فهرست مطالب
گاهی اوقات شریک سابق شما در اسرع وقت از زندگی شما ناپدید می شوند - و گاهی اوقات، وقتی با یک مرد قبلاً ازدواج کرده هستید، آنها دوباره به شکل یک همسر سابق سمی و خودشیفته به اطراف می آیند.
آشنا به نظر می رسد؟ نگران نباش شما تنها نیستید و راه حل هایی برای وضعیت شما وجود دارد.
در این مقاله، ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه تشخیص دهید که آیا او خودشیفته است و چه کاری می توانید در مورد آن انجام دهید.
نشان می دهد که همسر سابق شوهرتان خودشیفته است
1) او دستکاری می کند
"هیچ کس نمی تواند مهربانتر از خودشیفته باشد، در حالی که شما به زندگی مطابق شرایط او واکنش نشان می دهید."
– الیزابت بوون
افرادی که می خواهند از دیگران برای منافع خود استفاده کنند، هر کاری که بخواهند و هر کاری که می توانند انجام می دهند تا آنها را وادار به انجام خواسته های خود کنند.
آیا او تا به حال فردی سرد و بی تفاوت بوده است. دقیقه و سپس با دیگری گرم و مهربان باشید، مخصوصاً زمانی که او چیزی می خواهد؟
افراد خودشیفته می توانند آفتاب پرست باشند. آنها به سادگی به این نوع چیزها اهمیت نمی دهند. آنها میتوانند بر اساس شخصی که با او صحبت میکنند و هدفی که میخواهند به آن برسند، نحوه رفتارشان را تنظیم کنند.
آیا او سعی میکند بچهها را به این فکر کند که شما یک نامادری بیقلب هستید؟ ناگهان او بهترین مادری است که برای آنها شیرینی می پزد و به آنها اجازه می دهد قبل از خواب بیدار بمانند.
یا سعی می کند به نفع شما باشد.این به تنهایی.
6) تصویر بزرگتر را ببینید
در تمام این موارد، احساس هدف خود را از دست ندهید.
چرا اینجا هستید؟ چرا با شوهرت ازدواج کردی؟ اهداف شما با هم چیست و به عنوان فردی چه اهدافی را دنبال می کنید؟ اهدافتان برای فرزندان ناتنیتان چیست؟
اجازه ندهید همسر سابق شوهرتان شما را از مسیرتان منحرف کند.
تنها چیزی که در اینجا میتوانید کنترل کنید، رفتار خودتان است، پس مانند رفتارتان رفتار کنید. او برای شما مهم نیست تا زمانی که واقعاً اهمیتی نداشته باشد. روی حمایت سازنده از خانواده خود تمرکز کنید و لحن مثبتی برای آن در نظر بگیرید.
اگر او بخواهد بچه ها را علیه من دستکاری کند چه؟
یک مطالعه نشان داده است. چیزی که در طلاقهای خودشیفتهها مشترک است، تبدیل شدن همسر سابق به خودبیگانگی والدین خودشیفته (NPA) است.
در این مورد، همسر سابق (که مادر بیولوژیکی است) فرزندان را به گونهای دستکاری میکند که دیدگاه منفی نسبت به او داشته باشند. پدر آنها (و شما).
او این کار را با تلقین نسخه ای از شما دو نفر که می خواهد آنها به آن باور داشته باشند، به فرزندانش انجام می دهد. او می خواهد که شما طرف بد آنها را بگیرید و بچه ها طبیعتاً این کار را انجام می دهند. او را باور کنید زیرا آنها به مادرشان اعتماد دارند.
آیا شما ناگهان از نظر آنها بی تاب هستید؟ آیا او مشکلات عصبانیت دارد؟ آیا او زمان بیشتری را با شما میگذراند تا با آنها؟
NPA نسخههای دیگری از واقعیت را در اختیار فرزندان خود قرار میدهد تا آنها را در کنار خود قرار دهند و به آنها احساس کنترل بر فرزندانشان و حس کنترل آنها را میدهند.توجه آنها به خودشان است.
همین مطالعه نشان می دهد که کودکان در این شرایط ممکن است به سندرم بیگانگی والدین یا PAS مبتلا شوند. کودکان مبتلا به PAS شروع به درگیری درونی با خود می کنند، به والد هدف شک می کنند و سعی می کنند نسخه ای از آنها را که از والدین بیگانه خود می شنوند با نسخه ای که در زندگی واقعی می بینند مطابقت دهند.
علائم PAS عبارتند از:
- انتقاد ناعادلانه از والد هدف بدون هیچ مدرک خاصی برای آن انتقادها
- حمایت بیوقفه از والد بیگانگان
- احساس نفرت نسبت به والدین هدف و/یا اعضای خانواده آنها
- استفاده از اصطلاحات یا عبارات بزرگسالان
- امتناع از صحبت یا دیدن والدین بیگانه
به عنوان نامادری آنها، این چیزی است که می توانید در مورد موقعیت خود عمل کنید.
از فرزندان خود بخواهید زمانی را با شما بگذرانند
اجازه دهید کودکان جدا از مادر و پدر، شما را بیشتر به عنوان یک شخص بشناسند. آنها را در واقعیت شخصیت خود قرار دهید و یاد بگیرید که وقتی صحبت می کنند به خوبی به آنها گوش دهید.
اگر آنها شما را همانگونه که هستید بشناسند، به احتمال زیاد به درستی با آنچه واقعا هستید مطابقت خواهند داشت. تصورشان از شما در سرشان است. اگر واقعیت دیگری نداشته باشند که بتوانند خود را به آن متوسل کنند، باور به یک واقعیت جایگزین برای آنها آسانتر است، بنابراین صبور باشید. اگر والد جداکننده مدتی است این کار را انجام میدهد، خنثی کردن آن نیز مدتی طول میکشدآن را.
شاید بتوانید فعالیتی را انجام دهید که آنها از آن لذت ببرند، مانند بازی کردن یا تماشای فیلم در خانه. همچنین میتوانید آنها را به انجام کاری دعوت کنید که از انجام آن لذت میبرید، مانند یکی از سرگرمیهایتان.
نکته مهم این است که وقت خود را با آنها بگذرانید و آنها را در واقعیت بسازید، نه ساختگی که از مادرشان میشنوند. .
در مقابل بچه ها به او بی احترامی نکنید
تا به حال شده که گاهی اوقات احساس ترکیدن داشته باشید، مخصوصاً وقتی فرزندانتان چیز بدی در مورد شوهرتان می گویند؟ آن را تحت کنترل داشته باشید و شروع به صحبت های منفی در مورد مادرشان نکنید.
بد زبانی کردن با او در مقابل بچه ها تنها باعث عمیق تر شدن تصور آنها از درگیری شما در ذهن آنها می شود. اگر مادرشان بگوید که شما مشکلات عصبانیت دارید و ناخواسته شبیه شما به نظر می رسید، احتمال بیشتری دارد که او و هر چیز دیگری را که می گوید باور کنند.
به خاطر داشته باشید که آنها به مادرشان اعتماد دارند و دوستشان دارند. اگر در مورد کسی که به او اعتماد دارد بد صحبت می کنید، نمی تواند به شما اعتماد کند.
به او بگویید که شما آنجا نیستید که جایگزین او شوید
«تو من نیستی مامان!»
شنیدن این موضوع برای نامادری ها از فرزندان ناتنی خود امری عادی است و این احساس برای آنها قابل درک است.
در تمام زندگی آنها یک مادر و یک پدر داشتند که با هم بودند و همدیگر را دوست داشتند. حالا به ندرت آنها را در یک اتاق با هم می بینند و پدرشان با شخص دیگری ازدواج کرده است. نگاه كردناز دیدگاه آنها، کاملاً طبیعی است که این واکنش آنها باشد.
کار مهمی که در اینجا باید انجام دهید این است که به آنها اطمینان دهید که سعی نمی کنید مادرشان را جایگزین کنید.
آنها این کار را خواهند کرد. همیشه مادرشان را در آنجا داشته باشند، اما به آنها اطمینان دهید که شما را نیز خواهند داشت - نه برای اینکه جای مادرشان را بگیرید، بلکه یک فرد بالغ دیگر باشید که آنها را دوست دارد و می توانند به او اعتماد کنند.
همسر سابق شوهرتان این چیزها را نمیگوید.
او بیش از حد در خود و دستکاریهایش درگیر میشود که به بچهها توضیح نمیدهد که شما نمیخواهید در کانون توجه او قرار بگیرید. برای او، هرکسی که جایگاه او را به چالش میکشد، باید توجه او را جلب کند.
از آنجایی که آنها آن را از زبان مادرشان نمیشنوند، خوب است که آن را از زبان شما بشنوند تا اگر احساس کردند فعالانه با آن مقابله کنند. به این ترتیب.
مثل همیشه، با فرزندان خود ارتباط برقرار کنید. کاری نکنید که از زمانی که شوهرتان با شما ازدواج کرده است، حتی بیشتر از آن چیزی که ممکن است در خانواده شما احساس می کنند، احساس کنند. سعی کنید با آنها در مورد احساسات خود صحبت کنید و احساسات خود را برای آنها باز کنید تا آنها نیز یاد بگیرند که به شما اعتماد کنند و با شما صحبت کنند. اجازه ندهید همسر سابق خودشیفته شوهرتان جلوی چیزهای خوب رابطه شما و خانواده شما را بگیرد. اگرچه ممکن است دلایل اجتنابناپذیری برای حضور او وجود داشته باشد، اما اگر میدانید در مورد آن چه باید بکنید، لازم نیست پویایی خانوادهتان را از بین ببرد.
فقط با خودتان پیش بروید.خانواده و آنطور که برنامه ریزی می کنید با آن رشد کنید.
آیا یک مربی روابط هم می تواند به شما کمک کند؟
اگر توصیه خاصی در مورد وضعیت خود می خواهید، صحبت کردن با یک رابطه می تواند بسیار مفید باشد. مربی.
همچنین ببینید: 16 نشانه قوی از جذابیت مردانه (و نحوه پاسخ دادن)من این را از تجربه شخصی میدانم…
چند ماه پیش، زمانی که در رابطهام دچار مشکل شدم، با قهرمان رابطه تماس گرفتم. پس از مدتها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطهام و چگونگی برگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.
اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیدهاید، این یک موضوع است. سایتی که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده به افراد کمک می کنند تا در موقعیت های عاشقانه پیچیده و دشوار بگذرانند.
فقط در چند دقیقه می توانید با یک مربی رابطه معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیه های متناسب با شرایط خود دریافت کنید.
من از اینکه مربی من چقدر مهربان، همدل و واقعاً کمک کننده بود شگفت زده شدم.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی مناسب شما مطابقت داشته باشد.
کنار تا اجازه دهید او بچه ها را بیشتر ببیند؟ از ناکجاآباد، او یک همسر سابق کتاب درسی کامل است و هیچ مشکلی ایجاد نمی کند.دستکاری همیشه برای شما آشکار نیست، به خصوص در اولین برخوردهایتان با او. آنها همچنین میتوانند به شکلهای پنهانتر و (به ظاهر) مثبتتر مانند بمباران عشقی بیایند.
«بمبگذار عشق» کسی است که در آغاز یک رابطه به افراد عشق میورزد تا اعتماد آنها را جلب کند و آنها را کنترل کند. آسیب پذیری او ممکن است با دادن هدایایی به شما یا بچهها نیز چنین رفتار کند تا زمانی که احساس کنید تلاش مثبتی انجام میدهد.
اگرچه او یک خودشیفته است، اما میتوانست واقعاً شوهر شما را دوست داشته باشد. این حتی می تواند توضیح دهد که چرا او نسبت به شما دو نفر رفتار می کند.
به قول دکتر اندرو کلافتر، برای خودشیفته ها، "عشق پرشور به نفرت پرشور تبدیل می شود".
2) او درگیر کردن بی مورد خود در زندگی شما
زمانی که او و شوهرتان هنوز با هم بودند، ممکن است از تمایلات خودشیفتگی خود برای به دست آوردن قدرت و کنترل بر او استفاده کرده باشد. او می تواند به انجام این کار در روابط عادت کند، زیرا به او احساس برتر بودن و کنترل کامل بر رابطه خود می دهد.
اکنون که آنها طلاق گرفته اند و او دوباره ازدواج کرده است، او اغلب در زندگی شما ظاهر می شود. زیرا او از از دست دادن کنترل موقعیت (و شوهر شما به همراه بچه هایشان) متنفر بود.
خود را وارد شما کندزندگی روشی است که او میخواهد کنترل را به دست بگیرد و موقعیت را تحت قدرت خود قرار دهد.
این یک چیز است که تعاملات مدنی داشته باشید، زمانی که با توجه به فرزندانتان اجتنابناپذیر است و اینکه او خودش را به خانه شما دعوت کند، چیز دیگری است. به طور روزمره فقط برای زیرک کشیدن ازدواج شما.
همچنین ببینید: 16 نشانه که او احساس خود را نسبت به شما از دست داده است. او دیگر به تو علاقه ای نداردافراد خودشیفته توجه را دوست دارند و دوست دارند موقعیت ها را دستکاری کنند تا به مسیر خود برسند.
اگر متوجه شدید که او در چیزهایی دخالت می کند که متعلق به او نیست. نگرانی (چون آنها در مورد بچه ها نیستند)، وقت آن است که عقب نشینی کنید و ببینید در مورد آن چه کاری می توانید انجام دهید.
3) او نمی تواند انتقاد را تحمل کند
در این مواقع شما باید با یکدیگر تعامل داشته باشید، ببینید آیا متوجه می شوید که وقتی کسی اشتباه یا نقصی را در او نشان می دهد، او نمی تواند انتقاد را تحمل کند.
افراد خودشیفته قادر به تأمل در خود نیستند یا نه. نظرات سرگرم کننده در مورد خودسازی از سوی دیگران، زیرا آنها واقعاً معتقدند که هیچ مشکلی با آنها وجود ندارد.
می توانید به او بگویید که باید کمتر با بچه ها برخورد کند و یا آن را نامناسب با من طعنه آمیز بیان می کند. 'm-the-bad-guy نظر می دهد یا وانمود می کند که با بی تعارفی آن را رد می کند و می گوید که او اهمیتی نمی دهد و به هر حال به انجام آن فکر می کند.
نپذیرفتن انتقاد و طوری رفتار می کند که انگار بالاتر از آن است. در واقع خشم درونی برای افراد خودشیفته معمول است.
او حتی ممکن است سعی کرده با شوهر شما در طول دوران مذاکره مذاکره کند.روند طلاق، با گفتن اینکه او معتقد است که او تصمیم اشتباهی برای ترک او گرفته است، زیرا او هرگز کار اشتباهی انجام نداده است.
و وقتی نوبت به فرزندپروری از بچه ها می رسد، او می تواند به شدت با نحوه رفتار شما با آنها مخالف باشد. همانطور که مادر بیولوژیکی بهتر می داند.
اگر می خواهید بفهمید که چرا او اینطور فکر می کند، می تواند به این دلیل باشد که او اینگونه از خود محافظت می کند. همه انواع انتقادات، حتی اگر سازنده باشند، به عنوان تهدیدی برای او تلقی می شوند.
از آنجایی که او احساس می کند مورد حمله قرار گرفته است، یا با پرخاشگری نسبت به شما یا رفتاری که گویی این موضوع او را آزار نمی دهد از خود دفاع می کند. اصلا در هر صورت، او تا حد امکان از بازخوردهای منفی در مورد خودش جلوگیری می کند.
4) او فاقد همدلی است
آیا تا به حال از او خواسته اید که بچه ها را از مدرسه بیاورد، زیرا شما دیر می دویدید. کار کنید، از مادر شاغل دیگری انتظار همدردی دارید، اما در عوض با دیوار بیاهمیت یک زن مواجه میشوید؟
خودیپرستها نسبت به افراد دیگر احساس نمیکنند زیرا فقط به خودشان فکر میکنند. آنها نسبت به اعمال خود عذرخواهی نمی کنند، حتی زمانی که دیگران را آزار می دهد یا ناراحت می کند.
او دوست ندارد خود را به جای دیگران بگذارد - فقط پاشنه های پلت فرم خودش.
برخلاف تصور رایج. یک مطالعه نشان داده است که خودشیفته ها احساسات را می بینند و می پذیرند. مشکل این نیست که آنها احساسات منفی را تشخیص نمی دهند. این است که آنها کاری برای ایجاد احساس در شخص انجام نمی دهندبهتر است.
در عوض، آنها از این احساسات استفاده می کنند تا افراد را به وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود تبدیل کنند.
اگر در مورد کاری که او انجام داده یا گفته است که به شما صدمه زده است صحبت کنید، او برنده خواهد شد. سعی نکن چیزها را درست کنی احتمال اینکه او در آینده از چیزهایی که به او گفتید علیه شما استفاده کند بیشتر است.
5) او به عنوان یک فرد دارای حق است
طبق گفته سوزان کراوس ویتبورن، Ph.D. دو نوع خودشیفته وجود دارد.
خود شیفتگان بزرگی وجود دارند که دوست دارند حس خودبزرگ بینی خود را منفجر کنند و خودشیفتگان آسیب پذیر که از خودشیفتگی خود برای پوشاندن ناامنی خود استفاده می کنند.
اگر او فکر میکند که سزاوار رفتار ویژهای نیست، به جز اینکه او خودش است، به احتمال زیاد او همان سابق است.
اگر فکر میکند که شما باید در مورد تربیت بچهها فقط به این دلیل که فکر میکند کمتر حرفی برای گفتن داشته باشید. او تنها کسی است که سزاوار این حرف آخر است، این حق صحبت کردن است.
افراد خودشیفته احساس میکنند که چگونه میخواهند همه چیز اتفاق بیفتد - نه به دلیل تلاش برای رسیدن به آن از طرف خود، بلکه به این دلیل که معتقدند که این امر ذاتی آنهاست که به آنچه می خواهند برسند.
ویتبورن می گوید که آنها این احساس را دارند که فقط به این دلیل که خودشان هستند حق دارند راه خود را طی کنند و واقعاً معتقدند که این باعث می شود آنها شایسته موفقیت باشند.
اگر او با شما رفتار می کند زیرا در آن هفته وقت کافی با بچه ها نداشت یا شماشوهرش در یک کنفرانس والدین و معلمان زیاد با او صحبت نکرد، او عصبانی می شود زیرا آنچه را که به طور کامل فکر می کند سزاوارش است، دریافت نکرده است.
6) او همیشه به تحسین و توجه نیاز دارد
<. 0>شوهر شما احتمالاً آن یک داستان دیوانه کننده (یا ده) در مورد تجربیات خود در مورد نیاز او به تحسین دارد. این می تواند مواردی مانند گفتن صریح او "به من بگو که من زیبا هستم" یا، به طور ماهرانه تر، وقتی لباسی را می پوشد که می دانست برایش خوب است، برای تعارف ماهیگیری می کند.شاید اگر او ظاهر شد شما هم این کار را انجام دهید. به یک کنفرانس والدین و معلمان با عجیبترین نمونه از لباسهای بیش از حد لباس پوشیده فقط به این دلیل که او از والدین دیگر تعریف میخواهد. این یکی از بارزترین نشانه های خودشیفتگی است.
مانند نرگس در اساطیر یونانی (که دلیل ابداع اصطلاح "خودشیفته ها" بود)، آنها دوست دارند در تاملات خود تظاهر کنند و به دنبال تعریف و تمجید دیگران باشند. . سوزان دگز وایت، دکترا، می گوید که آنها باید هر روز مورد تحسین قرار گیرند.
البته با تحسین توجه می شود. خودشیفته ها باید همیشه در مرکز توجه باشند، چه در یک مهمانی و چه زمانی که با شما تنهاست یا با بچه ها. آنها آن را مطالبه میکنند و راههایی برای بازپسگیری آن در صورت گم شدن پیدا میکنند.
اگر همه این نشانهها شبیه او به نظر میرسند، راحت فریاد بزنید "بینگو!".
حالا که دارید ثابت کردید که همسر سابق شوهرتان خودشیفته است، در اینجا چند نکته برای گام های بعدی شما در برخورد وجود دارد.با او.
چه کاری می توانید در مورد آن انجام دهید
1) اجازه ندهید او به شما برخورد کند
هنگامی که با او سروکار دارید ، مهم است که به یاد داشته باشید که باید احساسات خود را مدیریت کنید (زیرا او این کار را نمی کند).
او می خواهد زیر پوست شما نفوذ کند و برای این کار هر کاری انجام می دهد. او میتواند چیزهایی از ضربات ظریف در حین صحبتهای ضروری گرفته تا گاز دادن به شما و همسرتان را امتحان کند.
اقدامات بیفکر و غیرمنطقی او عواقب واقعی خواهد داشت، و او هر کاری انجام میدهد تا تقصیر را به گردن هرکسی جز او بیاندازد.
تسلیم نشوید. فقط در صورتی در خانواده شما مشکل ایجاد می کند که خیالات او را باور کنید.
داستان های مرتبط از Hackspirit:
وقتی می گوید همه چیز مال شماست، او را باور نکنید ( یا شوهرتان) تقصیر است اگر بدانید درست نیست، حتی اگر شما را وادار کند نسخه خود را از رویدادها حدس بزنید. به نسخه خود، که واقعیت است، اطمینان داشته باشید.
هنگام صحبت با او، مؤدب اما قاطع باشید. خویشتن داری خود را حفظ کنید زیرا باز هم او این کار را نخواهد کرد. او سعی می کند هر دوی شما را در هر فرصتی برای به دست آوردن آنچه می خواهد (که می تواند هر چیزی باشد از به دست آوردن حضانت فرزندانتان تا بازگرداندن شوهرتان باشد) دستکاری کند.
عملکردن به این موارد دشوار خواهد بود. شما را آزار ندهید، اما برای اینکه به او نشان دهید که به شما نمی رسد لازم است. به یاد داشته باشید، تنها چیزی که میتوانید در این موقعیت کنترل کنید، رفتارتان است.
شما نمیتوانید سعی کنید با یک فرد سابق استدلال کنید.این؛ افراد خودشیفته می توانند غیرمنطقی شوند و این چیزی است که نه شما و نه شوهرتان نمی توانید آن را کنترل کنید. تنها چیزی که میتوانید کنترل کنید این است که چگونه به او واکنش نشان میدهید.
اگر برای شما سخت است که در هنگام تعامل با او کنترل خود را حفظ کنید، سعی کنید از یک متن از پیش ساخته شده برای مکالمه استفاده کنید. اگر چیزی دارید که باید به آن برگردید و خودتان را به آن متوسل کنید، راحتتر اجازه نمیدهید تحت تأثیر احساسات قرار بگیرید.
2) با شوهرتان در مورد موقعیت ارتباط برقرار کنید
شما در این مشکل نه تنها هستید و نه شوهر شما. در حالی که این برای شما سخت است، برای درک جنبه های او وقت بگذارید. این یک روند دردناک برای او نیز هست.
این زنی است که فکر میکرد بقیه عمرش را با او سپری میکند، و اکنون از این احساسات برای بر علیه خودش استفاده میکند. تجربه خوشایندی نیست.
با او صحبت کنید. از او بپرسید که چگونه کار میکند، چگونه با آن کنار میآید، آیا کاری وجود دارد که بین شما دو نفر انجام دهید یا خیر.
در عین حال، به او بگویید چه احساسی دارید. به او بگویید که در مورد موقعیت چه چیزی در ذهنتان است، در مورد اینکه فکر می کنید هر قدم بعدی باید چه باشد.
با همدیگر همسو باشید و کارها را با هم پردازش کنید. نشان دادن یک جبهه متحد می تواند هم برای شما دو نفر به صورت سازنده و هم برای فرزندانتان مفید باشد.
3) بپذیرید که او تغییر نخواهد کرد
هنگامی که با یک سابق خودشیفته سروکار دارید، شما باید شرایط را بپذیرید.
ممکن استمعکوس به نظر می رسد، زیرا قرار نیست کاری در مورد آنچه در حال رخ دادن است انجام دهید؟
این بدان معنا نیست که باید او را همان طور که هست بپذیرید و از او حمایت کنید. این فقط به این معنی است که شما نباید انتظار داشته باشید که او تغییر کند. یادتان هست وقتی گفتیم خودشیفته ها باور ندارند مشکلی در آنها وجود دارد؟ به همین دلیل است که آنها تغییر نخواهند کرد.
هیچ کمکی به کسی که فکر نمی کند به کمک نیاز دارد، وجود ندارد. هدف او را تامین می کند.» اگر یک خودشیفته ناگهان شروع به تغییر برای بهتر شدن کرد، مراقب آن باشید.
4) از روش سنگ خاکستری با هم استفاده کنید
آیا می دانید سنگ های روی زمین چگونه با یکدیگر ترکیب می شوند. با هیچ یک از آنها برجسته نیست - همه آنها فقط سنگ هستند؟
این ایده پشت روش سنگ خاکستری است. این به معنای در هم آمیختن، بی اهمیت شدن برای آن ها با ندادن نورافکنی است که عاجزانه سعی می کنند به آن بچسبند.
خودشیفته ها برای جلب توجه در آن حضور دارند، حتی اگر نوع منفی آن باشد. اگر او متوجه شود که هر چقدر هم که تلاش می کند از هیچ یک از شما دریافت نمی کند، به احتمال زیاد در جای دیگری به دنبال توجه خواهد بود.
5) یک سیستم پشتیبانی پیدا کنید
کنار آمدن با این وضعیت برای همه سخت است، اما مطمئن شوید که خودتان راه هایی برای کنار آمدن پیدا می کنید. این را با دوستان خود پردازش کنید یا به درمان فکر کنید.
به خاطر داشته باشید: هرگز مجبور نیستید با آن مقابله کنید