10 دلیل برای اینکه چرا از کسی حس بدی دریافت می کنید

Irene Robinson 02-06-2023
Irene Robinson

حالات بد بسیار فراتر از یک احساس درونی است. آنها معمولاً نشان می دهند که چیزی خاموش است...

سعی کنید آخرین باری را که احساس کردید شخصی به شما حال بدی می دهد را به خاطر بسپارید. شرط می بندم احساس می کردید که دلیلی برای این احساس وجود ندارد، اما به نوعی هنوز نمی خواستید در کنار آن شخص باشید، درست است؟

باور کنید یا نه، علم واقعی پشت چرایی احساس ما وجود دارد. که کسی می تواند برای ما خطرناک باشد.

حتی از محبوب ترین و دوست داشتنی ترین افراد می توانید احساس عجیبی داشته باشید. اما مهم نیست که موقعیت اجتماعی آنها وجود دارد، قلب شما حقیقت را می داند.

آیا می خواهید بیشتر در مورد این احساس و دلیل آن بدانید؟

ادامه مطلب را بخوانید تا با 10 دلیلی که چرا از کسی حال و هوای بد دریافت می کنید

1) روزهای بد = حالات بد

وقتی من در حال بدی هستم، شما می توانم شرط ببندم که حال و هوای من به بدترین شکل ممکن کاملاً خارج از نمودار است.

همه ممکن است روزهای بدی داشته باشند، این طبیعی است، و به نظر من سالم است.

آیا به من می گویید 365 روز در سال، 24 ساعت شبانه روز خوشحال هستید؟

باور کردن سخت است.

اما فراتر از روزهای بد، مشخص است که احساسات ما قدرت زیادی بر ما دارند. آنها می توانند زبان بدن ما را به روش های مثبت و منفی تغییر دهند.

اگر فرد حساسی هستید، منظور من را می دانید.

احساسات شدید تقریباً غیرقابل کنترل هستند. آنها چه ما آنها را بخواهیم چه نخواهیم آنها به بیرون فرافکنی خواهند کرد.

اگر احساس منفی باشد، حالات ما نیز منفی خواهد بود.آهنگ خاصی در ذهن خود دارند یا جملات تاکیدی در جای خود دارند.

هر چه بیشتر تمرین کنید، محافظت شما موثرتر خواهد بود.

8) طرز فکر مثبتی داشته باشید

مفید بودن، سپاسگزار بودن و فکر کردن به افکار خوب کمک زیادی به بهبود نشاط و سطح انرژی ما می کند.

شما باید آگاهانه انتخاب کنید تا دیدگاه خود را نسبت به زندگی بهبود بخشید. پس از همه، شما مسئول نشاطی هستید که از خود می دهید.

9) با گیاهان و نمک حمام کنید

اگرچه ممکن است منابعی برای محافظت از انرژی خود داشته باشید، مردم همچنان می توانند به شما مراجعه کنند و بر خلق و خوی شما تأثیر بگذارند.

وقتی احساس خستگی و گیجی می کنم، دوش گرفتن می تواند سطح انرژی من را خیلی سریع بازیابی کند.

گاهی نمک و اسانس هایی مانند رزماری اضافه می کنم و آهنگ مورد علاقه ام را روشن می کنم.

اگر عمداً حمام یا دوش بگیرید، لازم نیست. آب به هر حال جادویی و پاک کننده است. فقط با لمس آن، اگر اجازه دهید هاله شما را تمیز کند، احساس بسیار بهتری خواهید داشت.

همچنین ذهن شما را به بدن شما باز می گرداند و اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد.

به طور خلاصه

کار اساسی که باید هنگام دریافت حس بد از کسی انجام دهید این است که به خودتان اعتماد کنید. به خود و احساسات درونی خود احترام بگذارید و بیشتر اوقات از شما محافظت می شود.

شما نیازی ندارید که کسی را دوست داشته باشید فقط به این دلیل که به نظر می رسد دیگران این کار را می کنند.

شما می توانید کاملاً نظر دیگری داشته باشید!

اگر همراستا باارزش های شما، زندگی بهتری خواهید داشت.

علاوه بر این، از آسیب‌ها و تعصبات خود کار کنید. شما باید بتوانید روابط سالمی ایجاد کنید و بهترین راه این است که ابتدا روی سلامت روحی و جسمی خود کار کنید.

باور کنید، مزایا تمام عمر شما باقی خواهد ماند.

این در نحوه حرکت، زبان بدن، حالات چهره و حتی صدای ما ظاهر می شود. ممکن است در نهایت حال و هوای کل اتاق را پایین بیاوریم!

2) ناخودآگاه شما چیزی برای گفتن به شما دارد

ذهن ناخودآگاه ما اطلاعات زیادی را دریافت می کند که ما فوراً آنها را پردازش نمی کنیم مگر اینکه لازم باشد.

این رایج‌ترین دلیلی است که ممکن است وقتی کسی با او ملاقات می‌کنیم، "خاموش" به نظر برسد.

آنها احتمالاً:

  • به اندازه کافی تماس چشمی برقرار نمی کنند یا تماس چشمی بیش از حد برای علاقه شخصی برقرار نمی کنند؛
  • ارسال علائم مختلط با زبان بدن خود، مانند بی قراری یا حرکت بیش از حد دست ها؛
  • بی نظم یا "جعلی" بودن، مانند لبخند زدن زیاد و بلند صحبت کردن.

آنها همچنین می توانند فرد دیگری را به شما یادآوری کنند. دوست ندارم

برای مثال، من فوراً حالات بدی از پسرانی دریافت می کنم که مانند سابق من رفتار می کنند، حتی اگر این یک چیز کوچک باشد. فورا آن را برمی دارم!

3) آسیب گذشته خود را بررسی کنید

این ارتباط بسیار نزدیک با مثالی که در مورد سابقم برای شما آوردم دارد.

ترومای گذشته می‌تواند به ما کمک کند تا حالات بد را درک کنیم، اما این وظیفه ماست که بدانیم چه زمانی صرفاً بدون اثبات واقعی "ایده‌هایی به دست می‌آوریم".

ارتعاشات بد می‌تواند از گذشته ما باشد. تجربیات آسیب زا.

کتابخانه ملی پزشکی ایالات متحده مطالعه ای را در سال 2015 درباره این موضوع منتشر کرد.

به گفته آنها، "ترومای دوران کودکی یک مشکل اجتماعی رایج است. افراد مبتلا به ترومای دوران کودکی نشان می دهندافسردگی، اضطراب، شناخت تحریف شده، نقایص شخصیتی، و سطوح پایین‌تر حمایت اجتماعی بسیار بیشتر است.»

این به چه معناست؟ ترومای پردازش شده، در تمام جنبه های زندگی شما ظاهر می شود.

ممکن است، اگر از یک فرد سابق آسیب دیده اید، ملاقات با افراد عالی را از دست داده اید، فقط به این دلیل که آنها هم نام یا رفتاری مشابه دارند.

خوب این است که این ضربه همچنین به شما کمک می‌کند افرادی را در موقعیتی مشابه با خودتان پیدا کنید، بنابراین می‌توانید به یکدیگر کمک کنید و یکدیگر را شفا دهید!

4) ممکن است از آنها متنفر باشید

حالا اینم یه اعتراف کوچولو.

وقتی می‌دانم کسی از من خوشش نمی‌آید، به‌ویژه اگر مدت‌هاست مرا نمی‌شناسد، به‌ویژه آزاردهنده باشم.

چرا؟ هیچ نظری ندارم.

شاید به این دلیل که من دوست دارم تعصب آنها را انتخاب کنم، اما همچنین به این دلیل که می توانم آن را احساس کنم، و ... خوب نیست.

اگر با آنچه من می گویم ارتباط برقرار کنید، می دانید زمانی فرا می رسد که سوالات ذهن شما را آزار می دهد:

  • چرا آنها از من بدشان می آید؟ من چه کار کردم؟
  • آنها خیلی آزاردهنده هستند. من از دوست داشتن آنها متنفرم درست؟
  • من حتی برایم مهم نیست. من به هیچ وجه به آنها نزدیک نمی شوم.

متأسفانه، این فقط به این معنی است که هر دوی شما انرژی بد یکدیگر را تغذیه می کنید تا زمانی که یکی از شما فرار کند یا از آن عبور کند.

5) اگر کسی زیاد شکایت می کند... جذاب نیست

اوه،شاکیان واقعاً بدترین هستند.

دوستی داشتم که فقط برای شکایت از زندگیش با من تماس گرفت. هیچ اتفاق خوبی نیفتاد!

صحبت کردن با او همیشه انرژی و خوش بینی ام را تخلیه می کرد، تا جایی که وقتی شروع به سمی شدن کرد، مجبور شدم ارتباطش را قطع کنم.

به نظر من شاکیان برای جلب توجه و دلسوزی تمایل دارند مشکلات خود را بیش از حد به زبان بیاورند.

این همه را خسته می کند و آنها را با دوستان کمتری نسبت به قبل رها می کند.

اگر این الگو را بشناسید، به اصطلاح، ممکن است از افراد مناسب، حس بدی دریافت کنید.

به سرعت خارج شوید!

6) قلدرها حال و هوای بدی به همه می دهند

بیایید این مکالمه را کمی ریزه کاری کنیم.

گاهی اوقات خندیدن به درد دیگران وحشتناک نیست.

به عنوان مثال، یک فیلم کمدی که در آن شخصیت اصلی لگد می شود می تواند خنده دار باشد. این بدان معنا نیست که شما با خندیدن ظالم می شوید.

اما هر از گاهی می توانید با افرادی روبرو شوید که بدون پشیمانی به رسوایی یک نفر می خندند.

این چیزی است که قلدری در مورد آن است، و بسیاری از بزرگسالان از قلدری دیگران حتی در دوران دبیرستان لذت می برند.

در مقطعی از زندگی، من یک گروه بسیار ظالمانه از دوستان داشتم که می‌خندیدند و با کوچک‌ترین اشتباه مرا تحقیر می‌کردند: یک کلمه اشتباه تلفظ شده، یک لحظه حواس‌پرتی، یک ویژگی فیزیکی که در مورد آن مطمئن نبودم… آی تی.

بنابراین، تفاوت بین یک فرد خوب که به او می خندد چیستشرمساری و فردی بی رحم که قلدر است؟

افراد خوب وقتی کسی صدمه دیده یا تحقیر می شود نمی خندند. آنها عصبانی می شوند و سعی می کنند از قربانی محافظت کنند.

همچنین ببینید: 11 معنای معنوی دژاوو از قرار گرفتن در مسیر درست

قلدرها ظالم و بی توجه خواهند بود. آنها با دیگران بدرفتاری خواهند کرد و به شیوه ای بد رفتار خواهند کرد.

7) درونگراها و حالات بد

من یک درونگرا هستم و وقتی مردم برای اولین بار با من ملاقات می کنند، می توانم عجیب به نظر برسم. به من گفته اند که خیلی کم صحبت می کنم!

افراد جدید مرا می ترسانند، بنابراین از تماس چشمی اجتناب می کنم.

گاهی اوقات برای مدت کوتاهی از مهمانی ناپدید می شوم... همه چیز تا زمانی است که آنقدر راحت باشم که خودم باشم، اما می فهمم که چرا برخی افراد نمی توانند درباره من تصمیم بگیرند.

اگر از شخصی که به تازگی ملاقات کرده اید حال و هوای بدی دریافت می کنید، احتمالاً خیلی خجالتی و درونگرا هستند و به همین دلیل است که برای شما گیج کننده است.

همچنین ببینید: 9 دلیل شگفت‌انگیز که او هرگز ابتدا به شما پیامک نمی‌دهد (و چه باید کرد)

بین ترسناک بودن و بی دست و پا بودن اجتماعی تفاوت وجود دارد!

اگر با فردی درونگرا آشنا شوید شگفت زده خواهید شد. آنها می توانند بسیار سرگرم کننده باشند!

8) رنج روانی یک شوخی نیست

گاهی اوقات ضربه روحی شما به شما امکان می دهد فردی را با حالات بد تشخیص دهید.

برای مثال برای شما...

به یاد دارم که یک بار با یکی از دوستان دوران دبیرستان دوباره ارتباط برقرار کردم. ما شروع به صحبت کردیم و فهمیدم که او در چند سال گذشته مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته است.

مسائل مالی، مشکلات خانوادگی، جدایی دردناک... شما نام ببرید، و او آن را پشت سر گذاشته است.

داستان های مرتبط ازHackspirit:

    او در آن مقطع از زندگی‌اش کاملاً شکسته بود، و با وجود اینکه سعی می‌کرد سرحال بماند، می‌توانم بگویم که او در حال گذراندن یک مشکل سخت است.

    اگر یکی از دوستان شما اینطور است، حال و هوای آنها بد است اما نه از ظلم. آنها غمگین یا حتی افسرده هستند و به شما نیاز دارند.

    مگر اینکه دوستی مسموم شود، اینجاست که باید پیش قدم شوید و به عنوان یک دوست در کنار آنها باشید.

    ترومای فرآوری نشده همه ما را به افرادی تبدیل می کند که حالات بد ایجاد می کنند.

    9) شخصی بیش از حد خود محور است

    وقتی می گویم "خودمحور"، منظورم افرادی است که همیشه از مشکلات خود شکایت می کنند.

    افرادی که نمی توانند از صحبت کردن در مورد خود دست بردارند، آزاردهنده هستند و حال و هوای آنها؟

    بدترین.

    حرف زدن بیش از حد در مورد خودتان این حس را ایجاد می‌کند که مطمئن نیستید چه کسی هستید، و این ناامنی باعث می‌شود که دیگران احساس کنند چیزی خراب است.

    دیگران می‌توانند این ناامنی را متوجه شوند و از چنین رفتاری دلسرد شوند.

    در عین حال، اگر بیش از حد به خود لاف می زنید... احتمالاً دوستان شما نیز روی سطوح تحمل خود کار می کنند!

    اگر احساس می‌کنید گم شده‌اید یا نمی‌توانید همه چیز را بفهمید، از کمک حرفه‌ای بگیرید. اینکه اجازه دهید دیگران به شما کمک کنند ضرری ندارد!

    10) هرگز به نگاه خود استراحت ندهید

    اگر چشمان کسی همه جا می پرد، ممکن است حال و هوای او برای دیگران بسیار ضعیف باشد.

    این نشان دهنده کمبود است.توجه، نگرانی و اضطراب.

    درک نگاه دیگران در ارتباطات غیرکلامی مهم است، و به همین دلیل است که فردی با نگاه متفاوت به افراد و چیزها ممکن است عجیب و غریب یا کاملاً بد به نظر برسد.

    وقتی حال و هوای کسی افتضاح است چه باید کرد

    من یک روزنامه نگار هستم و به لطف شغلم با انواع و اقسام مردم در سراسر جهان آشنا شده ام.

    بعضی از آنها، افراد ثروتمندی با قدرت زیاد، چنان حالات بدی ایجاد کردند که غریزه جنگ یا گریز من در سرم فریاد می زد.

    وقتی در چنین موقعیتی قرار می‌گیرم، این کاری است که انجام می‌دهم.

    1) سعی کنید این احساس را توجیه کنید

    احساس منفی هر بار مساوی با حالات بد نیست.

    همان‌طور که قبلاً گفته‌ام، شاید فرد از نظر جسمی احساس خوبی نداشته باشد یا فقط احساس می‌کند انرژی ندارد.

    این انرژی را می‌توان «آشفتگی» در نظر گرفت، نه لزوماً بد.

    ما همیشه در یک فرکانس نمی مانیم. ما می توانیم پیشرفت کنیم - و بدتر شویم! - اما مهم است که مردم از شک و تردید بهره مند شوند.

    به‌علاوه، این روش خوبی برای محافظت از انرژی شماست.

    2) جدایی را تمرین کنید

    من عادت داشتم ساعت ها بعد از صحبت منفی با کسی یا قرار گرفتن در فضای منفی، احساس ضعف می کردم.

    وقتی تمرین کردم که مرزهای انرژی و روانی خود را حفظ کنم، اوضاع برای من خیلی بهتر شد. اکنون می توانم بدون اینکه عرق کنم، «نه» بگویم.

    به این ترتیب، من می‌توانم چیزهایی را انتخاب کنم که به جای آن‌ها مرا نشاط می‌آورندمرا به پایین می کشاند

    من این کار را به این صورت انجام دادم:

    1. من با پرسیدن از خودم شروع کردم که آیا چیزی را می خواهم یا نه.
    2. سپس اگر جواب منفی بود، بدون اینکه خودم را توجیه کنم، نه گفتن را تمرین می کردم.
    3. احساس خود را بعد از رویداد بررسی کردم: آیا انتخاب خوبی بود؟ آیا باید دوباره فکر کنم؟

    این به من کمک کرد تا یک قطب نمای داخلی ایجاد کنم و در ارزیابی سطوح انرژی خود و اینکه چگونه آنها را به خطر می اندازم بهتر باشم.

    حالا، می‌توانم از این قطب‌نمای داخلی استفاده کنم تا بدانم چه زمانی چیزی از طرف خودم یا شخص دیگری می‌آید.

    3) کمی حرکت کنید

    بیشتر ما در جدا کردن انرژی خود از دیگران مشکل داریم.

    خوشبختانه، من یک خبر خوب دارم.

    این به دور شدن فیزیکی از آنها کمک می کند!

    فرار کردن نه تنها به آزارهای "کوچک"، مانند لحن صدای فرد یا موضوع گفتگو کمک نمی کند، بلکه به ما کمک می کند تا انرژی خود را دوباره تقویت کنیم.

    به‌ویژه اگر خود را یک همدل می‌دانید خوب است، زیرا اگر دور شدن از آنها برای همیشه امکان‌پذیر نباشد، می‌توانید لحظه‌ای استراحت کنید.

    4) در قدرت خود بمانید

    انرژی خود را هر چند بار که نیاز دارید متمرکز کنید. از آن برای محافظت از خود در برابر تأثیرات منفی استفاده کنید.

    افراد با حالات بد اغلب می توانند انرژی خوب شما را از شما بدزدند و خواهند دزدید، حتی اگر قصدی نداشته باشند. به یاد داشته باشید که شما هستید و اگر به آنها اجازه ندهید نمی توانند روی شما تأثیر بگذارند.

    هر چند بارها این را آگاهانه انتخاب کنیدشما نیاز دارید

    5) تمرین تمرکز حواس را شروع کنید

    من دو ساعت در روز مدیتیشن نمی کنم. من به آن نیاز ندارم و زمان انجام آن را هم ندارم.

    با این حال، اغلب اوقات استراحت می کنم تا حواسم باشد. در طول روز به من کمک می کند و تعادلم را حفظ می کند.

    من می توانم الگوهای منفی افکار را رها کنم و پیشرفت خود را از این طریق تشخیص دهم!

    6) جملات تاکیدی می توانند کمک زیادی کنند

    تکیدات برای طولانی ترین زمان برای کمک به ما در انرژی مورد استفاده قرار گرفته اند. گاهی اوقات این یک مانترا است، برخی دیگر یک دعا، و امروز ما آنها را تأیید می نامیم.

    آنها باید:

    • در زمان حال مزدوج باشند (من...).
    • مثبت (هنگام ایجاد جملات تاکیدی خود به هر قیمتی از زبان منفی خودداری کنید).
    • تراز چاکرا (بستگی به این دارد که چه ناحیه ای را می خواهید بهبود دهید).

    اگر می خواهید انسدادهای چارکای گلوی خود را از بین ببرید، یکی از جملات تاکیدی که ممکن است استفاده کنید این است: "من می توانم حقیقت را با صداقت و ظرافت بگویم."

    7 ) از تصاویر ذهنی مفید استفاده کنید

    بسیاری از مردم -از جمله خودم- تمایل دارند از تصاویر ذهنی برای محافظت از انرژی خود استفاده کنند.

    زمانی که در یک محیط سمی کار می‌کردم، زره طلایی را در اطرافم تجسم می‌کردم که از من در برابر احساسات منفی همکارم محافظت می‌کرد.

    این خیلی به من کمک کرد که تا پایان سال، من واقعاً از کارم لذت می بردم!

    بعضی از مردم ترجیح می دهند به نور آبی یا بنفش در اطراف خود فکر کنند، در حالی که دیگران آواز می خوانند

    Irene Robinson

    ایرنه رابینسون یک مربی باتجربه روابط با بیش از 10 سال تجربه است. اشتیاق او برای کمک به مردم در مسیریابی در پیچیدگی های روابط، او را به دنبال حرفه ای در زمینه مشاوره سوق داد، جایی که او به زودی استعداد خود را برای مشاوره عملی و در دسترس رابطه کشف کرد. آیرین معتقد است که روابط سنگ بنای یک زندگی رضایت بخش است و تلاش می کند تا مشتریانش را با ابزارهایی که برای غلبه بر چالش ها و رسیدن به شادی پایدار نیاز دارند، توانمند کند. وبلاگ او انعکاسی از تخصص و بینش او است و به افراد و زوج های بی شماری کمک کرده تا راه خود را در زمان های سخت پیدا کنند. هنگامی که او مربیگری یا نویسندگی نمی کند، می توان ایرنه را در حال لذت بردن از فضای باز با خانواده و دوستانش یافت.