فهرست مطالب
اضطراب رابطه ترس از بودن با شخص اشتباه است.
این نوع اضطراب ممکن است با این که آیا واقعاً عاشق هستید یا نه، مخلوط شود.
"برای واقعی بودن خیلی خوب است".این نوعی از اضطراب است که من در اینجا در مورد آن صحبت می کنم. چیزهایی که هستند، خوب، به سادگی بیش از حد خوب برای واقعی بودن است.
اما فقط به این دلیل که فکر میکنید چیزها خیلی خوب هستند و نمیدانید که آیا این رابطه دوام خواهد آورد یا خیر، به این معنی نیست که عاشق نیستید.
این فقط به این معنی است که شما در یک فضای مضطرب هستید و بدترین ها را پیشی گرفته اید.
فقط به این دلیل که منتظر اشتباهی هستید، لزوماً به این معنی نیست که شما آن را می خواهید. اشتباه رفتن
درباره آن با عبارات مختلف فکر کنید: با فکر کردن به اینکه چه چیزی ممکن است اشتباه پیش بیاید، تقریباً از خود محافظت می کنید زیرا از نظر ذهنی خود را برای این امکان آماده می کنید.
اما اگر نمی خواهید برای اینکه این اتفاق بیفتد، باید تمرکز خود را از این چشم انداز دور کنید.
اگر ما به شکل تجلی فکر می کنیم، می توانید انتظار داشته باشید که این موقعیت را با تمرکز روی آن جذب کنید و انرژی خود را در آن بریزید.
سعی کنید و اجازه ندهید که ذهن شما به این مکان در یک مکان جذب شوداحساس کنید در رابطه درستی نیستید
در تجربهام، این سوال را مطرح کردهام که آیا با شریک مناسبی هستم یا خیر، زیرا گاهی اوقات به معنای واقعی کلمه فکر میکنم که آیا او مرا دوست دارد یا نه.
او این احساس را در من ایجاد کرده است.
راست خواهم بود: احساس کردم او از ایده من خوشش می آید نه در واقع من.
من واقعی به نظر می رسد زیر پوست او قرار می گیرد و من احساس می کنم او هرگز زمانی برای شنیدن من ندارد. انگار می خواهد با کسی باشد که به روشی خاص ارتباط برقرار می کند. به عنوان مثال، زمانی که من آنطور که میخواهم پاسخ نمیدهم، از من عصبانی میشود.
دانستن این موضوع که او گاهی اوقات من را آزاردهنده میبیند، دروغ نخواهم گفت، باعث شده است که احساس اضطراب زیادی کنم. رابطه. با این حال، ما عشق عمیقی به یکدیگر داریم که من از آن آگاهم.
8) ممکن است از عشق بیفتید اگر به شما بسته باشد
هیچ چیز بیشتر از یک گفتگوی باز بین دو نفر صمیمیت ایجاد نمی کند.
این شامل به اشتراک گذاشتن عمیقترین افکارتان در مورد احساستان، نحوه فکر کردنتان در مورد دنیا و سؤالاتی است که دارید - مانند اینکه در زندگی تغییر کنید، تصمیم خوبی است یا نه و چگونه یک چالش را هدایت کنید
شریکتان باید به شما این احساس را بدهد که میتوانید با او صحبت کنید.
آنها باید کاری کنند که شما احساس شنیده شدن و حمایت کنید. این بدان معناست که هرگز چشمانشان را نچرخانند، هرگز به شما «به اندازه کافی» نگویند و شما را کوتاه نکنند، و در عوض تمام فضای دنیا را برای شما نگه دارند.شما.
از طرف دیگر، اگر شریک زندگی شما باعث شده است که احساس کنید کمتر از شنیدن یا حمایت شما احساس می کنید، ممکن است به این معنی باشد که دیگر با او صحبت نمی کنید. به شما گفت که بیش از حد صحبت می کنید و آنها نمی خواهند افکار شما را بشنوند، در این صورت ممکن است شما را به طور کامل خاموش کنید.
این نشانه خوبی برای یک رابطه نیست.
ممکن است به این معنا باشد که به جای آن شروع به باز شدن با دیگران کنید. اگر متوجه شدید که این اتفاق می افتد و از اشتراک گذاری با شریک زندگی خود صرف نظر می کنید، می تواند نشان دهنده این باشد که رابطه شما در مسیر درستی پیش نمی رود.
به احساس خود توجه کنید زیرا می تواند نشانه ای باشد. که عشق دیگر وجود ندارد.
آیا یک مربی روابط هم می تواند به شما کمک کند؟
اگر توصیه خاصی در مورد وضعیت خود می خواهید، صحبت با یک مربی رابطه می تواند بسیار مفید باشد.
من این را از تجربه شخصی میدانم…
چند ماه پیش، زمانی که در رابطهام دچار مشکل شدم، با قهرمان رابطه تماس گرفتم. پس از مدتها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطهام و چگونگی برگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.
اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیدهاید، این یک موضوع است. سایتی که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده به افراد کمک می کنند تا در موقعیت های عاشقانه پیچیده و دشوار بگذرانند.
فقط در چند دقیقه می توانید با یک مربی رابطه معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیه های مناسب برای خود دریافت کنید.وضعیت.
من از اینکه مربی من چقدر مهربان، همدل و واقعاً کمک کننده بود، شگفت زده شدم.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی مناسب شما مطابقت داشته باشد.
حالت مضطربدر عوض، روی همه چیزهایی که در رابطه و شریک زندگی خود دوست دارید تمرکز کنید.
2) اگر عاشق نباشید، در مورد دیگران خیال پردازی خواهید کرد
از سوی دیگر، اگر شروع به خیال پردازی در مورد دیگران کنید، می تواند نشانه ای باشد که شما دیگر عاشق شریک زندگی خود نیستید.
وقتی دو نفر واقعاً عاشق هستند، آن شخص همه چیز را مصرف می کند. افکار آنها.
طبق تجربه من، روزهای اولیه با دوست پسرم پر از فکر کردن به این بود که کی قرار است او را ببینم و چقدر دوستش داشتم.
حتی یک یادداشت دارم. من بعد از چند ماه از آشنایی با او برای خودم نوشتم، که شامل افکار من در مورد اینکه چقدر او را زیبا میدانستم و نگرش او را نسبت به زندگی دوست داشتم.
من فکر میکردم او بهترین چیز در کل جهان است.
هیچ "اما" وجود ندارد، زیرا هنوز فکر میکنم او فوقالعاده است و در مورد افراد دیگر رویاپردازی نمیکنم.
با این حال، من می دانم که شدت آن کاهش یافته است.
اکنون، اگر من در مورد افراد دیگر رویاپردازی میکردم، دلیلی برای نگرانی و نشانهای بود که از نظر ذهنی دیگر در رابطه نیستم.
بنابراین، از خود بپرسید: آیا این اشتیاق کمی فروکش کرده است (که در روابط موج می زند) یا ذهن شما به سمت افکار مربوط به بودن با شخص دیگری سرگردان شده است؟
اگر این مورد دومی است؟ پس این احتمال وجود دارد که دیگر عاشق شریک زندگی خود نباشید و ممکن است زمان آن رسیده باشد که یک گفتگوی صادقانه در مورد نحوه انجام آن داشته باشید.شما احساس می کنید.
3) ممکن است رابطه را خراب کنید زیرا مضطرب هستید
اضطراب در مورد رابطه می تواند منجر به خرابکاری شما در آنچه شما دو نفر هستید شود.
دلایل متعددی وجود دارد که ممکن است رفتار خرابکارانه ای انجام دهید، مانند شروع مشاجره و متهم کردن آنها به کارهایی که انجام نداده اند.
دلیل انجام این کار چیست؟
همچنین ببینید: 18 دلیل برای بازگشت مردان هفته ها یا ماه ها بعدممکن است احساس کنید که این رابطه محکوم به شکست است و بهتر است قبل از اینکه شریک زندگی تان این کار را انجام دهد به آن پایان دهید.
از طرف دیگر، ممکن است احساس کنید که شریک زندگی شما را از انجام کارهایی که می خواهید انجام دهید، باز می دارد و می خواهید خود را آزاد کنید.
اعتراف می کنم که احساس می کنم احساس می کنم من سعی کردم رابطه فعلی ام را خراب کنم. این از ترس این است که شریک زندگیم مرا عقب نگه دارد.
می بینید، من عاشق سفر و پیاده روی ماه ها در یک زمان هستم، اما این برای او کارساز نیست. او باید در یک مکان ثابت برای کار باشد و دوست دختری را که دائماً در جاده باشد نمیخواهد. این به این معنی است که من یا رویا را رها می کنم و با او می مانم، به سازش می رسیم که او در جاده با من ملاقات می کند یا فقط کار راه دور را انجام می دهیم.
او قبلاً گفته است که نمیخواهد مسافت طولانی را برود، بنابراین یا اصلاً نمیروم یا به احتمال زیاد برنامههای سفرم را تطبیق میدهم.
ترس از اینکه او مرا از انجام این کار بازدارد. آزاد بودن و کاوش در جهان باعث خرابکاری من می شودرابطه.
من مضطرب هستم که او مرا عقب نگه دارد و به من اجازه ندهد، خوب، من باشم.
اکنون، دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است در حال خرابکاری باشید رابطه و لزوماً به این معنی نیست که شما عاشق نیستید.
من هنوز معتقدم که عاشق هستم. من فقط در مورد موقعیت و پیامدهای آن برای من مضطرب هستم.
رفتار خرابکارانه نوعی مضطرب بودن است، و این نشانه ای است برای اینکه به خودتان نگاه کنید و چرا این کار را انجام می دهید.
شما می توانید از طریق درون نگری چیزهای زیادی درباره خود بیاموزید.
من متوجه شدم که صحبت کردن با یک مربی حرفه ای روابط به من کمک کرد تا اقداماتم را در رابطه روشن کنم.
Relationship Hero سایتی است که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده افراد را از طریق مسائل مربوط به روابط عاشقانه خود راهنمایی می کنند - از جمله نشان دادن رفتارهای خرابکارانه.
صحبت کردن با یک مربی به من کمک کرد تا متوجه این حقیقت شوم که از ترس خرابکاری میکنم و این به دلیل عاشق نبودن نیست.
آنها مرا تشویق کردند تا با شریکم گفتگوی باز و صریح داشته باشم، که منجر به تشریح احساساتم شد. توضیح داد که به فضایی نیاز دارم که فقط خودم باشم و سفر کنم، اما نمیخواستم رابطه را از دست بدهم.
مربی که با او صحبت کردم به من کمک کرد کلماتی را پیدا کنم تا توضیح دهم که باید ابتدا خودم را انتخاب کنم و رویاهایم را دنبال کنم تا بهترین نسخه خودم در رابطه باشم.
ناراحت بودن یک امر نیستچیز خوبی است.
همچنین ببینید: 21 نشانه آشکار که شما را در یک رابطه بدیهی می دانندآنها همچنین به من کمک کردند تا ببینم اگر قرار است باشیم، خواهیم بود. به عبارت دیگر، دوست پسرم نباید مرا عقب نگه دارد، اما در عوض باید من را رها کند و اعتماد کند که اگر آنچه داریم واقعی باشد، برمی گردم.
4) اگر آنها را در اولویت قرار ندهید. شما در حال از دست دادن عشق هستید
اگر می خواهید یک رابطه موفق و سالم داشته باشید، شریک زندگی شما باید در اولویت زندگی شما باشد.
آنها باید از چیزهای دیگر مانند سرگرمی ها و دیدن دوستان بالاتر باشند.
این رابطه برای موفقیت نیاز به کار دارد و این بدان معناست که آنها باید در اوج زندگی شما باشند.
البته شما اولویت اول شما هستید. مهم است که خودتان و نیازهایتان را در اولویت قرار دهید. اما آنها در رده دوم قرار دارند.
اگر میتوانید احساس کنید که آنها مانند گذشته در فهرست بالا نیستند، و ترجیح میدهید با افراد دیگر وقت بگذرانید یا کارهای دیگری انجام دهید، باید وضعیت خود را از نزدیک بررسی کنید.
از خود بپرسید:
- چقدر اینگونه بوده است؟
- چرا این کار را انجام می دهم؟
- آیا می خواهم ادامه یابد اینگونه هستید؟
این سوالات به شما کمک می کند وضعیت خود را روشن کنید و می توانید شروع به تشخیص اینکه آیا واقعاً عاشق شریک زندگی خود هستید یا نه.
شاید شما متوجه می شوید که این فقط یک چیز اخیر است و می خواهید زمان با کیفیت بیشتری را با شریک زندگی خود بگذرانید.
اگر احساس می کنید واقعاً عاشق هستید و چیزهایی می خواهیدبرای تغییر بین شما، برای هم زمان بگذارید.
یک شب ملاقات را برنامه ریزی کنید و از آن به عنوان فرصتی برای صحبت صادقانه و آشکار در مورد مسائل استفاده کنید. به یاد داشته باشید، آسیب پذیر بودن سنگ بنای نزدیکی در یک رابطه است.
5) ممکن است به دلیل مضطرب بودن، حرف های همسرتان را بیش از حد تجزیه و تحلیل کنید
تجزیه و تحلیل آنچه که کسی به شما می گوید اینطور نیست. ذاتاً چیز بدی است، و اگر کسی به شما توهین کرده باشد، صدا زدن آنها هم نیست.
داستان های مرتبط از Hackspirit:
اما تجزیه و تحلیل بیش از حد تا حدی خواندن هر چیز کوچک چیز این است.
به عنوان مثال، ممکن است روی یک نظر غیرفعال تمرکز کنید و در تلاش برای درک مقاصد شریک زندگی خود، آن را تکرار کنید.
اگر متوجه شدید که این کار را در رابطه خود انجام می دهید. ، ممکن است اضطراب رابطه داشته باشید.
این برای من بسیار صادق است.
اخیراً، دوست پسرم در مورد سرگرمیهای جدیدم و این حقیقت که من با چیزهای مختلف سر و کار دارم نظری داد. برای سرگرمی.
به این، او گفت: "کدام یکی قرار است بچسبد؟" و او آن را به شکل شوخی نگفت، بلکه به گونهای گفت: شما به همه چیز نگاه نمیکنید.
من از اطلاع دادن به او دریغ نکردم که نظر من را ناراحت کننده دیدم.
علاوه بر این، من را به مارپیچ در تلاش برای درک آنچه در زیر نظر است فرستادو چرا احساس نیاز به گفتن داشت.
احساس میکردم که بدون هیچ دلیلی به من حمله کرده است. انگار در این فکر مانده بودم: من چه کار کرده ام که شما اینطور فکر کنید؟
پرسیدم و او توضیح داد که بلاتکلیفی من در مورد یک تصمیم بزرگ زندگی کاشته شده است. دانه ای که مثل باد نظرم عوض می شود و به حرف هایی که می زنم نمی چسبم. به طور طبیعی، او بابت اظهار نظر عذرخواهی کرد، اما هنوز هم این نظر من را آزار می دهد.
این باعث شد فکر کنم که آیا او با من مشکلات عمیقی دارد و در نهایت آیا ما با هم سازگار هستیم یا خیر.
> اکنون می توانم ببینم که تحلیل بیش از حد از یک مکان مضطرب می آید.
من در این فکر نبودم که آیا ما بین خودمان عشقی داریم یا نه، اما در عوض به این فکر کردم که آیا او احساسات منفی نسبت به من دارد یا خیر - که ذاتاً مضطرب است!
6 ) اگر عاشق نباشید ممکن است شریک زندگی شما به شما آسیب بزند
اکنون، این نشانگر بزرگی است که نشان می دهد ممکن است از عشق شریک زندگی خود بیفتید.
به این ترتیب، روابط جزر و مد و ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که شما واقعاً جذب شریک زندگی خود و دیگران شوید که ترجیح می دهید کمی فضا داشته باشید.
این طبیعی است.
با این حال، چیزی که طبیعی نیست، احساس دائمی "ناراحتی" نسبت به همسرتان است.
منظورم از این حرف، این است که نمیخواهم دستها را بگیری، در آغوش بگیری یا چه رسد به اینکه شریک زندگیت را ببوسی. اگر در حال از دست دادن عشق خود هستیدشریک شما حتی ممکن است توسط آنها دفع شود!
این واضح است که نشانه بزرگی از اشتباه است.
اگر احساس می کنید همه چیز در رابطه شما هماهنگ نیست، باید با خود صادق باشید و در مورد احساس خود با شریک زندگی خود صحبت کنید.
اجازه ندهید این افکار وجود داشته باشد. تبخیر شده و به صورت تهاجمات خرد نسبت به آنها ظاهر می شود.
در عوض، آنها را در درون خود مورد خطاب قرار دهید. قبل از اینکه با شریک زندگی خود صحبت کنید، احساس خود را روشن کنید.
برای مثال، به آخرین باری که شما دو نفر روی مبل راحتی داشتید و اینکه چه احساسی در شما ایجاد کرد، فکر کنید.
- خوشحال و راضی هستید؟
- مثل اینکه همه چیز عالی است؟
- بی حوصله هستید؟
- میخواهید جای دیگری باشید؟
اکنون، به آخرین باری که آنها شما را بوسیدند و این که چه احساسی در شما ایجاد کرد، فکر کنید.
- آیا پروانه داشتید؟
- آیا احساس بی تفاوتی کردید؟
این به شما کمک میکند بسنجید که اوضاع با شما کجاست.
من از یک مثال شخصی استفاده میکنم:
در اواخر آخرین رابطه ام، به یاد می آورم که دوست پسرم را بوسیدم و می خواستم او مرا بخواهد. او به جای اینکه در لحظه باشد، در مورد اینکه چقدر از صدای بوسیدن من متنفر است، اظهار نظر کرد. پرچم قرمز!
این در واقع یکی از لحظاتی بود که نشان داد این رابطه کاملاً محکوم به فناست.
بنابراین، این برای شما چه معنایی دارد؟ احساس می کنید و صادق باشید.
اگر در اعماق وجودتان احساس می کنید که هنوز هم می خواهید بسازیدپس همه چیز با دوست پسر شما کار می کند، همانطور که قبلاً اشاره کردم، ارزش دارد با یک مربی روابط صحبت کنید.
یک متخصص در رابطه با قهرمان رابطه پیدا کنید که طنین انداز شود و درباره افکار خود با آنها گفتگو کنید. مانند آنها با من، آنها میتوانند شما را از طریق احساساتتان راهنمایی کنند و شما را با آنچه میخواهید به همسرتان بگویید مجهز کنند.
آنها فضای امنی را برای شما فراهم میکنند تا آشکارا صحبت کنید و شما میتوانید احساس بهتری نسبت به آن داشته باشید!
میتوانید به این فکر کنید که آیا میخواهید تلاش کنید تا کارها را با شریک زندگیتان انجام دهید، یا اینکه برای شما دو نفر بهتر است راههای جداگانهای را انتخاب کنید.
7) اضطراب رابطه می تواند شما را وادار کند که احساسات شریک خود را زیر سوال ببرید
این می تواند چیزی باشد که گفته شده است یا عملی که باعث شده شما شروع به تعجب کنید که آیا شریک زندگی شما همه چیز را درگیر کرده است - همانطور که آنها گفته اند.
شاید فکر می کنید که آنها را دیده اید که شخص دیگری را چک می کنند یا شاید آنها بدون هیچ دلیلی با شما رفته اند. آنها حتی میتوانستند نظری بدهند که در سطحی به شخصیت شما حمله کند.
هر چه که باشد، حرفها و اعمال شریک زندگیتان میتواند باعث ایجاد اضطراب در شما شود.
این بهویژه اگر این کار را نکنید صادق است. احساسات خود را بیان کنید و آنها هیچ کدام عاقل تر نیستند.
اگر نسبت به احساسات شریک زندگی خود نسبت به شما احساس ناامنی کنید، این به این معنا نیست که شما دو نفر عاشق نیستید، بلکه به این معنا نیست که شما دو نفر عاشق نیستید. حالت اضطراب.
بیش از حد اضطراب می تواند باعث شود