"عشق برای من در نظر گرفته نشده است" - 6 دلیل برای اینکه شما چنین احساسی دارید

Irene Robinson 18-10-2023
Irene Robinson

آنها می گویند که مسیر عشق واقعی هرگز صاف نبوده است، اما دقیقاً چقدر باید سخت باشد؟

کل این عشق، عاشقانه، و دوستیابی اغلب یک سفر بسیار ناهموار است.

ناامیدی، طرد شدن و دلشکستگی می‌تواند بسیاری از ما را به این فکر وادار کند که "اگر قرار نیست عشق را پیدا کنم چه می‌شود؟".

ممکن است فکر کنیم که اگر تا کنون این اتفاق نیفتاده باشد، مشکلی برای ما وجود دارد. یا هرگز نخواهد شد.

اگر شروع به از دست دادن امید به یافتن عشق کرده اید، اگر به نظر می رسد که روابط هرگز برای شما کارساز نبوده و کاملاً متقاعد شده اید که هرگز ازدواج نخواهید کرد - این مقاله برای شماست.

6 دلیل برای اینکه احساس می کنید عشق برای شما مناسب نیست

1) در گذشته آسیب دیده اید

ممکن است اینطور نباشد خیلی راحت است، اما دلشکستگی یکی از جهانی ترین تجربیات زندگی است. بیش از 80 درصد از ما زمانی دلشکسته می‌شویم.

اگر آن را پشت سر گذاشته باشید، می‌دانید که بدترین حالت است و مراحل دلشکستگی زیادی برای غلبه بر آن وجود دارد. بنابراین شاید تعجب آور نباشد که درد ناشی از دل شکستگی می تواند کارهای بسیار عجیبی را برای ما انجام دهد.

قرار گرفتن در آن حالت با تمایلات روان رنجور، دلبستگی های مضطرب و دلبستگی اجتنابی همراه است.

شکستگی قلب نیز می تواند ایجاد کند. استرس فیزیکی نیز بر بدن، باعث تغییرات اشتها، بی انگیزگی، کاهش یا افزایش وزن، پرخوری، سردرد، معده درد و احساس کلی ناخوشی می شود.

آیا این وجود دارد.پس تعجب کنید که تجربیات گذشته از درد دل می تواند بر نحوه واکنش ما نسبت به عشق در آینده تأثیر بگذارد.

بعد از جدایی اخیر، معمولاً افکار ترسناکی در مورد اینکه آیا هرگز دوباره عشق پیدا خواهید کرد وجود دارد. به دلیل فضای منفی ای که در آن قرار داریم، می توانیم به راحتی وحشت کنیم و فکر کنیم که تنها شانس عشقی را که ممکن بود داشته باشیم از دست داده ایم. این مورد نیست. ما فقط به زمان نیاز داریم تا دوباره باور کنیم که واقعاً ماهی‌های زیادی در دریا وجود دارد.

حمل کردن توشه‌های عاطفی ناشی از ارتباطات قدیمی که به نتیجه نرسیدند می‌تواند مانع از یافتن دوباره عشق شود.

همچنین ببینید: 12 نشانه که زمان آن رسیده است که از یک مرد برج جدی دست بکشید

التیام زخم‌های قدیمی و تمرین بخشش (در قبال خود و سابقتان) می‌تواند به شما کمک کند تا دوباره نسبت به عشق احساس خوش‌بینی بیشتری داشته باشید.

این یک فرآیند است و ممکن است به زمان، شفقت به خود و ملایمت نیاز داشته باشد.

2) شما می ترسید

حتی وقتی می گوییم می خواهیم عشق پیدا کنیم، بسیاری از ما به طور همزمان از آن می ترسیم.

به همین دلیل، می توانیم خودمان را پیدا کنیم. وقتی به نظر می‌رسد عشق می‌تواند راه ما را در پیش بگیرد، خود خرابکاری کنیم، یا وقتی کسی خیلی نزدیک می‌شود به سمت تپه‌ها دوید.

مکانیسم‌های دفاعی زمانی شروع می‌شوند که بخشی از مغز ما معتقد است که باید از ما محافظت شود.

بالاخره، دوست داشتن و دوست داشته شدن می‌تواند بسیار آسیب‌پذیر باشد.

هر وقت فکر می‌کنیم که عشق می‌خواهیم، ​​اما به نظر نمی‌رسد که آن را پیدا کنیم یا چیزها هرگز درست نمی‌شوند، ممکن استبرای انجام کمی جستجوی روح مفید است:

  • فایده ای که از پیدا نکردن عشق می گیرید چیست؟
  • فایده ای که از نبودن در آن می برید چیست؟ یک رابطه پایدار؟

در ابتدا، ممکن است فکر کنیم که فقدان عشق نوعی پاداش برای ما به همراه دارد. اما وقتی زیر سطح را حفاری می‌کنید، معمولاً متوجه می‌شوید که همینطور است.

برای مثال، لازم نیست خودتان را بیرون بگذارید و احساس کنید در معرض احتمال آسیب دیدن یا احساس طرد شدن هستید.

در صورت "قرار گرفتن" ممکن است از از دست دادن خود یا استقلال خود بترسید.

شاید آنطور که فکر می کنید از نظر عاطفی در دسترس نیستید.

3) شما در حال قرار گرفتن نیستید. (و این چیز خوبی است)

آیا تا به حال به اطراف نگاه می کنید و احساس می کنید که دیگران غیر از شما در یک رابطه هستند؟

شاید دوستی داشته باشید که هرگز به نظر نمی رسد مجرد باشد و از یک رابطه به رابطه دیگر بپرد. ممکن است شما را وادار کند که تعجب کنید که چرا اینطور نیست.

اما کمی دقیق تر نگاه کنید و ممکن است ببینید که بسیاری از افراد در روابط بسیار بدی هستند، فقط به این دلیل که از تنهایی می ترسند. آنها ترجیح می دهند یک رابطه غیراستاندارد داشته باشند تا اینکه اصلاً هیچ رابطه ای نداشته باشند.

اگر عزت نفس و عزت نفس قوی دارید، این احتمال وجود دارد که انتظارات شما از یک رابطه بالاتر باشد.

شما ممکن است عشق به نظر شما گریزان تر به نظر برسد، فقط به این دلیل که استانداردهای بالایی دارید.شما ناامید نیستید و به خودتان احترام می گذارید. برای شما خوب است.

به جای اینکه به اولین تام، دیک یا هری بچسبید، ترجیح می دهید منتظر شراکتی باشید که احساس می کنید لیاقتش را دارید.

در حالی که در آن حضور دارید. عشق می‌تواند احساس فوق‌العاده‌ای باشد، مطمئناً همه چیز در زندگی نیست.

از بسیاری جهات، عاشق نبودن می‌تواند یک انتخاب سبک زندگی باشد.

شاید شما باشید اولویت دادن به چیزهای دیگر در حال حاضر، چه شغل، مسافرت، یا پیشرفت شخصی شما.

این مطمئناً به این معنی نیست که شما قرار نیست عشق را پیدا کنید، فقط به این معنی است که زمانی که شما هستید به وجود خواهد آمد. خوب و آماده برای آن.

4) شما غیرواقع بین هستید

من داستان های پریان و رامکامی را که اکثر ما در آنها بزرگ می شویم سرزنش می کنم. زیرا نمی توان انکار کرد که به عنوان یک جامعه، ما بینشی فوق العاده عاشقانه از عشق داریم.

مشکل این است که زندگی واقعی با هم مطابقت ندارد. این می تواند انتظارات غیر واقعی و غیرمنصفانه از عشق را در درون ما ایجاد کند.

ما شاهزاده یا شاهزاده خانم خود را جذاب می خواهیم اما آنچه در واقع می یابیم یک همنوع معمولی ناقص است.

به دلیل تاکید بر یافتن عشق عاشقانه در زندگی، ما بیش از حد از آن انتظار داریم. ما می خواهیم عشق ما را کامل کند، ما را برآورده کند، و ما را خوشحال کند.

اگر اینطور نباشد، ممکن است در نهایت احساس کوتاهی کنیم. وقتی شروع به تجربه چالش‌ها می‌کنیم یا شخص دیگری موفق نمی‌شود، فکر می‌کنیم «یکی» را پیدا نکرده‌ایم.همه رویاهای ما به حقیقت می پیوندند.

حقیقت این است که هیچکس "نیم دیگر" شما نیست، حتی اگر احساس کنید که یک دوست روحی پیدا کرده اید.

همچنین ببینید: 20 ویژگی شخصیتی بامزه ای که مردان در زنان دوست دارند

داستان های مرتبط از Hackspirit:

    خوشبختی شما همیشه به شما بستگی دارد و هرگز به عاشق بودن با کسی بستگی ندارد.

    بسیاری از ما سعی می کنیم از عشق به عنوان میانبری برای کشف شادی و رضایت استفاده کنیم. در زندگی خودمان اما وقتی این کار را انجام می‌دهیم، همیشه دیر یا زود ناامید می‌شویم.

    5) شما احساس می‌کنید تحت فشار هستید

    من 39 ساله هستم، مجرد و هرگز نبوده‌ام. متاهل.

    اگرچه قبلاً عاشق بوده ام و مطمئن هستم که روزی دوباره آن را پیدا خواهم کرد، اعتراف می کنم مواقعی وجود دارد که فشار را احساس می کنم.

    روایت های نادرست مانند "چه می شود اگر من خیلی پیر هستم که دوباره عشق را پیدا کنم» یا «اگر قرار نیست در یک رابطه باشم چه می‌شود» در ذهن من رخنه می‌کند.

    دلیل آن این است که ما انتظاراتی را در طول جدول زمانی برای موارد خاص ایجاد می‌کنیم. باید در زندگی اتفاق بیفتد، حتی اگر زندگی به این شکل کار نمی کند.

    با این حال، ما هنوز هم تحت فشار هستیم تا کسی را در سن یا مرحله خاصی از زندگی خود پیدا کنیم. اگر هنوز اتفاق نیفتاده است، به خود می گوییم که هرگز نمی شود.

    ما همچنین عادت داریم در دام مقایسه ناعادلانه خود با دیگران بیفتیم. ما ممکن است به افرادی نگاه کنیم که به نظر می‌رسد آنچه را که ما می‌خواهیم دارند.

    اما ما به طور انتخابی توجه خود را به روشی بسیار منحرف متمرکز می‌کنیم. ما به سمت افرادی که خودمان هستیم نگاه می کنیممعتقدند که دوستشان دارند یا در روابط متعهد هستند.

    ما به خودمان یادآوری نمی کنیم که در واقع بیش از نیمی از جوانان (34-18) شریک عاشقانه ندارند.

    یا که بسیاری از بزرگسالان کاملاً بالغ وجود دارند که هرگز عاشق نشده اند.

    همه اینها می توانند تنشی ایجاد کنند که وقتی به یافتن عشق فکر می کنیم بر ما سنگینی می کند.

    6) خیلی از ما نگران هستیم که دوست داشتنی نباشی

    در اعماق وجودمان، بسیاری از ما ترس ناگفته پنهانی داریم...

    "من دوست داشتنی نیستم."

    در واقع این ترس است دلیل اینکه چرا بسیاری از مردم به دوست داشته شدن پاسخ منفی می دهند.

    بسیاری از ما احساس "کفایتی" را تجربه می کنیم.

    ما می توانیم ارزش خود را به عوامل خارجی زیادی وابسته کنیم، مانند مانند آنچه که ما فکر می کنیم دیگران در مورد ما فکر می کنند، عنوان شغلی ما، وضعیت روابط ما، و غیره.

    اگر فکر کنیم که در حال حاضر نیستیم احساس ناامنی کنیم.

    گاهی اوقات این ایده که شما دوست نداشتنی هستید حتی به یک باور اصلی تبدیل می شود. یک باور اصلی فرضی است که ما بر اساس تجربیات گذشته انجام می دهیم، که آنقدر عمیق می شود که به گونه ای عمل می کنیم که گویی درست است (حتی زمانی که اغلب نمی تواند از حقیقت دورتر باشد)

    شما صدمه می بینید یا چند بار در گذشته رد شده‌اید، بنابراین ناخودآگاه در سطحی به نتیجه‌گیری نادرست می‌پرید، این بدان معناست که قرار نیست شما را دوست داشته باشند.

    اعتراف به اینکه ممکن است احساس کنید که دوست‌داشتنی نیستید، اولین قدم است. قبل از تبعید این هسته کاذبیک بار برای همیشه باور کنید.

    3 راه برای اینکه همچنان احساس کنید که دوستش دارید وقتی "عاشق" نیستید

    1) به عشقی که از قبل در اطرافتان است وصل شوید

    عشق، محبت و صمیمیت به اشکال مختلفی به وجود می آید، و نه تنها از طریق شراکت عاشقانه. به احتمال زیاد یک شبکه پشتیبانی در اطراف خود دارید.

    بدیهی ترین آن می تواند به شکل دوستان و خانواده باشد. اما مطمئناً اینها تنها منابع نیستند. می‌توانید آن را در مکان‌های دیگر نیز پیدا کنید، مانند گروه‌های اجتماعی، کلوپ‌های شبکه‌ای، یا حتی مکان‌هایی مانند ورزشگاه.

    کلید احساس دوست داشتن بدون در نظر گرفتن وضعیت رابطه‌تان، ایجاد فعالانه ارتباطات معنادار است.

    وقتی درک خود را از «عشق» حتی بیشتر گسترش دهیم، می‌توانیم آن را در هر کجا که می‌رویم، در صدها لحظه کوچک که در طول روز پراکنده می‌شوند، ببینیم.

    این احساس گرمی روی پوست شماست، زمانی که خورشید می‌تابد. در میان ابرها فرو می رود، در خش خش درختان و بوی یک نسیم خنک تازه وقتی برای پیاده روی بیرون می روید، در لبخند مهربان غریبه ای است که در خیابان از کنار آن می گذرید.

    بیشتر حواسمان به منابع کوچک عشقی است که زندگی برای ما فراهم می کند، احساس قدردانی و خوشحالی بیشتری می کنیم.

    2) اشتیاق جدید را کشف کنید

    یک زندگی کامل، یک زندگی کامل است. هر چه بیشتر زندگی خود را با چیزهایی که به آنها اهمیت می دهید، که به شما علاقه مند هستند و شور و شوق را در شما برمی انگیزد غنی کنید، کمتر احساس کمبود خواهید کرد.

    فقدان عشقعلاقه در حال حاضر فرصتی برای دنبال کردن چیزهای غنی‌کننده دیگری که شما را روشن می‌کند، فراهم می‌کند.

    برگزاری یک کلاس شبانه، گذراندن وقت برای فعالیت‌هایی که از آن لذت می‌برید، یا یادگیری چیزی جدید - همه این موارد به ما یادآوری می‌کنند که اشتیاق خود را در به روش های مختلف.

    3) عشق بورزید

    این یکی از آن حقایق کوچکی است که هر چیزی را که در زندگی احساس غیبت می کنیم، ممکن است از آن نیز دریغ کنیم.

    عشق یعنی یک خیابان دو طرفه و کانال ها باید از هر دو طرف باز باشند. برای دریافت عشق، ما نیز باید بتوانیم عشق بدهیم.

    کار بر روی عشق به خود همیشه بهترین نقطه برای شروع است. ما اغلب به دنبال عشق و اعتبار در خارج از خودمان بزرگ می شویم، زمانی که منبع عمیقی از عشق در درون خود داریم.

    اما به همان ترتیبی که ایثارگری برای سلامتی شما خوب است و قدردانی را برمی انگیزد، همینطور است. برای دادن عشق.

    اثرات مثبت بخشش شفقت، مهربانی و محبت خود به دیگران ده برابر به شما برمی گردد و باعث می شود احساس کنید که بیشتر دوست دارید.

    برای نتیجه گیری: "عشق نه برای من"

    مطمئناً عشق برای شماست، زیرا عشق برای همه است. تک تک افراد روی زمین از لحظه تولد شایسته عشق هستند.

    در واقع دانشمندان فکر می کنند نیاز به دوست داشته شدن یکی از اساسی ترین و اساسی ترین نیازهای ماست. این سخت‌افزاری است و جهانی است.

    همه ما به دنبال عشق و دادن عشق هستیم.

    اما همه ما نیز تجربه می‌کنیم.مواقعی در زندگی مان که احساس می کنیم از منبع عشق بریده شده ایم. ما می‌توانیم در مورد یافتن عشق عاشقانه احساس تنهایی، انزوا یا بدبین کنیم.

    اگر در اعماق وجود شما مشتاق شراکت عاشقانه در زندگی خود هستید، می‌توانید آن را پیدا کنید. اما مهم نیست که چه باشد، مهم است که به یاد داشته باشید که عشق به طرق مختلف ظاهر می شود و همیشه در اطراف شما وجود دارد.

    Irene Robinson

    ایرنه رابینسون یک مربی باتجربه روابط با بیش از 10 سال تجربه است. اشتیاق او برای کمک به مردم در مسیریابی در پیچیدگی های روابط، او را به دنبال حرفه ای در زمینه مشاوره سوق داد، جایی که او به زودی استعداد خود را برای مشاوره عملی و در دسترس رابطه کشف کرد. آیرین معتقد است که روابط سنگ بنای یک زندگی رضایت بخش است و تلاش می کند تا مشتریانش را با ابزارهایی که برای غلبه بر چالش ها و رسیدن به شادی پایدار نیاز دارند، توانمند کند. وبلاگ او انعکاسی از تخصص و بینش او است و به افراد و زوج های بی شماری کمک کرده تا راه خود را در زمان های سخت پیدا کنند. هنگامی که او مربیگری یا نویسندگی نمی کند، می توان ایرنه را در حال لذت بردن از فضای باز با خانواده و دوستانش یافت.