فهرست مطالب
من فکر میکنم همه ما زمانی آرزوی دکمه تنظیم مجدد حافظه را داشتهایم.
لحظه شرمآوری که نمیخواهیم به یاد بیاوریم، یا تجربهای دردناک که آرزو میکنیم بتوانیم از آن ادامه دهیم.
شاید چالش برانگیزترین از همه، افرادی باشند که ما به شدت می خواهیم آنها را پاک کنیم.
کسانی که ما را ناامید کرده اند، احساس طرد شدن در ما ایجاد کرده اند، باعث دل درد و درد عمیق شده اند، یا حتی فقط آنهایی که نمی توانیم از سرمان بیرون بیاییم و ما را دیوانه می کند.
بسیار خوب، پس ممکن است یک کلید جادویی برای خاموش کردن افکار آنها وجود نداشته باشد. اما این بدان معنا نیست که گامهای عملی و مؤثری وجود ندارد که بتوانید آنها را از مغزتان بیرون کنید.
در اینجا نحوه شستشوی مغزی برای فراموش کردن کسی وجود دارد
آیا میتوانید ذهن خود را آموزش دهید. کسی را فراموش کنم؟
گاهی اوقات فکر می کنم من ملکه جدایی هستم. گاهی اوقات احساس میکردم که درد دل من را دنبال میکند.
آنها میگویند بهتر است دوست داشته باشی و از دست داده باشی تا اینکه اصلاً دوست نداشته باشی. اگرچه من موافقم، اما در آن لحظات غم و اندوه، از دست دادن می تواند بسیار طاقت فرسا باشد.
و با شکنجه کردن خود با افکار آنها میلیون ها بار بدتر می شود.
واقعیت این است که اینطور نیست. همیشه یک رابطه طولانی مدت نیست که این ناامیدی را ایجاد می کند. گاهی اوقات با فکر کردن مدام در مورد علاقه ای که نمی توانم داشته باشم به همان اندازه برای خودم رنج ایجاد می کنم.
من به معنای واقعی کلمه ماه ها را صرف خیال پردازی در مورد مردی کرده ام که من را دوست ندارد.یک شخص.
ما باید زندگی را ببخشیم که همه چیز آنطور که میخواهیم پیش نمیرود. ما باید خودمان را ببخشیم که هر چه احساس می کنیم احساس می کنیم. ما باید طرف مقابل را ببخشیم که ما را طرد کرده، به ما خیانت کرده یا به هر نحوی که انجام داده به ما صدمه زده است.
غیرقابل انکار این یک فرآیند است و معمولاً یک شبه اتفاق نمی افتد.
اما همانطور که می گویند "برعکس عشق نفرت نیست، بی تفاوتی است". اگر میخواهید واقعاً از دست کسی خلاص شوید - او را ببخشید.
9) داستانی را انتخاب کنید که در خدمت شما باشد
من همیشه مفهوم حقیقت را جذاب میدانستم.
وقتی کوچکتر بودم، کمی در مورد دانستن حقیقت وسواس داشتم. من با آن طوری رفتار کردم که انگار این یک چیز جهانی غیرقابل انکار است.
اما هر چه سنم بالاتر رفته است، متوجه شده ام که در واقع اینطور نیست.
مسلماً، زمانی که شامل هر نوع باشد. در مورد احساسات ذهنی انسان، هیچ حقیقت واحدی وجود ندارد.
یکی از دردناک ترین جنبه های برخورد با چیزها، زمانی که آنها آنطور که ما می خواهیم پیش نمی روند، پرسش بی پایان «چرا؟» است.
چرا این کار را کردند؟ چرا آنها مرا نمی خواهند؟ چرا آنها آنطور که من احساس می کنم احساس نمی کنند؟ چرا به من خیانت کردند؟ چرا مرا ترک کردند؟ چرا عاشق من شدند؟ چرا آنها با من اینگونه رفتار کردند؟
به هر "چرا"هایی که گیر میدهیم، بعید است که هرگز حقیقت را بدانیم. زیرا حقیقت آنقدر پیچیده است که واقعا وجود ندارد.
در عوض ما یکتعداد بی پایانی از سناریوهای بالقوه که ما آنها را درک می کنیم. اما ما با تکرار این داستان های دردناک در ذهن خود درد و رنج بیشتری ایجاد می کنیم.
بنابراین اگر راهی برای شناخت واقعی حقیقت وجود ندارد، فکر می کنم بهتر است حقیقتی را خلق کنید که در خدمت شما باشد.
0>اجازه دهید توضیح دهم:
من نمی گویم خود را فریب دهید یا فعالانه به خودتان دروغ بگویید. من می گویم داستانی را پیدا کنید که برای شما حس خوبی داشته باشد و به آن بچسبید. داستان خود را مستقیماً در ذهن خود بیاورید.
این حقیقت ممکن است این باشد که "اکنون این دردناک است، اما برای بهترین در دراز مدت. زمانی با هم عشق مشترک داشتیم، اما زمان آن فرا رسیده است که ادامه دهیم.
پس با حدس زدن مجدد خود و سوال در مورد اینکه آیا آن را درست یا غلط فهمیده اید، درد بیشتری ایجاد نکنید.
به احساسات خود اجازه دهید. برای راهنمایی شما به دنبال داستانی بگردید که به شما کمک کند بهبودی پیدا کنید و احساس بهتری داشته باشید. سپس آن را به خود بگویید.
شخصاً، من حتی دوست دارم این داستان را هر روز در دفترم بنویسم تا زمانی که احساساتی که در اطراف شخصی احساس می کنم شروع به از بین رفتن کند.
10) روی پیشرفت شخصی خود تمرکز کنید.
اگر می خواهید از فکر کردن به کسی دست بردارید، افکار خود را به سمت خود معطوف کنید.
اکنون زمان بسیار خوبی است تا توجه خود را به چیزهایی که در زندگی برای شما مهم است پرت کنید.
این ممکن است کار کردن روی یک هدف یا رویایی باشد که همیشه داشته اید. غرق شدن در یادگیری چیزهای جدید. خود را وادار به امتحان کردن یک مهارت یا سرگرمی جدید برای اندازه کنید. یا فقط انجام کاری که از آن لذت می برید.
همچنین می تواند باشدبه نقاط قوت و ضعف خود نگاه کنید استعدادها و مهارت های شما چیست؟ چگونه میتوانید از اینها برای کمک به شما در زندگی استفاده کنید؟
یا شاید این به معنای سپاسگزاری برای همه چیزهای شگفتانگیز در زندگیتان است. مطمئنا مثبت است و روی چیزهای منفی متمرکز نشوید.
مطمئناً، نتفلیکس می تواند در کوتاه مدت حواس پرتی خوبی برای تلاش برای متوقف کردن فکر کردن به کسی باشد. اما ساختن و شکل دادن به زندگیتان برای بزرگتر، بهتر و قویتر شدن، روشی بسیار مفیدتر برای شستشوی مغزی خودتان است تا کسی را فراموش کنید.
آنقدر در خودتان باشید که زمانی برای آنها نداشته باشید.
شما متوجه خواهید شد که با گذشت زمان، به طور طبیعی کمتر و کمتر به طرف مقابل توجه خواهید کرد.
برای نتیجه گیری: چگونه خودتان را شستشوی مغزی دهید تا کسی را فراموش کنید
وقتی شما می خواهید ادامه دهید و افکار شخصی را پشت سر بگذارید، پس تکنیک هایی وجود دارد که می تواند از شما در انجام این کار حمایت کند.
اما در واقع، فراموش کردن کامل آنها ممکن است زمان ببرد.
شاید شما آیا فیلم «آفتاب ابدی در ذهنی بیلک» را دیدهاید؟ در آن، زوجی که از هم جدا شده اند، در تلاشی ناامیدکننده برای فراموش کردن یکدیگر، تمام خاطرات یکدیگر را پاک می کنند.
اما بدون خرد این خاطرات، آنها به تکرار همان الگوها ادامه می دهند. به یکدیگر باز می گردند و به چرخه رنج خود ادامه می دهند.
منظور من این است که در حالی که شما نیازی نداریدبرای شکنجه کردن خود با ماندن در مورد کسی، همچنین نباید آن را ماموریت خود قرار دهید که آنها را به طور کامل پاک کنید.
همه تجربیاتی که ما داریم، مهم نیست که در آن زمان چقدر دردناک هستند، معتبر هستند. آنها به عمق غنیای میافزایند که باعث میشود از طریق آنچه که میگذرانیم زندگی کنیم، یاد بگیریم و رشد کنیم.
آیا یک مربی رابطه میتواند به شما هم کمک کند؟
اگر توصیه خاصی در مورد وضعیت خود میخواهید، آن را انجام دهید. صحبت کردن با یک مربی رابطه می تواند بسیار مفید باشد.
من این را از تجربه شخصی می دانم…
چند ماه پیش، زمانی که در حال گذراندن یک وصله سخت در رابطه بودم، با قهرمان رابطه تماس گرفتم. رابطه من. پس از مدتها غرق شدن در افکارم، آنها بینشی منحصر به فرد از پویایی رابطهام و چگونگی برگرداندن آن به مسیر اصلی به من دادند.
اگر قبلاً نام Relationship Hero را نشنیدهاید، این یک موضوع است. سایتی که در آن مربیان روابط بسیار آموزش دیده به افراد کمک می کنند تا در موقعیت های عاشقانه پیچیده و دشوار بگذرانند.
فقط در چند دقیقه می توانید با یک مربی رابطه معتبر ارتباط برقرار کنید و توصیه های متناسب با شرایط خود دریافت کنید.
من از اینکه مربی من چقدر مهربان، همدل و واقعاً کمک کننده بود شگفت زده شدم.
در مسابقه رایگان اینجا شرکت کنید تا با مربی مناسب شما مطابقت داشته باشد.
همچنین ببینید: 17 دلیل که یک مرد دوستش را انکار می کند (و چگونه نظرش را تغییر دهد)به عقب برگردید.اگر فقط می توانستیم افکارمان را مهار کنیم.
خوشبختانه، درد دل من می تواند به نفع شما باشد.
من چندین تکنیک عملی را یاد گرفته ام. با همه بایدها و نبایدها وقتی صحبت از فراموش کردن کسی می شود.
پس بیایید وارد آن شویم.
چگونه خود را مجبور می کنید کسی را فراموش کنید؟ 10 قدمی که باید بردارید
1) زمانی را برای پردازش احساسات خود اختصاص دهید
میدانم که میخواهید آنها را از ذهن خود دور کنید، بنابراین این اولین قدم میتواند غیر منطقی باشد.
اما اخطار. قبل از اینکه جلوتر برویم، آن را سلب مسئولیت نامید. و این این است:
احساسات خود را دفن کنید و از بین نخواهند رفت، بلکه فقط در زیر سطح پنهان هستند. هر تلاشی برای پنهان شدن از آنها عادت دارد که بعداً برگردد و شما را گاز بگیرد.
فقط از هر کسی که تا به حال خود را پس از جدایی به یک رابطه بازگشتی پرتاب کرده است بپرسید - فقط به خاطر ویرانگری که دارند. سعی میکردیم 6 ماه بعد از خط، مانند یک تُن آجر به آنها ضربه بزنیم.
به همان اندازه که میخواهیم از درد جلوگیری کنیم، وقتی از قبل بر سر ماست، باید به خودمان اجازه دهیم آن را احساس کنیم.
متاسفم. میدونم که بد است به خصوص اگر امیدوار بودید که پاک کردن کسی از زندگی شما درد را از بین ببرد.
هر چند تفاوت زیادی بین ایجاد فضایی برای احساس و ابراز احساسات و غوطه ور کردن یا افراط در آنها وجود دارد.
> اولی کاتارتیک استدر حالی که دومی مخرب است.
اجازه دهید مثالی از فهرست آشنایی فاجعه آمیز خودم برای شما بیاورم:
در خلال جدایی بسیار بدی که در آن مردی که با او زندگی می کردم به من خیانت کرد. یک قانون برای خودم.
تصمیم گرفتم که بیرون از خانه گریه نکنم. اینکه سعی کنم زندگیم را ادامه دهم و تلاش کنم تا به جلو بروم و کارهای جدید انجام دهم.
اما به خودم قول دادم که به مراکز سالم مراجعه کنم تا به من کمک کنند تا احساسات کاملا طبیعی را پردازش کنم. در حال آمدن بودند.
مجموعه ابزار خودم شامل:
– روزنامه نگاری — نوشتن چیزها روی کاغذ می تواند مانع از حرکت بی پایان افکار در سر شما شود.
– صحبت کردن با دوستان یا خانواده در مورد چه احساسی داشتم - همیشه کسی وجود دارد که مایل است به شما گوش دهد.
- مدیتیشن - در واقع زمانی بود که سعی می کردم افکار بی وقفه در مورد عشق قبلی را متوقف کنم که برای اولین بار به مدیتیشن روی آوردم. این کمک می کند تا فوراً ذهن دیوانه تان را آرام کنید و سکون مورد نیاز خود را پیدا کنید.
بدیهی است که می توانید کشف کنید که چه چیزی برای شما بهتر است. اما نکته اینجاست که سعی نکنید همه چیز را به هم بزنید. به خودتان زمان و فضا بدهید تا احساساتتان را بپذیرید.
2) تماس را قطع کنید
شما کسی را که هنوز می بینید یا با او صحبت می کنید فراموش نمی کنید. این همچنین برای دنبال کردن آنها در رسانه های اجتماعی صدق می کند.
دلیل خوبی وجود دارد که افرادی که می خواهند بعد از جدایی به زندگی ادامه دهند به قانون عدم تماس روی می آورند.این به این دلیل است که به شما زمان میدهد تا بهبود پیدا کنید و خاطرات جدیدی بسازید که آنها را درگیر نمیکند.
سالها این اشتباه را کردم که سعی کردم با یک دوست سابق یا سابق "دوست بمانم". و می دانید چه چیزی کشف کردم:
این کار نمی کند. نه اگر سعی می کنید آنها را فراموش کنید.
این بسیار چالش برانگیز است که به خودتان اجازه دهید ادامه دهید و دیگر اهمیتی ندهید وقتی هنوز خود را در موقعیت های دردناک قرار می دهید.
شما باید خود را قرار دهید. اول.
اگر میخواهید از یک فرد سابق جدا شوید، تماس خود را قطع کنید تا زمانی که واقعاً از او رد شوید. اگر به دوستی علاقه دارید و متقابل نیست، اشکالی ندارد که تا زمانی که نیاز دارید از آن دوستی فاصله بگیرید. با این حال شما هنوز نمی توانید آنها را از ذهن خود خارج کنید، مجبور نیستید با اجازه دادن به آنها در استوری های اینستاگرام خود ظاهر شوند.
گاهی اوقات مسدود کردن و حذف کردن می تواند مناسب ترین شکل خودنمایی باشد. -مراقبت کنید.
3) محیط خود را تغییر دهید
بعد از آخرین جدایی بزرگم، زمانی که سابقم از خانه خارج شد، همه وسایل خانه را جابجا کردم.
من اغراق نمی کنم وقتی میگویم لحظهای که در بسته شد، بعد از اینکه او برای جمعآوری آخرین وسایلش به آنجا آمد، مشغول انجام یک سازماندهی مجدد جدی ماری کوندو شدم.
لازم نیست چیزها را بهطور چشمگیری تغییر دهید. اما دلیل اینکه فکر می کنم کار می کند این است که به شما کمک می کند:
1) الف) ایجاد تغییر و احساس یکشروعی تازه.
2) ب) کمی بیشتر احساس کنترل داشته باشید و مانند اینکه در حال ایجاد نظم هستید.
تمیز کردن و مرتب کردن فضای بهاری باعث حواس پرتی سازنده می شود. به نظر می رسد که از انرژی جدید استقبال می کنید و انرژی کهنه را از بین می برید.
در فضای خود جابجا شوید و لحظه ها یا یادآوری های این شخص را حذف کنید.
بی نظمی شما از آنها می تواند به دنیای دیجیتال نیز گسترش یابد.
شاید بخواهید پیام های قدیمی را حذف کنید و تصاویر را از تلفن خود حذف کنید. شاید شما فقط بخواهید نام آنها را از لیست مخاطبین خود حذف کنید.
4) حواس خود را پرت کنید
وقتی زمان زیادی در اختیار دارم، بیش از حد فکر می کنم. شاید بتوانید با هم ارتباط برقرار کنید؟
اکنون زمان آن نیست که ایده آل بنشینید و اجازه دهید افکار بر شما غلبه کنند. باید حواس خود را پرت کنید.
و راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد.
به پیاده روی بروید، به موسیقی گوش دهید و با دوستان خود بنشینید. کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت می برید - چه سرگرمی یا ورزش، رفتن به گالری ها، خواندن یا تماشای فیلم.
اما وقتی می خواهید کسی را فراموش کنید، بهتر است مشغول باشید.
وقتی کسی در سر ما گیر می کند، در نهایت او را به مرکز دنیای خود تبدیل می کنیم.
اما بیرون رفتن و انجام کارهای سرگرم کننده که او را درگیر نمی کند به ما یادآوری می کند که شادی زیادی وجود دارد پیدا می شود که هیچ ارتباطی با آنها ندارد.
اگر می خواهید بر یک علاقه نافرجام غلبه کنید، خود را در آنجا قرار دهید و ملاقات یا قرار ملاقات جدیدی داشته باشیدمردم.
اگر میخواهید از وسواس در مورد سابق خود دست بردارید، بیرون بروید و خاطرات جدیدی بسازید که آنها را درگیر نکند. 5) احساسات را از خاطرات خود تخلیه کنید
در طول یکی از جداییهایم، این ترفند بسیار زیبا را یاد گرفتم.
من آن را در کتاب هیپنوتیزمگر پل مککنا "چگونه قلب شکسته خود را ترمیم کنیم" خواندم. او برخی از "روانشناسی" را به اشتراک گذاشت که به شما کمک می کند تا به جلو بروید.
ناراحت کننده ترین چیز وقتی نمی توانیم کسی را از ذهن خود بیرون کنیم، اغلب احساسات فوق العاده ای است که هنگام فکر کردن به او تجربه می کنیم.
مشکل این نیست که این شخص در ذهن شما باشد، بلکه احساساتی است که ایجاد می کند. در مورد آنها و اهمیت ندادن به این معنی است که به احتمال زیاد در وهله اول به ذهنشان خطور نمی کند.
بنابراین یادگیری این که احساساتی را که از افکار خود احساس می کنید از این شخص پاک کنید، می تواند به شما در فراموش کردن آنها کمک کند.
این تکنیک است:
1) به زمانی فکر کنید که با این شخص گذرانده اید
داستان های مرتبط از Hackspirit:
2) شما خاطره را در ذهن خود پخش می کنید، خود را از صحنه حذف کنید. بنابراین به جای اینکه آن را طوری تجربه کنید که انگار آنجا هستید، بزرگنمایی کنید و طوری آن را مشاهده کنید که انگار یک عکس است و شما از بالا آن را تماشا می کنید. به بزرگنمایی ادامه دهید تا زمانی که شدت احساسی کمتری در صحنه احساس کنید.
3) اکنون، به جای دیدن صحنه در صحنهرنگ، آن را سیاه و سفید تصویر کنید. به تخیل خود اجازه دهید تمام رنگ را تخلیه کند تا زمانی که تصویر شفاف شود.
ایده این است که حافظه خود را دوباره رمزگذاری کنید و شدت احساسی را که در اطراف این شخص احساس می کنید حذف کنید.
از خود فاصله بگیرید تا آن را از شخص سوم مشاهده کنید به جای اینکه مستقیماً خود را در صحنه قرار دهید و رنگ را از بین ببرید، به کاهش این احساسات کمک می کند.
هر وقت دیدید در مورد کسی خیال پردازی می کنید، این کار را انجام دهید. .
چگونه یک خاطره را پاک می کنید؟ واقعیت این است که شما احتمالا نمی توانید. اما می توانید با رقیق کردن شدت درد آن را کاهش دهید.
6) با این تمرین ساده سریع افکاری را که از آنها به وجود می آیند متوقف کنید
اگر شما یک انسان هستید و نه یک ربات افکار شما مطمئناً از شما فرار میکنند.
علیرغم بهترین تلاشهایتان، احتمالاً متوجه میشوید که شروع به فکر کردن درباره همان شخصی کردهاید که میخواهید فراموش کنید.
این بدان معناست که کار آسانی است. گرفتار شدن در حلقه ای که شما را در افکار وسواسی و تکراری نگه می دارد.
اگر می خواهید آنها را فراموش کنید، تخیل شما می تواند دشمن شما باشد.
در واقع، یک شرط وجود دارد. آفانتازی نامیده می شود که در آن برخی از افراد قادر به تجسم چیزها در تخیل خود نیستند.
در نتیجه، افرادی که چشم عقل ندارند معمولاً در ادامه کار بسیار بهتر هستند. به نظر میرسد تصاویری که در ذهن خود ایجاد میکنیم میتوانند ما را به همان شکل درگیر نگه دارندما گذشته را تکرار می کنیم.
به جای افراط کردن، مهم است که هر زمان که متوجه افکار این فرد شدید، آنها را قطع کنید.
یک کش لاستیکی یا نوعی کش موی الاستیک در اطراف مچ دست خود قرار دهید. و به محض اینکه متوجه شدید که ذهنتان منحرف شده است، به آرامی نوار لاستیکی را بپیچید.
به جای اینکه نوعی عمل سادومازوخیستی باشد، هدف آن این است که راهی فیزیکی برای لنگر انداختن شما در لحظه حال باشد.
این سرنخ بدن و ذهن شماست که افکاری را که داشتید کنار بگذارید و توجه خود را به زمان حال برگردانید.
ممکن است یک ترفند فوق العاده ساده به نظر برسد، اما من قول می دهم که واقعا کار می کند.
7) عشق به خود را تقویت کنید
وقتی با تلاش برای فراموش کردن سریع کسی روبرو هستید، ناامید شدن و حتی احساس درماندگی آسان است.
من می خواهم پیشنهاد کنید کاری متفاوت انجام دهید.
افکار این شخص را با افکاری در مورد خودتان جایگزین کنید. احساسات عشق یا تمایل به این شخص را با توجه بیشتر به عشق به خود عوض کنید.
این چیزی است که من از شمن مشهور جهان، رودا اینده یاد گرفتم. او به من آموخت که راه یافتن عشق و صمیمیت آن چیزی نیست که ما از نظر فرهنگی شرطی شده ایم تا به آن اعتقاد داشته باشیم.
همانطور که رودا در این ویدیوی رایگان توضیح می دهد، بسیاری از ما عشق را به شیوه ای سمی دنبال می کنیم زیرا ما ما یاد نگرفته ایم که چگونه ابتدا خودمان را دوست داشته باشیم.
بنابراین، اگر می خواهید بدون این شخص به جلو بروید، توصیه می کنم بااول خودتان و از توصیه های باورنکردنی رودا استفاده می کنید.
این هم یک بار دیگر پیوندی به ویدیوی رایگان
8) بخشش را تمرین کنید
این یک واقعیت آزاردهنده در زندگی است که چیزهایی را که ما امتحان می کنیم و کنار زدن عادت بدی داشته باشیم که حتی بیشتر در ذهن و زندگی خود جا بیفتند.
این به این دلیل است که ما به آن انرژی می دهیم.
مبارزه برای خلاص شدن از شر آن چیزی است که آن را شارژ می کند و نگه می دارد. زنده است ناامیدی ما برای پایان دادن به آن به طور ناخواسته به آن دامن میزند.
بیطرفی و پذیرش به چیزها اجازه میدهد بدون زحمت بیشتر از زندگی ما خارج شوند، بدون اینکه مجبور باشیم آنها را مجبور کنیم.
وقتی صحبت از مردم میشود، متوجه میشوم بخشش بهترین راه برای رها کردن برای همیشه است.
همچنین ببینید: "آیا او دوست پسر من است" - 15 نشانه که او قطعا اوست! (و 5 نشانه که او نیست)احساسات قوی مانند خشم، غم یا ناامیدی بیشتر شما را در چرخه فکر کردن به کسی محبوس نگه می دارد.
به همین دلیل است که احساس می کنید. احساسات شما مرحله مهمی از فرآیندی است که نمی توانید از آن بگذرید.
یادگیری بخشیدن آنها و خودتان باعث بهبودی می شود که به شما کمک می کند افکار مربوط به آنها را رها کنید.
گاهی اوقات این به معنای گرفتن آنهاست. از عینک های رز رنگی بردارید و با خودتان واقعی شوید.
شناخت عیوب آنها و خودتان، و پذیرفتن این موضوع که همه ما انسان های ناقصی هستیم که به سادگی بهترین کاری را که می توانیم انجام می دهیم - اما همیشه آن را درست انجام نمی دهیم.
گاهی اوقات ممکن است فکر کنید که چیزی برای بخشیدن وجود ندارد. اما حقیقت این است که گاهی اوقات این موقعیتی است که ما نیاز به بخشش داریم و نه حتی