فهرست مطالب
سوء استفاده از خودشیفتگی یکی از بدترین انواع آزار روانی است که یک فرد می تواند به دیگری انجام دهد، اما متأسفانه بسیاری از افراد در این نوع روابط گیر کرده اند.
چه یک کودک و یک والدین آزارگر عاطفی باشد یا یک بزرگسال با شریک خودشیفتگی، تأثیر یکسان است - سوء استفاده از خودشیفتگی که می تواند بسیار بیشتر از آسیب عاطفی باشد.
زیرا طبق مطالعات اخیر، دانشمندان علوم اعصاب کشف کرده اند که سوء استفاده طولانی مدت خودشیفته می تواند منجر به آسیب فیزیکی واقعی مغز شود.
(در زیر همچنین در مورد 7 راه برای مقابله با سوء استفاده از خودشیفتگی صحبت می کنیم.)
سوء استفاده طولانی مدت خودشیفتگی: تأثیرات بر مغز
این روزها میدانیم که آسیبهای عاطفی مداوم در یک دوره زمانی طولانی میتواند باعث شود قربانیان هم به PTSD و هم C-PTSD مبتلا شوند.
به همین دلیل است که هر کسی که در یک رابطه مخرب با شریک زندگی خود قرار دارد که برای رفاه عاطفی خانواده خود اهمیت چندانی ندارد، باید فوراً آن را ترک کند، به خصوص زمانی که کودکان درگیر آن هستند.
با این حال، برخی افراد این هشدار را به دلیل مبنای احساسی آن زیاد جدی نمی گیرند. چیزی که بسیاری از درک آن ناتوان هستند این است که پریشانی عاطفی و روانی تنها یک روی سکه است که قربانیان سوء استفاده طولانی مدت خودشیفتگی را تجربه می کنند.
همچنین یک جنبه فیزیکی آسیب مغزی درگیر است - زمانی که قربانی آزار عاطفی مداوم می شود، قربانی را تجربه می کند.طرز تفکر آنها را درک کنید—هر تعامل فقط نبرد دیگری برای قدرت است.
طبق گفته دارلین لنسر JD LMFT، درک محدودیت های خود، محدودیت های آنها و استفاده حداکثری از هر تعامل مهم است.
«بدانید که به طور خاص چه میخواهید، خودشیفته چه میخواهد، محدودیتهای شما چیست، و کجا در رابطه قدرت دارید.»
7) بدانید چه زمانی کافی است
و در نهایت، مهم است که بدانید چه زمانی زمان ترک است. شما یک فرد هستید و شریک خودشیفته شما هر کاری انجام می دهد تا شما را متقاعد کند که نیستید.
پشتیبانی دریافت کنید، به دنبال درمان باشید و بفهمید که چگونه بدون دخالت شریک فعلی خود، زندگی خود را به جلو ببرید. لازم نیست آن را با او بچسبانید؛ این زندگی شماست و آنها مالک آن نیستند.
طبق گفته دکتر دایان گراندی، روانشناس بالینی دارای مجوز، یک خودشیفته "تنها در صورتی تغییر می کند که هدفش را برآورده کند."
0>بنابراین خود را از دردسر نجات دهید و شادی و سلامت خود را در اولویت قرار دهید. در بسیاری از موارد، ممکن است انتخابی نداشته باشید، پس وقتی انتخاب کردید - همین حالا بیرون بروید.
آیا یک مربی روابط هم می تواند به شما کمک کند؟
اگر می خواهید توصیه های خاص در مورد وضعیت شما، صحبت کردن با یک مربی رابطه می تواند بسیار مفید باشد.
من این را از تجربه شخصی می دانم…
چند ماه پیش، زمانی که من با Relationship Hero تماس گرفتم در رابطه من دچار مشکل شد بعد از گم شدندر افکار من برای مدت طولانی، آنها بینش منحصر به فردی را در مورد پویایی رابطه و چگونگی بازگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.
اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیده اید، این سایتی است که در آن بسیار زیاد است. مربیان روابط آموزش دیده به مردم در موقعیتهای پیچیده و دشوار عشقی کمک میکنند.
فقط در چند دقیقه میتوانید با یک مربی رابطه معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیههای متناسب با شرایط خود دریافت کنید.
من شگفت زده شدم مربی من چقدر مهربان، همدل و واقعاً مفید بود.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی مناسب شما مطابقت داشته باشد.
کوچک شدن هیپوکامپ و تورم آمیگدال؛ هر دوی این شرایط منجر به اثرات مخربی می شود.هیپوکامپ در یادگیری و توسعه خاطرات بسیار مهم است، در حالی که آمیگدال جایی است که احساسات منفی مانند شرم، گناه، ترس و حسادت زنده می شوند.
درک هیپوکامپ
هیپوکامپ کلمه یونانی برای "اسب دریایی" است، و بخشی از مغز است که در هر لوب تمپورال پنهان است، به شکل مشخصی شبیه دو اسب دریایی است.
یکی از مهمترین عملکردهایی که هیپوکامپ مسئول آن است، حافظه کوتاه مدت ما است که اولین قدم برای یادگیری است. اطلاعات ابتدا قبل از تبدیل شدن به حافظه دائمی در حافظه کوتاه مدت ذخیره می شود.
همچنین ببینید: آیا او از ترک من پشیمان است؟ 11 نشانه که او قطعا انجام می دهد!بدون حافظه کوتاه مدت، هیچ یادگیری وجود ندارد.
و آسیب به هیپوکامپ بسیار نگران کننده تر از آن چیزی است که دانشمندان در ابتدا تصور می کردند. در مطالعهای از دانشگاه استنفورد و دانشگاه نیواورلئان، آنها دریافتند که ارتباط شدیدی بین سطوح بالای کورتیزول (هورمون ناشی از استرس) و کاهش حجم هیپوکامپ وجود دارد.
هر چه افراد استرس بیشتری داشته باشند، هیپوکامپ آنها کوچکتر می شود.
درک آمیگدال
آمیگدال به عنوان مغز خزنده شناخته می شود، زیرا احساسات و عملکردهای اولیه ما از جمله شهوت، ترس، نفرت را کنترل می کند. همچنین ضربان قلب ونفس كشيدن.
هنگامی که تحریک می شود، آمیگدال جایی است که پاسخ مبارزه یا فرار انجام می شود. خودشیفته ها قربانیان خود را در حالتی نگه می دارند که آمیگدال آنها دائماً در حالت آماده باش است.
در نهایت، این قربانیان در حالت دائمی اضطراب یا ترس قرار می گیرند و آمیگدال به کوچکترین نشانه های سوء استفاده واکنش نشان می دهد.
مدت ها پس از اینکه قربانی از رابطه مخرب فرار کرد، به دلیل بزرگ شدن آمیگدال که به زندگی در حالت ترس عادت کرده است، با علائم PTSD، افزایش فوبیا و حملات پانیک به زندگی خود ادامه خواهد داد. این قربانیان برای محافظت از خود در برابر واقعیتشان، اغلب از مکانیسمهای دفاعی مبتنی بر واقعیت استفاده میکنند که مقابله با آن را آسانتر میکند، مانند:
فرافکنی: قربانیان خود را متقاعد میکنند که آزارگر خودشیفتهشان دارای ویژگیهای مثبت است. و مقاصدی مانند شفقت و تفاهم، در حالی که در واقعیت ممکن است اینطور نباشد
تقسیم بندی: قربانیان بر بخش های مثبت رابطه تمرکز می کنند، آنها را از بخش های توهین آمیز جدا می کنند و در نتیجه نادیده می گیرند. آنها
انکار: قربانیان در نهایت به این باور می رسند که وضعیت آنها به آن بدی که آنها احساس می کنند نیست، زیرا زندگی با آن آسان تر از مقابله با آن است
هیپوکامپ آسیب دیده: فلج کننده هرآنچه می دانیم
شاید در مورد دانش و عملکرد، هیپوکامپ حیاتی ترین قسمت مغز باشد. هر کاری که انجام می دهیم،درک، خواندن و یادگیری، تنها بر عملکرد صحیح هیپوکامپ استوار است.
این به این دلیل است که هیپوکامپ در شکل گیری خاطرات جدید نقش دارد و همچنین با یادگیری و احساسات مرتبط است
اما هیپوکامپ زمانی که بدن کورتیزول ترشح می کند آسیب می بیند. فشار. کورتیزول به طور موثری به نورون های هیپوکامپ حمله می کند و باعث کوچک شدن آن می شود.
سپس آمیگدال توسط کورتیزول تحریک می شود، که افکار و فعالیت عصبی ما را از افزایش دقت ذهنی به نگرانی و استرس تبدیل می کند.
وقتی این احساسات ناراحت کننده به حد افراط کشیده می شوند، فعالیت مغز ما "به فراسوی مناطق اثربخشی خود" هدایت می شود.
اما به یاد داشته باشید: مدت طولانی استرس متوسط می تواند به همان اندازه آسیب زا باشد اگر بدتر از استرس شدید کوتاه مدت نباشد. حتی اگر یک آزارگر خودشیفته هرگز آن را «بیش از حد» نبرد، قطعاً همچنان میتواند باعث تخریب مغز قربانی شود.
[بودیسم نه تنها یک خروجی معنوی برای بسیاری از مردم فراهم می کند، بلکه می تواند کیفیت روابط شخصی ما را نیز بهبود بخشد. راهنمای جدید و بیهوده من برای استفاده از بودیسم برای زندگی بهتر را اینجا ببینید].
بازسازی هیپوکامپ و آرام کردن آمیگدال
اما همیشه راهی برای بازگشت به عملکرد طبیعی مغز وجود دارد. از طریق روش های خاصی مانند حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدددرمان یا EMDR، قربانیانی که علائم PTSD را نشان می دهند می توانند تنها در چند جلسه 6 درصد هیپوکامپ خود را دوباره رشد دهند.
EMDR همچنین می تواند آمیگدال را به طور همزمان آرام کند و به مغز شما اجازه می دهد تا به موقعیت ها واکنش منطقی تری نشان دهد.
برخی از روش های اثبات شده دیگر عبارتند از رایحه درمانی و اسانس ها، مدیتیشن هدایت شده، اعمال نوع دوستی، و تکنیک آزادی عاطفی (EFT)، که برای عادی سازی اتصال کوتاه بیوشیمیایی، که معمولاً در اضطراب مزمن مشاهده می شود، مفید است.
اما اولین قدم در نهایت مهمترین مرحله است: خروج از رابطه مخرب و سوء استفاده کننده. قبل از اینکه بتوان پیشرفتی در جهت بهبودی داشت، قربانی باید وضعیت را بپذیرد و واقعیت سلام خود را بپذیرد.
بنابراین، اگر به دنبال راههایی برای مقابله با سوء استفاده از خودشیفتگی هستید، 7 نکته زیر را بررسی کنید:
[بودیسم نه تنها برای بسیاری از مردم یک خروجی معنوی فراهم میکند، بلکه میتواند همچنین کیفیت روابط شخصی ما را بهبود می بخشد. راهنمای جدید و بی معنی من برای استفاده از بودیسم برای زندگی بهتر را اینجا ببینید].
7 راه برای مقابله با سوء استفاده از خودشیفتگی
آزار در یک رابطه هرگز موضوع آسانی نیست. ما تمایل داریم از شرکای خود به دلیل عشق محافظت کنیم و امیدواریم که رفتار آنها تغییر کند، حتی اگر این به معنای قربانی کردن شادی و ارزش خودمان باشد.
و از بین انواع سوء استفاده، سوء استفاده از خودشیفتگی ممکن است بیشترین مورد را داشته باشد. مقابله دشوار استبا.
داستان های مرتبط از Hackspirit:
این نوع سوء استفاده فقط درباره خشم یا سایر احساسات نیست. بلکه در مورد قدرت است.
این سوء استفاده می تواند در سطوح فیزیکی، روحی، عاطفی، ذهنی، مالی و حتی جنسی ظاهر شود.
و در بسیاری از موارد، قربانی حتی نمی شود کاملاً از پویایی توهین آمیز رابطه خود آگاه هستند.
این به این دلیل است که خودشیفته ها هنر دستکاری را بیشتر از بسیاری از افراد درک می کنند و می توانند حتی شریک های مورد آزار و اذیت را متقاعد کنند که تقصیر هر دعوا به عهده آنهاست.
قبل از پرداختن به 7 روش برای مقابله با سوء استفاده از خودشیفتگی، بسیار مهم است که روشهای اشتباهی که فکر میکنیم با آن رفتار میکنیم، اما در واقع این رفتار را قادر میسازیم، درک کنیم.
در اینجا بیشتر موارد ذکر شده است. اشتباهات رایج در برخورد با افراد خودشیفته:
خود را سرزنش کنید: هنگام دعوا با یک خودشیفته، به دلیل دستکاری حیله گرانه آنها، تمایل داریم خود را سرزنش کنیم. ما در نهایت بیشتر تلاش میکنیم و بیشتر به خود فشار میآوریم، صرفاً به این دلیل که معتقدیم علت همه درگیریها ما هستیم. ممکن است شریک متجاوز ما را تهدید کند. این میتواند به راحتی نتیجه معکوس داشته باشد—اگر با تهدید مقابله نکنید، تمام قدرت خود را از دست خواهید داد.
تلاش برای درک شدن: یک خودشیفته کلمات را میچرخاند. همیشه خودشان را درست کنند، حتی اگر اصلاً معنایی نداشته باشد. یک شریک عاشق نمی فهمداین، و به تلاش برای وادار کردن خودشیفته ها به درک دیدگاه آنها ادامه خواهد داد. حقیقت این است: آنها شما را درک می کنند. آنها فقط اهمیتی نمیدهند.
خروج: ما تسلیم میشویم. همه درگیریها به ما آسیب میزند و ما فقط به آنها اجازه میدهیم هر بار پیروز شوند. در حالی که این باعث صرفه جویی در انرژی شما می شود، اما شما را از این موقعیت نجات نمی دهد.
انکار: ما رفتار توهین آمیز شریک زندگی خود را به دلیل عشق یا محبت انکار کرده و بهانه می کنیم. وفاداری اگر همچنان رفتار آنها را فعال کنید و به آنها نشان دهید که سوء استفاده آنها را مخفی نگه می دارید، این فقط عزم آنها را تقویت می کند.
در عوض، در اینجا 7 راه برای مقابله موثر با سوء استفاده وجود دارد:
<. 2> 1) آموزشافراد خودشیفته اغلب واقعاً نمیدانند که چه کاری انجام میدهند، زیرا بسیاری از آن به طور طبیعی در تمام طول زندگی آنها بهبود یافته است.
به گفته دارلین لنسر، JD، LMFT در روانشناسی امروز، ممکن است بتوانید آنها را آموزش دهید. با مستقیم بودن و توضیح عواقب رفتارشان، به روشی که به کودک یاد می دهید، به آنها بیاموزید.
2) به مرزهای خود احترام بگذارید
یک خودشیفته اغلب شما را تحت فشار قرار می دهد. فقط برای اینکه ببینی تا کجا به او اجازه میدهی تو را هل دهد. آنها ممکن است به طور کامل از آن آگاه نباشند، اما در بسیاری از موارد، این در مورد جنگ روزانه نیست. این در مورد قدرت و داشتن قدرت در رابطه است.
همچنین ببینید: اگر این 11 ویژگی شخصیتی را داشته باشد، مرد خوبی است و ارزش حفظ کردن را داردبنابراین با شریک زندگی خود صحبت کنید: به او بگویید که حدود شما چیست. آنها سعی خواهند کرد از آن عبور کنند و خواهند کردمراقب آنچه انجام میدهید باشید، اگر به مرزهای خود احترام بگذارید و آنها را حفظ کنید، یاد میگیرند که به شما احترام بگذارند. اگر این کار را نکنید، فقط بدتر خواهد شد.
کاریل مک براید، دکترای LMFT در هافینگتون پست توصیه هایی در مورد تعیین حد و مرزهای خود با یک خودشیفته ارائه می دهد:
«کلید برای تعیین حد و مرز با یک خودشیفته، پایبند بودن به آنهاست. شما می خواهید هر بار به طور واضح و مستقیم ارتباط برقرار کنید. اگر اشتباهی مرتکب شدید و متوجه شدید که «آن را از دست دادهاید» یا چیزی اشتباه میگویید، فقط به تمرین ادامه دهید و پاسخگوی رفتار خود باشید.»