن کردن خود از افکار وسواسی روز به روز آسان‌تر می‌شود.

داستان‌های مرتبط از Hackspirit:

    اینگونه فکر کنید. مهم نیست چقدر به آنها فکر می کنید، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد زیرا همه چیز در ذهن شماست. اما اگر به یک لگد لگد بزنید - یا واقعاً هر کاری انجام دهید - ممکن است یک چیز منجر شودبه دیگری که احتمالاً می تواند سرنوشت شما را تغییر دهد.

    به عبارت دیگر، فکر کردن به آنها در طول روز هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. یاد بگیرید که اعتیاد به عشق خود را کنترل کنید زیرا می تواند به اندازه هر ماده مخدر خطرناک باشد.

    7) توهم عشق را بشکنید

    نکته خنده دار عشق این است که گاهی اوقات می توانیم آنقدر متقاعد شویم که ما واقعاً کسی را دوست داشته باشید، فقط بعد از گذشت مدتی متوجه می شوید که ما آن را دوست نداشتیم.

    وابستگی های ناشی از ناامیدی یا تنهایی، یا ایده آل سازی کسی چیزهایی هستند که معمولاً با عشق اشتباه گرفته می شوند.

    اگر زمانی به چیزهایی مانند "هیچکس جز او مرا نمی فهمد!" یا "من هرگز کسی مثل او را پیدا نخواهم کرد!"، پس احتمالاً چیزی غیر از عشق احساس می کنید.

    شاید شما فقط عاشقانه رفتار می کنید. شاید چیزی در زندگی شما کم است که فکر می کنید عشق واقعی می تواند آن را پر کند.

    ببینید، بیش از هفت میلیارد نفر در این سیاره وجود دارند. این احتمال وجود دارد که شما هرگز کسی را مانند آنها پیدا نکنید، یا کسی که شما را مانند آنها درک کند، اساساً نزدیک به صفر است. کسی بهتر…کسی که واقعاً در دسترس باشد تا شما را دوست داشته باشد!

    هدف از انجام این کار این است که پاهای شما به زمین بازگردد. نگران نباشید، اگر واقعاً آنها را دوست دارید، حتی اگر در واقعیت باشید، احساسات شما باقی خواهند ماند. اما اگر چیزی که دارید فقط یک شیفتگی محض است، پس حداقل اکنون شما هستیدبدانید چه باید بکنید.

    8) مجبورش نکنید

    مطمئناً ممکن است در مقطعی فکر کرده باشید "ما همدیگر را دوست داریم، پس می توانیم این کار را انجام دهیم." اگر فقط تلاش کنیم!» و تصمیم بگیرید که تلاش برای به زور کردن خود در کنار هم موثر خواهد بود.

    اما اگر آنها متاهل هستند، در یک رابطه هستند، یا اگر والدینشان با شما رابطه برقرار کنند، آنها را انکار خواهند کرد، احتمالاً نباید این کار را انجام دهید!

    دلیلی وجود دارد که چرا نمی توانید با هم باشید... حداقل در این زمان. و شما نمی توانید به این امید ادامه دهید که در نهایت خود را درست می کند.

    بسته به اینکه دقیقاً چه چیزی شما را از هم دور نگه می دارد، ممکن است لازم باشد کمی بیشتر بزرگ شوید یا بسازید. قبل از اینکه بتوانید شروع به ایجاد یک رابطه پایدار کنید، در محیطی بهتر قرار بگیرید.

    اما در بیشتر مواقع، تنها کاری که باید انجام دهید این است که منتظر بمانید.

    بنابراین سعی کنید مشکلاتی را که نیاز به اصلاح دارند برطرف کنید. - در صورت وجود - و فقط یاد بگیرید که رها کنید. اجبار کردن رابطه ای که کار نمی کند (در حال حاضر) به خوبی پایان خواهد یافت. در هر صورت، احتمالاً در نهایت از یکدیگر متنفر خواهید شد یا همدیگر را در معرض خطر قرار می دهید.

    9) سعی نکنید اوضاع را بین خود خراب کنید

    شاید هر بار وسوسه شده اید. هر از چند گاهی آنها را مجبور کنید از شما متنفر شوند، یا شاید سعی کنید راه هایی بیابید که از آنها متنفر شوید تا ادامه کار برای هر دوی شما آسان تر شود.

    شما هم ممکن است این کار را از روی ناامیدی انجام دهید. شما می خواهید وارد یک درام بزرگ پر از احساسات شوید فقط برای شروع مجددرابطه، به امید اینکه در مکان خوبی قرار گیرد.

    تکانگیر نباشید.

    اگر این کار را انجام دهید، آنها را به طور کامل قطع می کنید، در حالی که ممکن است این کار را آسان تر کند. شما در زمان حال، به احتمال زیاد در آینده شما را آزار خواهد داد.

    این امکان وجود دارد که مسائلی که اکنون شما را از هم جدا می کند، دیگر در آینده بسیار مهم نباشند، اما اگر آنچه را دارید خراب کنید ,شما قبلاً شانس خود را برای با هم بودن از بین برده اید!

    به احتمال زیاد از تصمیم خود پشیمان شده اید و در مورد اینکه ارتباط مجدد با آنها در آینده چگونه خواهد بود یا اینکه به جای آن تصمیم گرفته بودند که یکدیگر را افلاطونی دوست داشته باشند.

    البته این بدان معنا نیست که نمی توانید روابط خود را قطع کنید. شرایطی وجود دارد که قطع کردن کراوات کاملاً موجه است، مثلاً اگر آنها توهین آمیز هستند یا اگر با کسی قرار می گیرند که مایل است به سر شما شلیک کند به دلیل دوست داشتن او.

    اما اگر مجبورید روابط خود را قطع کنید، این کار را انجام دهید. با آرامش به رابطه خود پایان دهید... تا کمی چیزی را برای بعد ذخیره کنید.

    همچنین ببینید: 10 ویژگی یک اسنوب (و نحوه برخورد با آنها)

    10) جایگاه آنها را در زندگی خود مشخص کنید و آنها را در آنجا نگه دارید

    فقط به این دلیل که نمی توانید با هم بودن به این معنی نیست که هیچ آینده ای برای شما دو نفر وجود ندارد. به هر حال، اگر واقعاً همدیگر را دوست دارید، اجازه نخواهید داد که شما را از ادامه دوست داشتن یکدیگر باز دارد.

    اما اکنون که می دانید سال ها طول می کشد تا فرصتی برای با هم بودن داشته باشید، بفهمیم کجاآنها را در زندگی خود قرار دهید تا از برخورد با فشار و کشش احساساتی که معمولاً در اطراف آنها رخ می دهد دیوانه نشوید.

    لازم نیست برای بهبودی آنها را قطع کنید.

    شما می توانید آنها را به عنوان یک دوست صمیمی نگه دارید، اما مطمئن شوید که هر دو به مرزهای یکدیگر احترام می گذارید تا این کار عملی شود. در غیر این صورت، فقط خود را در دردسر عمیق‌تری قرار می‌دهید.

    اما، اگر نزدیکی بسیار به آنها شما را بدبخت می‌کند، زیرا نمی‌توانید از ناامیدی که نمی‌توانید با هم باشید جلوگیری کنید، پس فاصله را پیدا کنید که برای شما مفید است.

    شاید شما بتوانید دوستان معمولی باشید، اما نه دوستان صمیمی، و قطعا "دوستان صمیمی" نباشید.

    و اگر دوستان دور باز هم کارساز نبود، پس از آنها دوری کنید. مدتی همدیگر را تا زمانی که هر دو شفا پیدا کنید. تعاملات را به حداقل برسانید - شاید فقط در روز تولدشان پیامی برای آنها ارسال کنید. اما اگر حتی این برای شما خیلی دردناک است، با آنها خداحافظی کنید و شروع به بهبودی کنید.

    البته این فقط در مورد تعاملات زندگی واقعی صدق نمی کند. شما باید فاصله ای که برای هر دوی شما آنلاین خوب است را بدانید.

    اگر در زندگی واقعی همدیگر را نمی بینید اما همچنان با یکدیگر صحبت می کنید یا در مورد پست های یکدیگر نظر می دهید، بی فایده است.

    ممکن است مفید باشد که در مورد این موضوع با آنها صحبت کنید تا هر دو آگاه باشید که این کار را صرفاً به این دلیل انجام نمی دهید که از آنها متنفر هستید، بلکه به این دلیل است که بهترین چیزی است که برای هر دوی شماست.

    کلمات آخر

    یکی از زندگی

    Irene Robinson

    ایرنه رابینسون یک مربی باتجربه روابط با بیش از 10 سال تجربه است. اشتیاق او برای کمک به مردم در مسیریابی در پیچیدگی های روابط، او را به دنبال حرفه ای در زمینه مشاوره سوق داد، جایی که او به زودی استعداد خود را برای مشاوره عملی و در دسترس رابطه کشف کرد. آیرین معتقد است که روابط سنگ بنای یک زندگی رضایت بخش است و تلاش می کند تا مشتریانش را با ابزارهایی که برای غلبه بر چالش ها و رسیدن به شادی پایدار نیاز دارند، توانمند کند. وبلاگ او انعکاسی از تخصص و بینش او است و به افراد و زوج های بی شماری کمک کرده تا راه خود را در زمان های سخت پیدا کنند. هنگامی که او مربیگری یا نویسندگی نمی کند، می توان ایرنه را در حال لذت بردن از فضای باز با خانواده و دوستانش یافت.