فهرست مطالب
آیا اغلب استرس دارید؟
آیا احساس می کنید چیزهای کوچک خیلی راحت به شما دست می دهند؟
خب، این راهنما برای شما عالی است.
در اینجا، شما یاد میگیرید که چگونه غافل نشوید.
درست است - این فرصتی است که ذهنیت خود را برای داشتن یک زندگی شادتر و رضایتبخشتر تجدید کنید.
با این حال، این را درک کنید:
لعنت نکردن بهانه ای نیست که شما یک خرخر بی خیال باشید. همچنین به معنای نادیده گرفتن کامل اتفاقات در سراسر جهان نیست.
زیرا اگر این چیزی است که شما می خواهید، این همان چیزی است که به دنبال آن هستید:
نیهیلیسم.
این همان چیزی است که می خواهید دید که همه چیز بی معنی است این اعتقاد به هیچ، این است که نابودی کامل قابل قبول است.
و یادگرفتن نحوه ی لعنت نکردن در این مورد نیست.
همچنین ببینید: 18 لحظه ای که یک مرد متوجه می شود یک زن خوب را از دست داده استمعنای واقعی لعنت نکردن این است که بدانی کجا باید بدی لعنتی.
با آن روبرو شوید:
شما عرضه نامحدودی از لعنتی ها ندارید.
لعنتی منبع کمیابی است که باید عاقلانه خرج کنید — و ما اینجا هستم تا به شما کمک کنم.
در اینجا 9 روش موثر برای جلوگیری از لعنتی وجود دارد:
1) در زمان حال بمانید
مشکل اینجاست:
شما زیاد فکر می کنید.
شما همیشه چیزی در ذهن خود دارید.
به گفته دکتر دنیس گرستن، دیپلمات آمریکایی هیئت روانپزشکی و مغز و اعصاب، هر فرد به طور متوسط حدود 15000 فکر در روز انجام می دهد که حداقل نیمی از آنها منفی هستند. و ما می دانیم که مابازگشت به چرخه خواستن دوباره آن بالا.
یک مثال افراطی که مشکلات این موضوع را برجسته می کند، یک معتاد به مواد مخدر است. آنها وقتی مواد مصرف می کنند خوشحال هستند، اما وقتی مواد مصرف نمی کنند بدبخت و عصبانی هستند. این چرخهای است که هیچکس نمیخواهد در آن گم شود.
خوشبختی واقعی فقط از درون میآید.
وقت آن است که قدرت را پس بگیریم و درک کنیم که شادی و آرامش درونی را در درون خود ایجاد میکنیم.
مرتبط: عمیقاً ناراضی بودم... سپس این یکی از آموزه های بودایی را کشف کردم
7) توجه کنید که چرا چیزهایی را انجام می دهید یا می گویید
هر وقت تصمیمی میگیرید، بدانید که مجموعهای از باورها در پشت آن تصمیم وجود دارد که ممکن است شما را عقب نگه دارد یا شما را به جلو سوق دهد.
اگر تصمیماتی میگیرید که شما را کوچک نگه میدارد، بپرسید وقتی این تصمیم را میگیرید ممکن است به او فکر کنید.
همه ما افرادی را در زندگیمان داریم که میخواهیم آنها را تحت تأثیر قرار دهیم یا از آنها تأییدیه بگیریم، اما مهم است که اجازه ندهیم تأثیر آنها بر ما تأثیر بگذارد. انتخابهای زندگی.
والدین نمونه خوبی از تأثیر غیرمستقیم آنها هستند، حتی بعد از اینکه ما بالغ شدیم.
آیا در شغلی هستید که از آن متنفر هستید زیرا مادرتان فکر میکند آیا حسابدار خوبی هستید؟
زمان آن رسیده است که از این محدودیت خارج شوید و تصمیم بگیرید که چه کاری می خواهید برای خود انجام دهید.
ما فقط یک بار زندگی را به دست می آوریم، بنابراین مهم است که سعی کنیم بزرگترین کار را انجام دهیم. تاثیر مثبتی که ما می توانیم داشته باشیم، هر چند ممکن استبه دنبال خودت بگرد.
8) به دنبال چیزی باش که ارزشش را داشته باشد
خوب، این چیزی است که:
مردم نمی توانند یاد بگیرند که چگونه نبخشند لعنتی اگر آنها هدف مشخصی در زندگی نداشته باشند.
به عبارت دیگر:
شما باید لعنتی خود را به چیزی اختصاص دهید تا به همه چیز اهمیت ندهید.
زیرا اجازه دهید با آن روبرو شویم:
اگر بر روی یک هدف اصلی تمرکز کرده باشید، هیچ چیز دیگری برای دادن نخواهید داشت.
به مشاجره های سیاسی روزانه اهمیتی نمی دهید.
شما در مورد چیزهایی که کارمندانتان در مورد آن شایعات می کنند، لعنتی نمی کنید.
پس به آنچه می خواهید برسید فکر کنید:
— آیا می خواهید اثرات تغییرات آب و هوایی را کاهش دهید؟
— آیا میخواهید به زبان اسپانیایی مسلط باشید؟
— آیا میخواهید ارتقا پیدا کنید؟ چیزی است که برای شما عزیز است.
چیزی که با هیچ چیز دیگری عوض نمی شود. زیرا اگر واقعاً برای آن ارزش قائل باشید، دیگر هدر نمی دهید.
در اینجا چند توصیه عالی از دالایی لاما در مورد کلید یافتن هدف خود در زندگی آورده شده است:
"بنابراین، اجازه دهید فکر کنیم چه چیزی واقعاً در زندگی ارزشمند است، چه چیزی به زندگی ما معنا می بخشد و اولویت های خود را بر اساس آن تعیین کنید. هدف زندگی ما باید مثبت باشد. ما با هدف ایجاد مشکل، آسیب رساندن به دیگران به دنیا نیامده ایم. برای اینکه زندگی ما با ارزش باشد، فکر میکنم باید ویژگیهای خوب انسانی را در خود پرورش دهیم - گرمی، مهربانی،رحم و شفقت - دلسوزی. سپس زندگی ما معنادار و آرامتر میشود—شادتر.»
(وبلاگنویسی و بازاریابی آنلاین به من هدف بزرگی در زندگی داده است. راهنمای نهایی من برای ابزار مورد علاقهام، ClickFunnels را بررسی کنید، و بدانید که چرا آن را دوست دارم. خیلی زیاد است).
یادگیری چگونه غافلگیر نشویم
کلید یک زندگی مسالمت آمیز و رضایت بخش این است که بدانیم کی و کجا باید لعنتی بفرستیم.
شما هستید قرار نیست برای همیشه زنده بمانید.
شما باید در مورد زمان محدود خود در دنیا هوشمند باشید.
پس تا می توانید از زندگی لذت ببرید.
اجازه ندهید ذهن خود با مسائل پیش پا افتاده ای که در طرح کلان چیزها اهمیتی ندارند غرق شوید.
به فکر دیگران اهمیت ندهید و شروع به تمرکز بر روی آنچه فکر می کنید.
این آسان نیست، و شما در حالی که سعی می کنید کار خود را جمع و جور کنید، بارها دچار اشتباه می شوید، اما ارزش تلاش را دارد.
وقتی متوجه شدید که نیازی به اهمیت دادن به نظر دیگران ندارید، آزاد خواهید شد. زندگی را همانطور که از ابتدا می خواستید زندگی کنید.
خلاصه کنید
— به خودتان فشار نیاورید که نمی توانید آنها را تغییر دهید. فقط روی چیزهایی تمرکز کنید که می توانید تغییر دهید.
— به گذشته و آینده فکر نکنید. به آنچه در لحظه حال کنترل دارید توجه کنید.
— بقیه نگران خودشان هستند. آنها زیاد در مورد شما فحاشی نمی کنند، بنابراین لازم نیست نگران باشید که آنها در مورد شما چه فکر می کنند.در تمام زمان ها. لعنتی خود را عاقلانه انتخاب کنید.
— نیهیلیست نباشید. معنای زندگی را پیدا کنید و لعنتی های خود را در آنجا وقف کنید.
می بینید، یادگیری نحوه ی لعنت نکردن به عزم و اراده بستگی دارد.
این در مورد عدم توجه به چیزهایی است که اهمیتی ندارند.
پس برای رویاهای بزرگ خود تلاش کنید.
از فحش دادن خودداری کنید.
زمان شما مهم است — آن را صرف چیزهایی کنید که ارزش وقت شما را دارند.
افکار به احساسات ما تبدیل می شوند و احساسات ما به فیزیولوژی تبدیل می شوند.»حالا ما نمی گوییم که شما باید فکر کردن را متوقف کنید، اما باید به خودتان استراحت دهید از تمام افکار استرس زا.
و چه چیزی بهتر از اینکه به لحظه حال بچسبید؟
به گفته بودایی استاد تیچ نات هان، صلح فقط در لحظه حال می تواند وجود داشته باشد:
«آرامش فقط در زمان حال وجود دارد. لحظه حال این مضحک است که بگوییم "صبر کن تا این کار را تمام کنم، آنگاه آزاد خواهم شد تا در آرامش زندگی کنم." این چیه"؟ دیپلم، شغل، خانه، پرداخت بدهی؟ اگر اینطور فکر کنید، هرگز صلح نخواهد آمد. همیشه یک "این" دیگر وجود دارد که به دنبال حال حاضر خواهد بود. اگر در این لحظه در آرامش زندگی نکنید، هرگز نخواهید توانست. اگر واقعاً می خواهید در آرامش باشید، باید همین الان در آرامش باشید. در غیر این صورت، فقط "امید صلح روزی" وجود دارد.
بنابراین برای اینکه ذهن خود را بر لحظه حال متمرکز نگه دارید، این نکات را در ذهن داشته باشید:
— در آنچه که وجود دارد غور نکنید در گذشته اتفاق افتاده است.
— روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعاً تحت کنترل شما هستند.
— به آنچه ممکن است در آینده دور اتفاق بیفتد یا نه فکر نکنید. 0>- فکر کردن همیشه به گذشته و آینده فقط باعث ناراحتی یا اضطراب شما می شود.
لعنتی شما باید برای حال بماند. این زمانی است که شما کنترل دارید.
حالا جایی است که تغییر رخ می دهد.
چراآیا باید در مورد چیزی که دیگر نمی توانید تغییر دهید یا در حال حاضر نمی توانید کاری در مورد آن انجام دهید لعنت بفرستید؟
دالایی لاما به بهترین نحو می گوید:
«اگر مشکلی وجود دارد قابل رفع است، اگر شرایط به گونه ای است که می توانید کاری در مورد آن انجام دهید، پس جای نگرانی نیست. اگر قابل رفع نباشد، هیچ کمکی برای نگرانی وجود ندارد. هیچ فایده ای در نگرانی وجود ندارد.»
به عبارت دیگر:
اجازه ندهید به جایی که برای سلامت روانی و عاطفی شما مفید نیست، سوق پیدا کنید.
2> 2) با ترس های خود روبرو شوید
آیا می دانید چه چیزی بدتر از شکست است؟
اصلاً برای انجام کاری تلاش نمی کنید.
اگر واقعاً میخواهید بدانید که چگونه نمیتوان یک لعنتی به خرج داد، ابتدا باید یک لعنتی بدهید.
معنی نیست؟
خب، اجازه دهید آن را با یک مثال توضیح دهیم.
>اگر نگران قرار گذاشتن با کسی بودید که واقعاً دوستش دارید چه میشوید
اصولاً، آنچه اتفاق میافتد این است که ترس شما از شکست یا خجالت در وهله اول شما را از انجام آن باز میدارد. و اگر هرگز تلاش نکنید، در یک مکان عصبی غیرضروری قرار می گیرید.
بنابراین اگر همیشه نگران هستید، به این معنی است که شما بیش از حد فحش می دهید.
شما دارید همه این سناریوها در ذهن شما بازی می کنند:
- "اگر آنها مرا دوست نداشته باشند و مرا رد کنند چه؟"
- "اگر خودم را خجالت بکشم چه می شود؟
- "اگر من آنقدر عصبی باشم که شبیه یک احمق به نظر بیایم چه می شود؟"
و تنها راهی که می خواهید آن سناریوها را در خود بازی نکنیدسر این است که اقدام کنید.
این تنها راه برای درک این است که آنقدرها هم که فکر می کنید ترسناک نیست.
و وقتی متوجه شدید که آنقدرها هم ترسناک نیست، وضعیت بهتری خواهید داشت. موقعیتی که به آن اهمیت نمی دهید.
درس کلیدی این است:
به قرارهای بیشتری بروید. مهارت هایتان را بهبود دهید. به این فکر کنید که آنقدرها هم که فکر می کنید بد نیست.
نکته آخر این است:
ابتدا یک لعنتی بکنید و سپس اقدام خواهید کرد. شما باید تلو تلو بخورید و از طریق تجربه یاد بگیرید.
شما نمی توانید تصور کنید که چگونه موفق می شوید یا شکست می خورید.
زیرا زمانی که به هر چیزی که هست عادت کردید در ابتدا می ترسیدید. از این، دیگر اینقدر در مورد آن لعنتی نخواهید کرد.
"کاری که از انجام دادنش می ترسید را انجام دهید و به انجام آن ادامه دهید... این سریع ترین و مطمئن ترین راهی است که تاکنون برای غلبه بر ترس کشف شده است." – دیل کارنگی
(اگر به دنبال اطلاعات بیشتر در مورد گام های خاصی هستید که می توانید برای غلبه بر ترس های خود بردارید، راهنمای ما را در مورد چگونگی شجاع بودن در اینجا بررسی کنید)
3 ) بدانید که شما در ناقص بودن تنها نیستید
می خواهید بدانید که چگونه بدتان نمی آید؟
می فهمید که شما خاص نیستید.
ما نمی گویم باید احساس کنید که فقط یک چرخ دنده در ماشین هستید. در عوض، این بدان معناست که تقریباً همه افراد دیگر نیز نگران چیزهای زیادی هستند.
به عنوان مثال، شما می خواهید برای یک شغل درخواست دهید.
شما به ساختمان اداری می روید و در میان ده ها برنامه دیگر بنشینید.
همه مراقب هستنددر مورد اینکه چگونه به نظر می رسند و چه تاثیری دارند.
همه بیش از آنچه که نیاز دارند به ظاهر خود اهمیت می دهند.
همچنین ببینید: 30 راه آسان برای اینکه همسر سابقتان دوباره شما را دوست داشته باشدبالاخره انسان ها حیواناتی اجتماعی هستند.
در واقع، طبق گزارش Scientific American، طبیعی است که انسانها به این موضوع اهمیت دهند که دیگران در موردشان چه فکری میکنند.
اما اگر مراقب نباشید، میتواند تصمیمات، افکار و زندگی ما را از بین ببرد.
وقتی به دیگران قدرت می دهیم تا بر تصمیمات ما تأثیر بگذارند، قدرت خود را حذف می کنیم و در نهایت به زندگی هایی می پردازیم که نمی خواهیم، دوست نداریم و از آن سود نمی بریم.
اولین قدم برای دست کشیدن از اهمیت دادن به اینکه دیگران چه فکری می کنند این است که بفهمید هرکسی که شما را قضاوت می کند یا فکر می کنید شما را قضاوت می کند نیز مورد قضاوت قرار می گیرد و از طرف دیگران احساس قضاوت می کند.
هر انسانی از این مشکل رنج می برد. فکر بیش از حد بار می شود و اغلب به روشی واقعاً غیرمولد زندگی ما را تحت الشعاع قرار می دهد.
ما شروع به فکر می کنیم که نمی توانیم به تنهایی تصمیم بگیریم یا به خودمان اعتماد نداریم که کارهایی را که می خواهیم انجام دهیم. این کار را انجام دهید.
وقتی نوبت به چشم پوشی از میزان تفکر مردم می رسد، با درک این موضوع شروع کنید که هرکسی نظری دارد، حق آن را دارد، اما آن را درست نمی کند.
اما اگر بیش از حد اهمیت می دهید و زندگی خود را مطابق انتظارات دیگران تنظیم می کنید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که به عقب برگردید. این فقط ذهن شماست که می گویدشما که دیگران در مورد هر حرکت شما قضاوت می کنند.
اگر برایتان مهم است که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند، استاد روحانی اوشو توصیه های خوبی دارد:
«هیچ کس نمی تواند در مورد شما چیزی بگوید. هر چه مردم می گویند مربوط به خودشان است. اما شما بسیار متزلزل می شوید زیرا هنوز به یک مرکز دروغین چسبیده اید. آن مرکز کاذب به دیگران بستگی دارد، بنابراین شما همیشه به آنچه مردم در مورد شما میگویند نگاه میکنید...»
«هر زمان که خودآگاه هستید، به سادگی نشان میدهید که اصلاً از خود آگاه نیستید. نمیدونی کی هستی اگر می دانستید، پس هیچ مشکلی وجود نداشت - پس شما به دنبال نظر نیستید. آنوقت شما نگران نیستید که دیگران در مورد شما چه می گویند—بی ربط است!»
«بزرگترین ترس در جهان از نظرات دیگران است. و لحظه ای که از جمعیت نترسی، دیگر گوسفند نیستی، تبدیل به یک شیر می شوی. غرش بزرگی در قلب شما برمی خیزد، غرش آزادی."
4) ارزش "نه" گفتن را بیاموزید
آیا مفید بودن خوب است؟
البته!
آیا این خوب است که همیشه در دسترس هر کسی که به کمک نیاز دارد باشد؟ دقیقاً نه.
اگر به همه چیز «بله» بگویید، دچار سوختگی خواهید شد. زمان، انرژی و پول را برای تمرکز روی خود از دست خواهید داد. و بدتر از آن، مردم میتوانند از محبت شما سوء استفاده کنند.
برای اینکه بتوانید در نحوه نه گفتن مهارت کسب کنید، باید یاد بگیرید که چگونه نه بگویید.
لازم نیست همه چیز را رد کنید تنهادرخواست. اما باید بدانید چه زمانی یکی را رد کنید.
شاید به چند دلیل از نه گفتن می ترسید:
داستان های مرتبط از Hackspirit:
— شما نمی خواهید به احساسات دیگران، به ویژه کسانی که برایتان عزیز هستند، جریحه دار شوید.
— می ترسید که وقتی زمان درخواست کمک شما فرا رسیده است، هیچکس آنجا نباشد.
— شما نگران هستید که در نهایت شهرت بدی به دست آورید.
اما اینها نگرانی هایی هستند که لازم نیست نگران آنها باشید.
دوستان واقعی اگر بتوانید آن را شخصی نخواهند گرفت. همیشه به آنها کمک نکنید - آنها فقط به این دلیل درخواست های شما را نادیده نخواهند گرفت.
نگران کسب شهرت بد نباشید. همانطور که قبلاً گفتیم:
دیگران آنقدر درگیر نگرانی در مورد خودشان هستند که نمیتوانند در مورد شما فحش بدهند. استراتژی امتناع.
پروفسور پاتریک و هنریک هاگتودیت دریافتند که گفتن «نمیکنم» به جای «نمیتوانم» به مردم اجازه میدهد تا از شر کارهایی که نمیخواهند انجام دهند خلاص شوند.
در حالی که "من نمی توانم" به نظر می رسد بهانه ای است که می تواند برای بحث باشد، "من نمی توانم"، به این معنی است که شما قبلاً قوانینی را برای خود تعیین کرده اید.
به خاطر داشته باشید:
اگر یاد بگیرید که از لعنتی های خود عاقلانه استفاده کنید، می توانید بیشتر اوقات "نه" بگویید.
از اینکه یک نفر اول همه از شما می پرسند دست بردارید زیرا می دانند که شما مجبور هستید همیشه بله بگویید.
آیا می دانید اگر متوقف شوید چه اتفاقی می افتد؟ شما کنترل کامل را به دست می گیریدزندگی شما دوباره.
شما آزاد می شوید.
آزاد از انتظارات غیرواقعی که دیگران و خودتان برای شما تعیین کرده اید.
"توانایی برقراری ارتباط "نه" واقعاً نشان دهنده این است که شما ونسا ام. پاتریک، استاد بازاریابی در کالج بازرگانی سی تی بائر گفت: در صندلی راننده زندگی خود هستید. "این به شما احساس توانمندی می دهد."
مرتبط: آنچه J.K Rowling می تواند در مورد سرسختی ذهنی به ما بیاموزد
5) دیگر دنبال اجازه نباشید
دفعه بعدی که تصمیمی در مورد زندگی خود گرفتید، آن را توسط هیچکس اداره نکنید.
این را یک بار امتحان کنید و به خود اعتماد کنید تا انتخاب های درستی برای زندگی خود داشته باشید. ما اغلب به خانواده یا دوستان مراجعه می کنیم تا به ما بگویند در مسیر درستی هستیم، اما این می تواند در درازمدت مخرب باشد.
با درخواست اجازه یا تایید از دیگران، به خود می گوییم که انجام نمی دهیم. نمیدانید چگونه باید ادامه دهید و این تلاشهای ما را تضعیف میکند.
اگر میخواهید دیگر به آنچه دیگران فکر میکنند اهمیتی ندهید و زندگی خودتان را شروع کنید، از مردم بخواهید که بینشی در مورد زندگی شما ارائه دهند.
0>عزت نفس تا زمانی که عاقلانه رفتار نکنید و مسئولیت را به عهده نگیرید افزایش نمی یابد.
مسئولیت پذیری به شما این امکان را می دهد که برای بهبود خود و کمک به دیگران اقدام کنید.
و عزت نفس به هر دو صورت پیش می رود. . اگر برای تقویت عزت نفس خود به تأیید خارجی مانند تمجید از افراد دیگر تکیه می کنید، در این صورت قدرت را به دیگران می دهید.
در عوض،شروع به ایجاد ثبات در داخل. برای خود و شخصیتی که هستید ارزش قائل شوید.
(برای یادگیری تکنیک هایی در مورد اینکه چگونه به خودتان ایمان داشته باشید، زمانی که دنیا چیز دیگری به شما می گوید، راهنمای نهایی من در مورد چگونگی دوست داشتن خود را اینجا ببینید)
6) کارهایی را انجام دهید که شما را خوشحال می کند
اگر می خواهید اهمیتی به آنچه دیگران فکر می کنند را متوقف کنید و زندگی خود را به گونه ای شروع کنید که شما را روشن کند، از انجام کارهایی که نمی خواهید دست بردارید. میخواهید انجام دهید.
همه ما این فشار را احساس میکنیم که باید به یک دعوتنامه بله بگوییم، اما اگر نمیخواهید به شام یا مهمانی بروید، نروید.
این کار را انجام دهید. چیزهایی که شما را خوشحال می کند هرچه بیشتر برای خود انجام دهید، احساس بهتری خواهید داشت.
و نه، رد کردن دعوت به مهمانی خودخواهانه نیست، اگر واقعاً نمی خواهید وقت خود را صرف اینگونه کنید.
اگر افراد بیشتری برای نحوه استفاده از زمان خود حد و مرز تعیین کنند، مردم بسیار شادتر خواهند بود.
بسیاری از این مشکلات ناشی از این واقعیت است که ما فکر می کنیم شادی توسط وابستگی های بیرونی ایجاد می شود.
>این چیزی است که درک آن آسان نیست.
به هر حال، بسیاری از ما ممکن است فکر کنیم که خوشبختی به معنای به دست آوردن یک آیفون جدید براق یا دریافت ترفیع بالاتر در محل کار برای پول بیشتر است. این چیزی است که جامعه هر روز به ما می گوید! تبلیغات در همه جا وجود دارد.
اما ما باید بدانیم که شادی فقط در درون ما وجود دارد.