آن چیزی است که هست: واقعاً به چه معناست

Irene Robinson 30-09-2023
Irene Robinson

اخیراً، ما یک مرگ در خانواده داشتیم. در حالی که در بخش کوچک آی سی یو شلوغ بودیم و سعی می کردیم آن را کنار هم نگه داریم، مادربزرگ زیبایمان رو به من کرد و گفت: «زندگی همین است. این همان چیزی است که هست."

در ابتدا نتوانستم این را پردازش کنم. اما بعدها، با فروکش کردن اولین امواج غم و اندوه، فکر کردم، بله، زندگی همین است. و i t همان چیزی است که هست.

این جمله سختی بود که بپذیریم از کسی که نمی‌خواهیم او را رها کنیم. اما او می‌دانست که این چیزی است که ما باید بشنویم.

انگار داشت آخرین هدیه را به ما تقدیم می‌کرد - هدیه‌ای از آرامش. چیزی که ما را از شکستن مانند تکه‌های شیشه در کف بیمارستان باز داشت.

"همین است." هر مکالمه ما از آن زمان یا شاید الان تازه متوجه آن شده ام.

شاید اغلب در لحظاتی گفته می شود که بیشتر از همه به یک بررسی واقعیت نیاز داریم. حداقل در موقعیت من، متوجه شدم که چقدر ما باید به این باور بچسبیم که فقط برخی چیزها در زندگی وجود دارند که ما نمی‌توانیم آنها را کنترل کنیم.

با این حال "همین است که هست" عبارتی با همدلی نیست. در واقع، هنگام مواجهه با آشفتگی عاطفی، بسیاری از ما آن را نادیده انگاشته و خشن می دانیم. دیگران آن را یک عبارت بیهوده می نامند، چیزی که شما در شکست می گویید. در مکالمه، این فقط یک پرکننده برای تکرار آنچه قبلاً گفته شده است.

با این حال، وقتی در زمینه مناسب گفته شود، واضح و ضروری است.باعث می شود شکست را نادیده بگیرید

چند بار بعد از یک شکست بزرگ گفتید "همین است"؟

اشکالی ندارد که بخواهید درد خود را کاهش دهید. پس از شکست یا رد شدن درست است، همین است که هست، انجام شده است. اما فراموش نکنید که شکست یک یا دو چیز ارزشمند را به ما می‌آموزد.

وقتی شکست را نادیده می‌گیریم، خود را از ارزیابی خود دور می‌کنیم. ما به چالش ها بسته می شویم. و اگر بیشتر و بیشتر این کار را انجام دهید، به این فکر می کنید که باید از شکست به هر قیمتی اجتناب کرد.

اما حقیقت این است که شکست بخشی اجتناب ناپذیر از یادگیری است. و اگر آن را نادیده بگیرید، یادگیری را متوقف می کنید.

3. شما خلاقیت خود را از دست می دهید

شاید بدترین زیرمتن آن چیزی است که هست، این است "هیچ کاری نمی توانم در مورد آن انجام دهم."

و چه کاری انجام می دهد؟

این شما را از ارائه راه های خلاقانه برای رفع مشکل باز می دارد. حتی شما را از تلاش کردن برای دور زدن آن باز می دارد.

در درازمدت، این یک چیز وحشتناک است.

هر چه بیشتر بگویید «این همان چیزی است که این است” در برابر هر ناملایماتی که برای شما پیش می آید، بیشتر از خلاقیت دست می کشید. و خلاقیت چیزی است که شما پرورش می دهید. هرچه کمتر از آن استفاده کنید، ضعیف تر می شود.

در پایان، متوجه خواهید شد که به آنچه دارید رضایت می دهید و برای آنچه می خواهید مبارزه نمی کنید.

4. شما بی اهمیت هستید

همه ما این کار را انجام داده ایم. ما شنیده ایم که دوستان یا عزیزانمان تجربیات منفی خود را به اشتراک می گذارند و شنیده ایمبه طور غیرمنتظره ای در انواع مختلف گفت: «همین چیزی است که هست».

شاید فکر کنید که تسلی دهنده است. حتی ممکن است فکر کنید که آن ها را شاد می کند.

اما اینطور نیست. در عوض کاری که انجام می دهد این است که احساسات آنها را نادرست و حتی غیرمنطقی تلقی می کند. ممکن است منظورتان این نباشد، اما پیامی را ارائه می دهید که فاقد همدلی است.

درباره آن فکر کنید. وقتی چیزی دردناک را تجربه می‌کنید، آخرین چیزی که می‌خواهید بشنوید این است که کسی به شما می‌گوید که همه چیز همانطور که قرار بود اتفاق بیفتد رخ داده است. و چه کسی دوست دارد آن را بشنود؟

Takeaway

"این همان چیزی است که هست" فقط یک عبارت است، اما می تواند به معنای میلیون ها چیز مختلف باشد. گاهی اوقات اجتناب ناپذیری که عشق است را به تصویر می کشد. گاهی اوقات ما را از کشف احتمالات باز می دارد.

کلمات قدرت دارند. اما آنها فقط زمانی قدرت دارند که به آنها معنا بدهید.

همچنین ببینید: "او می گوید که برای یک رابطه آماده نیست اما من را دوست دارد" - 8 نکته اگر این شما هستید

از "همین است" به عنوان یادآوری آرامش بخش استفاده کنید که چیزهایی خارج از کنترل ما هستند. زمانی که هیچ کاری نمی توانید انجام دهید به خودتان بگویید. از آن به عنوان یادآوری استفاده کنید که گاهی اوقات هیچ شرمی در تسلیم سالم وجود ندارد.

اما هرگز از آن به عنوان بهانه ای برای عمل نکردن، تسلیم نشدن یا پذیرش شرایط نامطلوب استفاده نکنید.

همانطور که قبلاً گفتم، واقعیت را بپذیرید، اما هرگز از کشف احتمالات دست نکشید.

یادآوری کنید که همه چیز به سادگی همانگونه است که هستند و دیگر هیچ.

بله، گاهی اوقات کامل و کاملاً مزخرف است. اما گاهی اوقات نیز دقیقاً همان چیزی است که باید بشنویم. بیایید عمیق‌تر یکی از محبوب‌ترین عبارات زندگی - خوب و زشت - را که دائماً ماهیت تغییر ناپذیر زندگی را به ما یادآوری می‌کند، بررسی کنیم.

تاریخ

در اینجا یک نکته کوچک جالب وجود دارد:

عبارت «همین چیزی است که هست» در واقع به عنوان کلیشه شماره 1 USA Today در سال 2004 انتخاب شد.

این عبارت به قدری در مکالمه پراکنده شده است که «نماینده بد» دریافت می کند. اکنون بیش از یک دهه است.

آزاردهنده است یا نه، این عبارت واقعاً از کجا آمده است؟

منشأ دقیق آن ناشناخته است، اما حداقل در ابتدا، "این همان چیزی است که هست" برای بیان سختی یا ضرر و نشان دادن این که زمان پذیرش و حرکت از آن فرا رسیده است استفاده می‌شد.

«این همان چیزی است که هست» برای اولین بار در مقاله‌ای در روزنامه نبراسکا در سال 1949 مشاهده شد که دشواری زندگی پیشگام را توصیف می‌کرد. .

نویسنده J. E. Lawrence نوشت:

«سرزمین جدید خشن و نیرومند و محکم است. . . . این همان چیزی است که هست، بدون عذرخواهی.»

امروز، این عبارت به طرق مختلف تکامل یافته است. این زبان به بخشی از زبان پیچیده انسانی تبدیل شده است که به نظر می رسد همه ما همزمان می فهمیم و با آن گیج می شویم. 7>

مطمئناً خطرات زیادی برای باور به این که زندگی «همان چیزی است که هست» وجود دارد، که ما به آن خواهیم پرداختبعدا بحث کنید اما مواردی نیز وجود دارد که پذیرش واقعیت برای ما بهترین چیز است. در اینجا 4 دلیل زیبا برای این باور وجود دارد که آن چیزی است که هست:

1. زمانی که "پذیرش واقعیت" سالم ترین گزینه است.

مواقعی وجود دارد که همه ما آرزو می کنیم چیزی "بیشتر از آنچه هست" باشد.

ما می خواهیم کسی همان چیزی باشد که از او انتظار داریم. بودن. ما می‌خواهیم شرایطی به دلخواه ما پیش برود. یا می‌خواهیم آن‌طور که می‌خواهیم دوست داشته باشیم و با ما رفتار شود.

اما گاهی اوقات، شما نمی‌توانید مجبورش کنید. شما نمی‌توانید به زور اتفاقات را به این شکل یا آن‌گونه بیاورید.

گاهی اوقات، فقط باید با واقعیت روبرو شوید. شما به دیوار برخورد می کنید و هیچ کاری نمی توانید انجام دهید جز اینکه بپذیرید همین است که هست.

روانشناسان این را " پذیرش رادیکال" می نامند.

به گفته نویسنده و روانشناس رفتاری دکتر کارین هال:

«پذیرش رادیکال یعنی پذیرفتن زندگی بر اساس شرایط زندگی و مقاومت نکردن در برابر چیزی که نمی‌توانید یا تصمیم به تغییر آن ندارید. پذیرش رادیکال در مورد بله گفتن به زندگی است، همانطور که هست. "

با این باور که "همین چیزی است که هست" می تواند شما را از هدر دادن انرژی برای فشار دادن یا شکل دادن به چیزی که برای شما اتفاق می افتد باز دارد. راه.

دکتر هال اضافه می کند:

«پذیرش واقعیت زمانی که زندگی دردناک است دشوار است. هیچ کس نمی خواهد درد، ناامیدی، غم و اندوه یا از دست دادن را تجربه کند. اما این تجربیات بخشی از زندگی است. وقتی سعی می کنید از آن احساسات اجتناب کنید یا در برابر آن مقاومت کنید، رنج را به درد خود اضافه می کنید. شماممکن است با افکار خود احساسات را بزرگتر کند یا با تلاش برای جلوگیری از احساسات دردناک، بدبختی بیشتری ایجاد کند. شما می توانید با تمرین پذیرش رنج را متوقف کنید.»

2. وقتی نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید

«همین است که هست» می‌تواند در موقعیت‌هایی که قابل تغییر نیستند نیز اعمال شود.

به این معنی است که ایده‌آل نیست، اما باید آن را انجام دهید. بهترین آن

بارها در زندگی ام این عبارت را به خودم گفته ام. وقتی یک رابطه سمی به پایان رسید. وقتی از شغلی که می خواستم رد شدم. این را زمانی گفتم که با کلیشه شدن احساس بی عدالتی کردم. وقتی مردم تصور اشتباهی از من داشتند.

گفتن "همین چیزی است که هست" به من کمک کرد تا از چیزی که نمی توانم تغییر دهم ادامه دهم. من نمی توانم نظر دیگران را نسبت به خودم تغییر دهم. من نمی توانم نحوه ماندنم در یک رابطه بد را برای مدت طولانی تغییر دهم. و من نمی توانستم دیدگاه جهان را به من تغییر دهم. اما من می‌توانم آن را رها کنم.

همچنین ببینید: "من شخصیت خود را دوست ندارم" - 12 نکته برای تغییر شخصیت خود برای بهتر شدن

مری دارلینگ مونترو، نویسنده و روان‌درمانگر، می‌گوید:

«گذر از این وضعیت مستلزم یک تغییر شناختی یا تغییر نحوه درک و واکنش ما به موقعیت است. انجام این تغییر مستلزم تعیین این است که چه چیزی را می‌توانیم و چه چیزی را نمی‌توانیم کنترل کنیم، سپس آن چیزهایی را که نمی‌توانیم کنترل کنیم را بپذیریم و رها کنیم تا انرژی خود را دوباره روی آنچه می‌توانیم متمرکز کنیم.

پذیرش این موضوع است” اولین گام حیاتی برای ادامه دادن و پس گرفتن بخشی از کنترل است – تمرکز بر نحوه واکنش و آنچهشما می توانید تغییر دهید.

3. هنگام مواجهه با فقدان عمیق

از دست دادن بخشی از زندگی است. همه ما می دانیم که این یک امر اجتناب ناپذیر است. هیچ چیز دائمی نیست.

و با این حال همه ما هنوز در مواجهه با از دست دادن تلاش می کنیم. غم و اندوه ما را می بلعد، تا جایی که گذراندن آن به 5 مرحله بی رحمانه نیاز دارد.

اگر با 5 مرحله غم و اندوه آشنا هستید - انکار، عصبانیت، چانه زنی، افسردگی و پذیرش می دانید که همه ما به نوعی آرامش در مورد از دست دادن خود به دست می آوریم.

حقیقت این است که پذیرش همیشه یک مرحله خوشحال کننده و نشاط آور نیست وقتی که شما در حال غلبه بر چیزی اما شما به نوعی به «تسلیم شدن» می‌رسید.

«همین است که هست»، عبارتی است که کاملاً این احساس را نشان می‌دهد. این به این معنی است که " آن چیزی نیست که من می خواستم، اما باید بپذیرم که برای من مناسب نیست." به نقطه پذیرش برسد. من شخصاً می‌دانم که چقدر راحت است که به خودم یادآوری کنم چیزهایی وجود دارند که دقیقاً همان‌طور که هستند و هیچ معامله‌ای هرگز آنها را به آنچه ما می‌خواهیم تبدیل نمی‌کند.

4. وقتی به اندازه کافی انجام داده اید

همیشه یک نقطه در زندگی شما وجود دارد که باید بگویید "دیگر بس است." این همان چیزی است که هست، و شما آنچه را که احتمالاً می توانستید انجام داده اید.

بله، هیچ ایرادی ندارد که انرژی خود را روی چیزی که دوست داریم و به آن اعتقاد داریم بریزیم. اما چه زمانی مرز بین پذیرش را ترسیم کنیم.کلیت یک موقعیت، و اصرار برای بیشتر شدن آن؟ در چه مرحله ای می توانید از "من می توانم بیشتر انجام دهم" به "این همان چیزی است که هست" برسید؟

من معتقدم تفاوت بسیار آشکاری بین تسلیم شدن و درک این موضوع وجود دارد که هیچ کاری نمی توانید انجام دهید.

بیشتر مردم بر این باورند که تاب‌آوری به معنای عبور از هر سختی است. اما به گفته آنا رولی، روانشناس و نویسنده، این تنها بخشی از تاب آوری است.

تاب آوری همچنین مستلزم داشتن توانایی "بازگشت" از موقعیت های سخت است.

رولی توضیح می دهد:

داستان‌های مرتبط از Hackspirit:

«تاب‌آوری به معنای آسیب‌ناپذیر بودن نیست: بلکه انسان بودن است. در مورد شکست؛ a در مورد گاهی اوقات نیاز به جدا شدن . به عنوان مثال، شما با کشیدن یک شب تمام شب خسته شده اید یا از نظر عاطفی از یک برخورد دشوار کبود شده اید و نیاز به بهبودی و رفع فشار دارید. افراد تاب‌آور می‌توانند سریع‌تر از حد معمول به عقب برگردند و دوباره درگیر شوند. "این همان چیزی است که هست" یادآور زیبایی است که چیزهای غیرقابل حرکتی در زندگی وجود دارد، و به نوعی، وقتی که ما خیلی خسته شده ایم، می تواند یک چیز آرامش بخش باشد.

3 مورد زمانی که "این همان چیزی است که می شود." is” مضر است

اکنون که در مورد زیبایی عبارت “این همان چیزی است که هست” صحبت کردیم، اجازه دهید در مورد جنبه زشت آن صحبت کنیم. در اینجا به 3 مورد اشاره می شود که گفتن این عبارت بیشتر ضرر دارد تا فایده:

1. به عنوان بهانهتسلیم شدن

اگر هر بار که می شنیدم مردم از عبارت "همین چیزی که هست" به عنوان بهانه ای برای تسلیم شدن استفاده می کنند، یک دلار داشتم، پولدار می شدم. تا به حال.

بله، مواجهه با یک واقعیت تزلزل ناپذیر ارزش دارد، اما گفتن این که "همین چیزی است که هست" هرگز نباید به پاسخ تنبلی برای یک مشکل تبدیل شود.

پیتر اکونومی، نویسنده پرفروش Managing for Dummies، توضیح می‌دهد:

«مشکل این است که در اینجاست. مسئولیت را کنار می گذارد، حل خلاقانه مشکل را متوقف می کند و شکست را می پذیرد. رهبري كه از اين عبارت استفاده مي‌كند رهبري است كه با چالشي روبه‌رو شده، در غلبه بر آن ناكام بوده و آن قسمت را به عنوان نيروي اجتناب‌ناپذير و اجتناب‌ناپذير شرايط توضيح داده است. این همان چیزی است که با "این نتیجه شد زیرا من نتوانستم __________ را انجام دهم" را جایگزین کنید و شما یک بحث کاملاً متفاوت خواهید داشت." بگویید، "تمام شد، همین که هست." این نباید بهانه ای برای انجام یک کار زشت باشد.

2. دلیلی برای تلاش نکردن

استفاده از "همین چیزی است که هست" به عنوان بهانه تنبلی برای ترک یک چیز است. اما استفاده از آن به عنوان دلیلی برای حتی تلاش نکردن - این خیلی بدتر است.

چیزهای زیادی در زندگی وجود دارد که ممکن است در ابتدا غیرممکن به نظر برسند - غلبه بر اعتیاد، ضربه روحی، ناتوانی. بسیار آسان است که بپذیرید این چیزها همینطور هستند.

اما اگر می خواهید زندگی خود را برای بهتر شدن تغییر دهید،به خصوص در زمان رکود، باید بیاموزید چگونه جواب نه را نپذیرید. گاهی اوقات تنها راه برای غلبه بر ناملایمات غیرممکن این است که خود را به چالش بکشید تا از آن سرپیچی کنید.

و علوم زیادی وجود دارد که این موضوع را تأیید می کند. مطالعات مختلف نشان می‌دهد که درگیر کردن مغز در کارهای شناختی که احساس مشکل می‌کنیم، بهترین راه برای تأثیرگذاری بر زندگی ما است.

من در مورد فواید جدا کردن، پذیرش آن صحبت کرده‌ام. چیزهایی هستند که به سادگی همین طور هستند. اما شما همچنین باید به اندازه کافی باهوش باشید تا ارزیابی کنید که آیا وضعیت هنوز می تواند بهتر باشد یا خیر. استفاده از "همین است که هست" به عنوان دلیلی برای حتی تلاش نکردن می تواند بدترین ظلمی باشد که می توانید در حق خود انجام دهید.

3. وقتی لازم نیست "آنچه هست" باشد.

من شخصاً این را بدترین دلیل برای این باور می‌کنم که این همان چیزی است که هست:

وقتی شما از آن به عنوان زیرمتنی برای «تسلیم شدن» به طور کامل در برابر یک موقعیت بد استفاده کنید، فقط به این دلیل که پذیرفته شده است و برای مدت طولانی چنین بوده است.

مثل این است که بگویید: «من تسلیم می شوم. من این را قبول دارم. و من از پذیرفتن هیچ مسئولیتی در قبال آن امتناع می ورزم."

این را همه جا می بینم: در افرادی که از ترک روابط بد خودداری می کنند، در شهروندانی که فساد را می پذیرند، در کارمندانی که بیش از حد کار می کنند و دستمزد کمتری دریافت می کنند و مشکلی ندارند با آن.

همه به این دلیل که "همین چیزی است که هست." ، واقعیت هایی وجود دارد که نمی توانید آنها را تغییر دهید، شرایط شما رامی تواند کنترل کند. اما شما می توانید واکنش خود را نسبت به آنها کنترل کنید.

می توانید یک رابطه بد را ترک کنید. شما موظف نیستید جایی که نمی خواهید باشید. شما می توانید برای خود بهتر مطالبه کنید. و شما مجبور نیستید با آن مشکلی نداشته باشید. فقط به این دلیل که همان چیزی است که هست.

وقتی انتخاب بین راکد ماندن از ترس و آسایش و انتخاب ناراحتی برای رشد است، همیشه رشد را انتخاب کنید.

خطرات از این باور که "همین است که هست."

اگر یک یا دو بار تسلیم این موقعیت ذهنی شده اید، نگران نباشید. به هر حال شما فقط یک انسان هستید – به راحتی عادت کرده اید و از رها کردن آن نمی ترسید. اما در آن رکود نمانید. با واقعیت روبرو شوید، اما به کاوش در احتمالات ادامه دهید.

در اینجا _ خطرات ناشی از باور به اینکه زندگی همان چیزی است که هست وجود دارد:

1. بی عملی را ایجاد می کند

"هزینه بی عملی به مراتب بیشتر از هزینه اشتباه است." – مایستر اکهارت

باور به این که همه چیز به همان شکلی است که هستند بسیار خطرناک است زیرا باعث می شود آنچه را که واقعاً می توانید انجام دهید نادیده بگیرید.

در حالی که درست است که چیزهایی وجود دارند که نمی توانید آنها را کنترل کنید. ، در بسیاری از موارد، در واقع نیازی نیست که فقط کنار بایستید و تماشاگر منفعل زندگی باشید.

تا حدی می توانید تصمیماتی را که می گیرید کنترل کنید. شما می توانید برنامه ها را تطبیق دهید و تغییر دهید. شما می توانید به جای ماندن بروید.

وقتی مدام می گویید "همین چیزی است که هست"، قربانی ناملایمات زندگی می شوید.

2.

Irene Robinson

ایرنه رابینسون یک مربی باتجربه روابط با بیش از 10 سال تجربه است. اشتیاق او برای کمک به مردم در مسیریابی در پیچیدگی های روابط، او را به دنبال حرفه ای در زمینه مشاوره سوق داد، جایی که او به زودی استعداد خود را برای مشاوره عملی و در دسترس رابطه کشف کرد. آیرین معتقد است که روابط سنگ بنای یک زندگی رضایت بخش است و تلاش می کند تا مشتریانش را با ابزارهایی که برای غلبه بر چالش ها و رسیدن به شادی پایدار نیاز دارند، توانمند کند. وبلاگ او انعکاسی از تخصص و بینش او است و به افراد و زوج های بی شماری کمک کرده تا راه خود را در زمان های سخت پیدا کنند. هنگامی که او مربیگری یا نویسندگی نمی کند، می توان ایرنه را در حال لذت بردن از فضای باز با خانواده و دوستانش یافت.